خبرگزاری شبستان،سرویس فرهنگی- محمد پورعلم : سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت آذرماه امسال از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در پردیس سینمایی چهارسو برگزار شد. فیلم «سیزده هزار قدم» یکی از مستندهایی است که در این دوره از جشنواره روی پرده رفت؛ فیلمی به کارگردانی «اشکان احمدی» که به پدیده کولبری در مرزهای کشورمان می پردازد. برای آگاهی از جزئیات مربوط به ساخت این مستند، با این مستندساز به گفتگو نشسته ایم:
اگر مخاطب نداند که کولبر به چه کسانی گفته میشود و دقیقا چه کاری انجام میدهند، فهم اینکه در فیلم چه اتفاقی میافتد و این آدمها چه کار میکنند، سخت می شود.
کاری که کولبرها انجام می دهند، مشخص است. آن ها کولهای را از یک محل برمیدارند، به جای دیگر میبرند و برای این کار پولی دریافت می کنند.
ما میدانیم این کار قاچاق است و برای همین به این دشواری انجام میشود، اما اگر مخاطب این اطلاع اولیه را نداشته باشد، در فیلم نمیتواند علت این دشواری را درک کند.
درست است، اگر مخاطب هیچ اطلاعی نداشته باشد و پسزمینهای از داستان در ذهننش نباشد لازم است از الف و ب ماجرا شروع کنیم و بیاییم تعریف کنیم این آدمها برای اینکه نیاز مالی دارند، برای اینکه شغل ندارند، برای اینکه شرایط اقتصادی آن مناطق طوری است که هیچ امکانات شغلی برای اینها فراهم نمیکند، ناچار میشوند به این فعالیت تن دهند.
و فعالیت آن ها دقیقا چیست؟
یک خط مرزی وجود دارد، این آدمها میروند آن طرف مرز کولههایی که قاچاق است از آن طرف مرز به این طرف مرز میآورند و برای این کار پولی میگیرند، تمام خطرات و مشکلات این راه را هم به جان میخرند.
اما شما لازم ندانستید فیلم این توضیحات اولیه را به تماشاگر ارائه دهد.
واقعیت این است که من یک آماری گرفتم و نتیجه هم این بود که سهم زیادی از ایرانیها به واسطه ارتباط با شبکههای مجازی حداقل یک بار یک چیزی از کولبرها دیدهاند، همذاتپنداری با او کردهاند و کولبر نام ناآشنایی نیست.
برای مخاطب خارجی فیلم چه طور؟
نکته جالبی برایتان می گویم. با مترجم انگلیسی فیلم (آقای شرفالدین) صحبت میکردم، وقتی متن ترجمه شده فیلم را برای من فرستاد، دیدم کولبر را ترجمه نکرده و فقط به لاتین نوشته کولبر. پرسیدم آیا کولبرهیچ ترجمه لاتینی ندارند که مخاطب جهانی بفهمد؟ گفت این واژه آنقدر وارد گوگل شده، ریشه پیدا کرده؛ «کولبر»، «کول» و«کولبری» همهشان واژههایی است که دیگر آشناست.
بنابراین شاید این که در مستند سهم زیادی از وقتم را صرف تعریف کولبری نکرده ام، اشتباه نبوده باشد.
مدیومی که برای فیلم انتخاب کرده اید چه قدر در این تصویرسازی موثر است؟
من اگر یک فیلم بلند میساختم حتما این تعاریف اولیه را به تصویر می کشیدم ولی زمانی که در یک مدیوم کوتاه فکر میکنم، میخواهم که که فیلم موجزتر باشد و ریتمش را از دست ندهد و از همه مهمتر کوبنده باشد.
منظورتان از کوبندگی چیست؟
این که فیلم مثل یک سیلی به صورت مخاطب بخورد. مخاطب از دیدن فیلم گیج شود و خیلی نفهمد چه دیده و فکر کند که خب! این چیزی که دیدم چه بود؟ این را خیلی دوست داشتم اتفاق بیفتد و فکر کردم اتفاق افتادنش فقط یک شکل دارد و یک جور میشود این را درآورد. آن هم به این صورت که در میان این آدمها حرکت کنم و این مسیر را بروم و آن قدر به این چهره ها نزدیک شوم که نفس آن ها را حس کنم و به مخاطب منتقل کنم؛ فارغ از هر روایت و داستانگویی.
نظر شما