عاشورا، یک نیمروز پر حادثه از تاریخ است که چند ده مرد و زن و کودک، لحظه های آن را رقم زده و تمام تاریخ پس از خود را دگرگون کرده اند. بی تردید بزرگ ترین آرمان این واقعه بزرگ، حفظ اساس اسلام یعنی حفظ مهم ترین بنیان و بستر حکومت بزرگ الهی در دوران آخرالزمان است. پیوند های قیام حسین(ع) و یارانش در نیمروز عاشورا با قیام مهدی(عج) در عصر پایانی زندگی بشر ناگسستی و انکارناشدنی اند. آغاز روز های پر التهاب و درس آموز محرم، بهانه ای شد تا این پیوند ها را بازخوانی نماییم و آموزه های حسینی را در آیینه آینده ساز مهدوی بازنمایی کنیم.
اولین گفت و گو از سلسله گفت و گوهای پیوند محرم با مهدویت را با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فؤادیان برگزار کردیم. ایشان دانش آموخته حوزه علمیه، کارشناس ارشد مهدویت، از پزوهشگران و اساتید مرکز تخصصی مهدویت و مسئول کتابخانه مؤسسه آینده روشن است که آثار مکتوب متعددی در زمینه مهدویت به رشته تحریر در آورده است.
"از حسین تا مهدی(ع)"، "اعمال نیمه شعبان"، "تلاشگر پنهان(فعالیت های امام زمان در عصر غیبت)"، "مهدی و زینب(ع)"، "کرانه کرامت(بازکاوی پیوند امام مهدی با حضرت عباس(ع)"، "قهرمانان کربلا و امام زمان"، "قرآن و آخرین حجت(مشترکات قرآن و حجت زمان(عج)"، "زندگی مهدوی"، "شرح دعای امام زمان" و "قیام قبل از ظهور"، برخی از آثار وی هستند تا کنون منتشر شده اند.
از چه جنبه هایی می توان درباره پیوند های واقعه عاشورا و قیام امام مهدی(عج) سخن گفت؟
پیوند این دو جریان، پیوند بسیار عمیق و اساسی است. شرایط اجتماعی پدید آورنده این دو جریان، اهداف، آموزه ها و حتی افرادی که در این جریان نقش آفرینی می کنند، شباهت های فراوانی به یکدیگر دارند.
تنها درباره شباهت های میان امام مهدی(عج) و حماسه آفرینان واقعه عاشورا، ده ها کتاب نگارش یافته است. رابطه عمیقی میان این دو بزرگوار وجود دارد و کتاب های زیادی به این موضوع پرداخته اند. من نیز در کتاب هایی مانند "از حسین تا مهدی(ع)"، "مهدی و زینب(ع)"، "کرانه کرامت" و "قهرمانان کربلا و امام زمان"، همین موضوع را مورد تحقیق قرار داده ام و از شباهت های فراوان و معنی دار میان امام مهدی(عج) و امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت عباس(ع) و دیگر قهرمانان کربلا سخن گفته ام.
برخی از مهم ترین پیوند های این دو واقعه را برای ما بازگو نمایید.
اولین نکته که لازم است یادآور شوم این است که شعار سپاهیان حضرت مهدی(عج)، یا لثارات الحسین(ع) است. امام مهدی(عج)، با شعار خونخواهی امام حسین(ع) انقلاب بزرگ خویش را به ثمر خواهد رساند.
دومین مطلبی که باید ذکر کنم این است که دوران ظهور امام زمان(عج)، زمانی است که مردم ازظلم، بیزار و از وضعیت موجود ناراضی هستند.
سومین مطلب این که شباهت های زیادی در رهبران این دو حرکت عظیم وجود دارد و مهم ترین شباهت امام مهدی(عج) با جد بزرگوارش امام حسین(ع)، ظلم ستیزی این دو بزرگوار است. این دو امام، بیعت هیچ طاغوتی را به گردن نمی گیرند، در برابر ظلم زمانشان اهل قیام هستند و به هیچ وجه از در سازش برنمی آیند.
و در نهایت این که، گرچه حرکت بزرگ امام حسین(ع) با پیمان شکنی مردم زمان خویش روبرو شد، اما آغاز جریانی بود که به دست امام مهدی(عج) تکمیل می گردد. در حقیقت، امام مهدی(ع)، ادامه دهنده راه تمام انبیاء و اولیاست و بذری که امام حسین(ع) کاشت، با دست مهدی(عج) به بار خواهد نشست و پیام های قیام عاشورا، گستره وسیع تری از هستی را دربرخواهد گرفت. بی تردید، حکومت عدل مهدی(ع)، بزرگترین ثمره خون حسین(ع) است.
سال ها از واقعه سوزناک عاشورا می گذرد و دوستداران آن حضرت همچنان به یاد ایشان سوگواری می کنند. مجالس عزای حسینی تا چه اندازه می توانند برای زمینه سازی ظهور امام زمان(عج) نقش ایفا کنند؟
تأثیر مجالس امام حسین(ع) در زمینه سازی ظهور حضرت بقیة الله(عج) بی نظیر است. این مجالس حسینی است که منتظران مهدی را می پروراند. عزاداران سید الشهداء(ع) با یک چشم در رثای حسین گریه می کنند و با چشمی دیگر در فراق مهدی نالانند؛ عزادار سید الشهداء(ع) با یک دست بر سینه می زند و با دست دیگر، فرج فرزندش را می خواهد.
امام مهدی(عج) زمانی ظهور می کند که رغبت و بلوغ اجتماعی پدید آمده باشد و مجلس امام حسین(ع)، کوششی برای رشد فکری مردمی است که خواهان ظهور حجت خدا هستند.
عزاداران سید الشهداء(ع) با یک چشم در رثای حسین گریه می کنند و با چشمی دیگر در فراق مهدی نالانند؛
عزادار سید الشهداء(ع) با یک دست بر سینه می زند و با دست دیگر، فرج فرزندش را می خواهد.
با توجه به این که امام حسین(ع) رهبری و مدیریت یکی از بزرگترین جریان های تاریخ بشر را بر عهده داشتند و امام زمان(عج) نیز مدیریت و رهبری بزرگ ترین اتفاق تاریخ بشری را بر عهدا دارد، چه شباهت هایی در شیوه رهبری این دو بزرگوار مجود دارد؟
تاریخ همواره عرصه نبرد میان حق و باطل بوده است و این دو نظام هماره در برابر هم صف آرایی کرده اند و آن چه ما در این دوران شاهد هستیم، غلبه و جولان نظام باطل یا جنود ابلیس است. رهبری امام زمان(عج) در این دوران، مانند مدیریت سیدالشهدا(ع) است که در دورانی زندگی کردند که اسلام در حال از بین رفتن بود و ایشان با شهادت خود، برای همیشه نظام ابلیس را به حاشیه راند.
آن چه درباره مدیریت امام عصر در روایات آمده است، بسیار شبیه امام حسین(ع) است. حضرت حجت، الجحجاح المجاهد المجتهد(شتابنده به سوی نیکی ها و بزرگواری ها، مبارز و سخت کوش) و اگر فعالیت های حضرت در برابر نظام باطل نباشد، برای همیشه نام حق دفن شده و هیچ فردی در هستی، عبودیت نخواهد داشت. امام با تلاش های جانانه و عاشقانه، نفس های مستعد را به قرب خدا دعوت می کند و همواره در برابر وسوسه های ابلیس، انسان های وارسته را سرپرستی می کند.
هدایتگری و مدیریت این دو امام، بسیار شبیه هدایتگری قرآن است که برای هدایت همه است(هدی للناس)، اما فقط متقین از آن بهره می گیرند(ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین). همان گونه که شعار امام حسین دعوت به حق و عدالت و ازادگی است، شعار امام زمان نیز دعوت جهانی به همین موضوع است. این هدایت مانند باران است که در لطافت طبعش شکی نیست، اما وقتی در شوره زار می بارد، تبدیل به نمک می شود و وقتی در گلزار می بارد، باعث رویش گل می گردد.
با توجه به این که در کتاب کرانه کرامت به بازکاوی پیوند میان حضرت عباس و امام مهدی(ع) پرداخته اید، چهگونه ارتباطی میان این دو بزرگوار مشاهده کرده اید؟
این کتاب عهده دار شناساندن زوایای پنهان زندگی حضرت ابوالفضل(ع) است و می کوشد تا از پیوند عمیق علمدار سرافراز کربلا با امام مهدی(عج) پرده بردارد. در این کتاب، سخن خویش را با شباهت های ظاهری و باطنی وفادارترین یار امام حسین(ع) با نهمین فرزند آن امام(ع) آغاز کرده ام و شباهت های ظاهری را مسیری برای گذر از شباهت های صورت و رسیدن به شباهت های سیرت قرار داده ام. حضرت عباس(ع) از چنان صورت زیبایی برخوردار بود که وی را "قمر بنی هاشم"، یعنی ماه بنی هاشم می نامیدند و امام زمان(عج) هم آن چنان چهره دلربایی دارد که در احادیث او را "کالقمر المنیر" معرفی نموده اند.
یکی از مهم ترین پیوند های ابوالفضل العباس(ع) با مهدی فاطمه(عج)، عزت زبانزد آن دو است. زمانی که شمر ملعون با آوردن امان نامه از عباس(ع) خواست که جان خویش را حفظ کند و از سپاه حق جدا گردد، عباس(ع) فریاد زد: "لا حاجة لنا فی أمانکم أمان الله خیر من أمان ابن سمیة...تبت یداک و لعن ما جئنا به من أمانک یا عدو الله أتأمرنا أن نترک آخانا و سیدنا الحسین بن فاطمة و ندخل فی طاعة اللعناء و أولاد اللعناء؛ ما محتاج امان شما نیستیم. امان پروردگار بسیار بهتر از امان پسر سمیه است...دست هایت بریده باد و لعنت باد بر آن چه بر ما آورده ای. ای دشمن خدا، آیا ما را امر می کنی که دست از برادر و آقای خودمان، حسین پسر فاطمه برداریم و در پیروی از لعنت شدگانی که پدرانشان نیز لعنت شده اند، درآییم؟" امام زمان(عج) نیز همچون عموی رشید خود، عزتمند است. امام حسن مجتبی(ع) فرمود: "ما منا أحد إلا و یقع فی عنقه بیعة لطاغیه زمانه إلا القائم... لئلا یکون لآحد فی عنقه بیعة إذا خرج؛ هر کدام از ما(از روی تقیه) بیعت طاغوتی را بر گردن داریم، مگر قائم...تا این که در زمان قیامش، بیعت هیچ ظالمی بر گردنش نباشد". امام سجاد(ع) نیز فرمودند: "و لیس لأحد فی عنقه بیعة؛ بر عهده او، بیعت هیچ کس نیست". برای همین است که سفارش امام زمان(عج)، توسل به حضرت ابوالفضل است.
سفارش امام زمان(عج)، توسل به حضرت ابوالفضل است.
هم چنان که زنان، رسالت بزرگی در واقعه عاشورا بر عهده داشتند و به خوبی نقش خویش را ایفا نمودند، روایات زیادی درباره نقش آفرینی زنان در زمینه سازی ظهور و نیز اداره حکومت مهدوی بر عهده دارند. پیوند زنان عاشورایی با زنان مهدی یاور را چگونه پیوندی می دانید؟
زنان عاشورا و به ویژه حضرت زینب(س) نه تنها برای زنان که برای مردان مهدی یاور و منتظر ، درس های بزرگی دارند. تنها به میل حجت زمان خود قدم برداشتن، درس زینب(س) برای امروز ماست.
من در فصل سوم کتاب مهدی(عج) و زینب(س)، به ذکر رهیافت هایی از سیره رفتاری آن دو بزرگوار پرداخته ام که سرمشق امروز ما هستند. یکی از این رهیافت ها، توجه امام زمان(عج) به خطبه های حضرت زینب(س) است. در سخنرانی ها، گفت و گو ها و روضه هایمان، همیشه از حضرت زینب(س) گفته ایم و شنیده ایم اما کمتر اجازه داده ایم که آن حضرت با زبان خویش برای ما سخن بگوید. کلام ناب زینب(س)را می توان با خواندن خطبه های آن حضرت، از زبان خود او شنید. این خطبه ها، باید سرمشق هر انسان کمال جویی باشد.
آیت الله مرعشی نجفی همواره می فرمودند که امام زمان(عج)، خطبه های عمه اش زینب(س) را بسیار دوست دارد. این مرجع بزرگ پس از آن که به خدمت امام زمان(عج) مشرف شدند، امام(عج) دستور داده بودند که خطبه های حضرت زینب(س) را حفظ کنند.
امام مهدی(ع) نیز همچون عمه اش، زینب کبری(س)، دلسوز ترین فرد به مردم و نظام هستی است.
دلسوزی حضرت زینب(س) در حق مخلوقات، یکی از کلیدی ترین شباهت های آن بزرگ زن تاریخ با مهدی صاحب الزمان است. زینب(س) با تمام آزاری که از مردم دیده بود، چنان دلسوز امت رسول الله بود که انسان را شگفت زده می کند. تمام خطبه های حضرت زینب(س) در راستای معرفت بخشی به مردم بوده است. حضرت زینب(س) در خطبه های خویش به عهد شکنی مردم پس از وفات رسول اکرم(ص) اشاره می کند و از بی مهری آنان به پدر مظلومش-علی(ع)- می گوید. وی خاطرات آتش کشیدن خانه وحی و شهادت مادر را بار ها در خطبه هایش ذکر می کند ولی همچنان دلسوز مردم است. او شاهد پیمان شکنی مردم با برادرانش امام حسن(ع) وامام حسین(ع) بوده است و دشنام ها و بی احترامی مردم را در شام به یاد دارد، اما هیچ گاه کینه مردم را به دل ندارد و می کوشد تا مردم را از خواب غفلت بیدار نماید. امام مهدی(ع) نیز همچون عمه اش، زینب کبری(س)، دلسوز ترین فرد به مردم و نظام هستی است.
در این وقت های کوتاه هرگز نمی توان از چنین موضوعات مهمی به طور کامل سخن گفت، اما اگر احساس می کنید حرف مهمی برای گفتن هست، دوست داریم آن را بشنویم.
سخن بسیار زیاد است، اما اجازه بدهید صحبت هایم را با این سخن تمام کنم که مهم ترین راه ترویج فرهنگ مهدوی، پرورش احساس نیاز به امام است. اضطرار به حجت خدا می تواند مردم را از بی سرانجامی زندگی بدون امام، آگاه سازد و این باور را در دل ها پدید آورد که حیات طیبه، تنها در پیوند با امام زمان(عج) امکان دارد.
پایان پیام/
نظر شما