به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اهواز، «آرش آذرپناه» شب گذشته در مراسم رونمایی از این 2 کتاب اظهار کرد: رسم بر این است که در رونمایی کتاب ویژگی هایی از کتاب ارائه شود که نویسنده را برای خواندن کتاب ترغیب کند.
نویسنده و پژوهشگر خوزستانی با بیان اینکه در مورد مجموعه نخست خانم سجیرات به نام «سایه ها» که بیش از یک سال از چاپ آن میگذرد بارها صحبت شده و نقد کردیم افزود: هنوز فکر میکنم آن مجموعه از مجموعههای خیلی خوب در فضای ادبی دهه 90 اهواز و خوزستان است.
وی تصریح کرد: داستان خانم سجیراتی به نوعی زنده کننده داستان دهه ۴۰ تا 60 مکتب خوزستان است به طوری که داستان ها کاملاً عینی از نوع رئالیسم عصیانگر هستند که پیش از این در استان خوزستان در آثار تقوایی تا احمد محمود تا بخشی از کار احمد آقایی و صمد طاهری و نویسندگان مکتب خوزستان در دهه 60 دیده ایم.
آذرپناه با بیان اینکه خانم سجیرات را باید از این نسل ادبی از لحاظ کاری دانست اضافه کرد: در داستانهای خانم سجیرات از لحاظ مضمون دو نوع موضوع دیده میشود؛ یکی جنگ و دیگری جامعه شهری که جامعه شهری تحت تاثیر باورها و رسوم یک منطقه خاص قرار دارد و این نشان می دهد این نویسنده این نکته مارکز را که از بومی شدن به جهانی شدن می توان رسید سرلوحه قرار داده است.
وی ادامه داد: در داستان های خانم سجیراتی شاید خیلی لازم نباشد دنباله ریزه کاری ها بگردیم چراکه مضامین آنقدر در داستان برجسته هستند و آنقدر از درام صحبت میکند که ما معمولا خیلی دیر به ظرافت ها می رسیم.
این پژوهشگر خوزستان با اشاره به اینکه این داستان نویس ها نویسنده تجربه گرا هستند و تلاش کردند داستانهایی متفاوت بنویسند ابراز کرد: خانم سجیرات شهامت دارد و جاه طلبی او نشان می دهد نویسنده ای است که از تجربه کردن نمی ترسد و نشان می دهد به پختگی نسبی رسیده، آنگونه که می تواند داستان های عام و خاص پسند بنویسد و این ویژگی نویسنده خوزستانی است که می توان نام راه رفتن بر لبه تیغ را بر آن گذاشت .
وی عنوان کرد: در این راستا می توان از احمد محمود نام برد که هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام را جلب می کند و این راه رفتن بر لبه تیغ است و خانم سجیرات تلاش کرده همچون احمد محمود روی لبه تیغ راه رود، راهی که خیلی از نویسندگان بزرگ ما هم نتوانستند به سلامت از این پل صراط داستان عامه پسند عبور کنند و به نظر می رسد خانم سجیرات موفق شدند از این پل عبور کنند.
آذرپناه با بیان اینکه خانم سجیرات با این دو مجموعه که منتشر کرده رسالت بزرگی بر دوش دارد تاکید کرد: این نویسنده نوپا به فرهنگ این سرزمین تعلق دارد، در این خصوص می نویسد و نکات موشکافانه ای از فرهنگ قوم بخشی از مردم خوزستان در داستانهایش دیده میشود که به شدت تامل برانگیز است.
همچنین در این نشست «سهام سجیرات» در خصوص تفاوت این کتاب با کتاب نخستش اذعان داشت: در کتاب سایه ها برون گرایانه و حادثه محور بودم اما در کتاب دوم سعی کردم درون گرایانه بودن و بخش های درونی انسان را بیان کنم.
همچنین «علیار زارعی» در این نشست خاطر نشان کرد: در سال های 96 تا 98 چهار کتاب منتشر کردم و سه مجموعه داستان دیگرم در حال گرفتن مجوز هستند.
وی بیان کرد: در مدت 2 سال هفت کتاب از من منتشر شد و این پشتوانه قبلی دارد، چرا که در سن 17 سالگی اولین داستان من در مجله توشه آن زمان چاپ شد و بعدها در مجله های معروف آن زمان نوشته های من نیز به چاپ رسید.
زارعی با بیان اینکه 30 سال در صدا و سیمای خوزستان فعالیت داشتم یاد آور شد: علاوه بر نویسندگی، کارهای مختلفی از جمله تهیه کنندگی، قصه گویی، کارگردانی و اجرای نمایش های رادیویی و تلویزیونی داشتم که فرصتی برای چاپ کتاب به من نمی داد تا سال 96 که به صرافت چاپ کتاب هایم افتادم .
وی در خصوص کتاب «کلل کوسه» اظهار داشت: «کلل کوسه» کتابی است که به آئین باران خواهی برگرفته از رسوم بختیاری میپردازد، داستان این کتاب در قالب نمایشنامه نوشته شده و درباره خشکسالی و نباریدن باران در یک روستا و حوادثی است که بر اثر بیبارشی پیش می آید.
این نویسنده از «آرامستان لهستانی ها» به عنوان یکی دیگر از کتاب های منتشر شده اش نام برد و افزود: در کتاب آرامستان لهستانی ها کوشش کرده ام که در قالب داستان به رنج ها و سختی های اسیران لهستانی در روزگار اسارت و ورود به ایران و به ویژه شرح زندگی و لحظه های تلخ و شیرین آنها در اهواز دوره جنگ دوم جهانی بپردازم.
نظر شما