جامعه علمی ما جدا از خواست‌های عمومی حرکت می‌کند/ در کنار ترجمه و اقتباس، کارهای جدید بومی انجام دهیم

سیاهپوش با بیان‌اینکه علوم انسانی ما تقلیدی است، گفت: همزمان با اقتباس و ترجمه آثار دیگران باید کارهای نو با رویکرد اسلامی و بومی داشته باشیم. نوشتن یک مقاله صرفا نباید برای نوشتن و به ثبت رساندن و بالا بردن آمار نوشتارها باشد.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: از جمله مهمترین مسایلی که همواره در دانشگاه و محیط های علمی مورد توجه است، مساله پژوهش و کاربست آن در جامعه است، چراکه ذیل تحقق این مهم جامعه می تواند رو به جلو حرکت کرده و افرادی را تربیت کند که بتوانند به نسل های آینده به درستی خدمت کنند.

 

بر آن شدیم این مباحث و جایگاه پژوهش های کاربردی در جامعه را با «امیر سیاه‌پوش»، عضو هیات علمی دانشگاه معارف اسلامی به گفت وگو بنشینیم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:

 

به عنوان نخستین سوال در مورد جایگاه پژوهش در تعالی و رشد فکری جامعه توضیح بفرمایید و اینکه چه قدر می توان از نردبان پژوهش محوری به موفقیت در جامعه رسید؟

 

معتقدم باید نسبت به مقوله پژوهش تعریف متفاوتی را در جامعه پیش بگیریم، گاهی برخی کارهای خوب و بنیادی وجود دارند که سبب تغییرات اساسی در پیکره یک جامعه می شوند. برای مثال اکنون مجموعه ای از شبهات پیچیده وجود دارد که ذهن جوانان ما را درگیر خود کرده است، شبهات در عرصه اعتقادی و مسایل مربوط به بنیان های فکری وارد می شوند، بنابراین ارایه یک پژوهش قابل قبول که بتواند با نگاه فلسفی و معرفت شناختی به شبهات پاسخگو باشد نیاز روز ما است.

 

چنین کاری با اینکه ممکن است طبق تعریف مرسوم یکی از نیازهای بیرونی جامعه مثل حوزه مدیریتی یا اقتصادی را پاسخ ندهد اما نمی‌توانیم بگوییم کاربردی نیست، بلکه به عنوان یک پژوهش اتفاقا در جایگاه خود کاربردی است، یک ذهن آرام و به دور از هر گونه شبهه است که می‌تواند در جامعه منشا اثر باشد و این مهم میسر نمی شود مگر با یک پژوهش کاربردی.

 

اما یکی از مصائب فعلی ما کمبود همین پژوهش های کاربردی به ویژه در عرصه علوم انسانی است. به نظرتان علت چیست؟

 

اینکه چرا کارهای کاربردی انجام نمی شود دلایل مختلفی می تواند داشته باشد اما یک علت این است که علوم انسانی ما تقلیدی است و بنیان هایش بر اساس جامعه دیگری تدوین شده است.

 

جامعه علمی ما منفک از خواست های عمومی جلو می رود، شیوه زیست این عرصه و نوع تعاملات اش در فضای ایزوله ای است که چندان با مسایل بدنه جامعه مرتبط نیست. در حالی که باید برای اخذ علم از هر دریچه ای تلاش کنیم. اگر کشورها و مللی هستند که با زبان ها و فرهنگ‌های دیگر به تولیدات علمی درخور و روش مندی می رسند که زیر سایه آنها می توانند به مسایل گوناگون خود پاسخ دهند، ما نیز باید وجهه خوب ماجرا و تجربه آنان را اخذ و در قاب بومی اجرا کنیم.

 

جامعه بشری به ویژه در عرصه جدید در حوزه تحقیق پرتکاپو و به دنبال پاسخ به مسایل اجتماعی فرهنگی است، البته انکار نمی کنم که در حوزه های مختلف تلاش های قابل قبولی صورت گرفته و بسیاری توانستند کارهای ارزشمندی انجام دهند اما کافی نیست. برای مثال در حوزه هایی چون مسایل جامعه شناختی، تولید کارهای نظری هنوز راه درازی در پیش داریم.

 

ترجمه در تحقق این هدف چه قدر می تواند نقش آفرین باشد؟

 

قطعا موثر است اما به این معنا نیست که هرچه را در غرب نوشته شد، بیاوریم و ارایه کنیم و درس بدهیم، همه این موارد مسایل جامعه ما نیست. باید به سمت تولید پیش برویم. باید باور داشته باشیم که توانمندی هایی داریم ضمن اینکه پیشینه تمدنی قوی ایران می تواند به عنوان یک اهرم موثر تلقی شود.

 

طبیعتا بهره مندی از دیدگاه های دیگران در عرصه های اجتماعی، فلسفی، فرهنگی، سیاسی امر مفیدی است که تاثیر بسزایی دارد اما تکیه صرف بر آنها نمی تواند راهکار درستی باشد. بنابراین همزمان با اقتباس و ترجمه آثار دیگران باید کارهای نو با رویکرد اسلامی و بومی داشته باشیم.

 

با این وجود بسیار مشاهده شده که افراد صرفا پژوهشی را انجام می دهند تا بتوانند مقاله ای از خود به ثبت برسانند، یا اساسا به مدارج بالاتر دست یابند. این آفت از چه روی گریبان جامعه علمی ما را گرفته است؟

 

معتقدم مدرکگرایی سبب این اتفاق است. متاسفانه، بعضا ادبیات علمی جامعه به سمتی می رود که علم، ابزاری برای مطامع مختلف شود، اینکه افراد مدرکی بگیرند برای آنکه شغل و ازدواج بهتر داشته باشند، وقتی که این نگاه باشد طبیعتا دانشجو و اساسا دانشگاهی کارهای ارایه می کند که دقت کافی را ندارند. او با خود می اندیشد که مهم نیست من حقیقت موضوعی را کشف و به علم خود اضافه کنم، مهم آن است که این کار را تمام کنم و مدرک ام را بگیرم.

 

برای زدودن چنین فضایی از جامعه علمی چه باید کرد؟

 

باید ارزش پژوهش را جا بیندازیم، افراد بدانند بازخورد کارها و تحقیق هایشان را می بینند و بدانند که نوشتن یک مقاله صرفا برای نوشتن و به ثبت رساندن و بالا بردن آمار نوشتارها نیست. بدانند که این پژوهش ها هدفمند است. به نظرم باید مسایل جامعه را شناسایی و از پژوهشگران بخواهیم برایشان راهکار ارایه دهند. همین مساله پیوند و آشتی میان جامعه و علم را رقم می زند.

کد خبر 871684

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha