به گزارش خبرگزاری شبستان: چندی قبل در صداوسیما یکی از مترجمان قرآن کریم ضمن تطبیق آیه ۳۳ سوره مائده بر حوادث اخیر، خواستار برخورد حداکثری و اعمال مجازات این آیه با معترضان و آشوبگران شد که این تفسیر واکنشهای مختلفی را در پی داشت و بسیاری از مردم و همچنین محققان و فقهای حوزه علمیه نیز انتقاد کردند. به منظور بررسی بیشتر محتوای آیه و لوازم و پیشنیاز فهم و تفسیر آیات فقهی به سراغ حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، فقیه، قرآنپژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رفتیم و درباره شرایط اعمال مجازات این آیه گفتوگو کردیم. در ادامه مشروح این گفتوگو از نظر میگذرد.
حجتالاسلام ایازی با اشاره به آیه ۳۳ سوره مائده، بیان کرد: این آیه به دنبال آیهای است که درباره اهمیت جان انسان آمده و در اصطلاح از آن به عنوان آیه حق حیات یاد میکنند. آیه ۳۲ را اگر نگاه کنید، این طور آمده است: «... مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ...؛ هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است».
وی افزود: این آیه درباره توجه و اهتمام به جان انسانها و پیشگیری از خطری است که ممکن است آنها را تهدید کند؛ این شریفه میخواهد بگوید که حق حیات انسانها بسیار مهم است، اعم از اینکه مسلمان یا غیرمسلمان باشند. هر انسانی که بیگناه کشته شود، میگویند که کشته شدن او به منزله کشته شدن تمام جامعه است. پیشگیری از این چنین خطری ضروری است.
اهمیت امنیت جامعه در قرآن
ایازی تصریح کرد: بنابراین در ابتدا باید به سیاق این آیات توجه کنیم که در چه مقامی است؛ بعد از آن باید دقت کرد که وقتی خداوند بحث مجازات کشتن را مطرح میکند، مسئله اهمیت امنیت جامعه است که این مجازات اخلال امنیت بتواند جامعه را آرام نگه دارد که مسئله مهمی است. در قرآن چهار آیه داریم که در مورد حد شرعی بیان شده که یکی از آنها آیه ۳۳ سوره مائده و بلکه یکی از مهمترین آنها در ابعاد اجتماعی و امنیتی است که درباره حد محاربه است.
این قرآنپژوه و استاد دانشگاه تأکید کرد: اگر به ترجمه این آیه توجه کنیم، معلوم میشود که خداوند میخواهد مسئله کیفر کسانی که به صورت علنی سلاح میکشند، را مطرح کند؛ جهت آیه نیز این است که نشان دهد اگر کسی بخواهد اخلالی در امنیت ایجاد کند، ایجاد اختلال همراه با چنین مجازاتی سخت و سنگین خواهد بود و این آیه، یک نوع پیشگیری از جرم محسوب میشود.
محاربه و فساد در زمین؛ دو قید آیه
ایازی تصریح کرد: اصولاً آیات محاربه جنبه پیشگیری از جرم دارد و آنچه که درباره این آیه باید مورد توجه قرار گیرد، دو قیدی است که در آن مطرح شده است؛ یکی محاربه با خدا و رسول(ص) و دیگری هم تلاش برای ایجاد فساد در زمین است. متأسفانه کسانی که دانش این مسائل را ندارند به این دو قید در معنای آیه توجهی نداشتهاند. بنابراین محاربه به این معنا نیست که یک نفر حرفی بزند، یا چوبی دست بگیرد و دست به این قبیل اقدامات بزند، صدق محاربه بکند، حتی در روایات داریم که اگر کسی چاقو هم به دست بگیرد به عمل او محاربه صدق نمیکند.
وی افزود: در برخی از روایات آمده است که اگر کسی شمشیر به دست بگیرد و روی به مردم کند، عمل او در حکم محاربه است و این سلاح در امروز میتواند اسلحه تیراندازی باشد، یعنی اگر کسی با اسلحه امنیت جامعه را تهدید کند محارب است. لازم به ذکر است که در قرآن و فقه ما دو عنوان داریم؛ محاربه و بغی. بغی ناظر به حکومت است.
فتوای امام درباره مفسد
ایازی با بیان اینکه قید دوم آیه تلاش برای ایجاد فساد روی زمین است، گفت: برای اجرای مجازات طبق این آیه، صرفاً محاربه با خدا و رسول(ص) کافی نیست و باید این قید دوم نیز به صورت توأمان وجود داشته باشد. تقریباً بیشتر مفسران گفتهاند که: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا» «واو»ی که پیش از «يَسْعَوْنَ» آمده «واو» جمع است. یعنی این کیفر دارای دو قید است، یکی محاربه و یکی هم تلاش برای فساد روی زمین.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به فتوای برخی از مراجع تقلید در این زمینه تصریح کرد: مرحوم امام خمینی(ره) در این باره میگویند: وقتی یک قاچاقچی دستگیر میشود، فساد او محرز است که مواد مخدر را جابجا میکرده، اما میگفتند که برای این کار محاربه صدق نمیکند. بنابراین نمیتوان با استناد به این آیه مجازات اعدام را جاری کرد و لازم است تا هر دو قید در یک عمل جمع شود تا بتوان محاربه را اثبات و این کیفر را برای آن جاری کرد؛ لذا ایشان به فالاعلم خود ارجاع دادند. همچنین علامه طباطبایی نیز قید دیگری را ذکر میکند و آن هم اینکه خداوند در آیه قید محاربه با خدا و رسول(ص) را مطرح کرده است و اگر کسی با مسلمانان محاربه کند شامل آیه نمیشود. البته که عده دیگری میگویند مفهوم آیه عام و کلی است و هر کسی که امنیت کشور را به خطر بیندازد و جنگ مسلحانه کند، عملش در حکم محاربه است.
تفسیر محاربه در عرف
وی در پاسخ به این سؤال که اگر کسی اقدام به آتش زدن اموال عمومی کند آیا عمل او در حکم محاربه هست یا خیر؟ بیان کرد: این مسئله بستگی به فهم عرف دارد. امروزه در دنیا روال این طور است که وقتی مردم اعتراض میکنند، نوع اعتراض آنها گاهی همراه به همین شیوه تخریبی است که البته کار درست و متمدنانهای هم نیست، اما معنایش این نیست که شامل این آیه محاربه بشود.
ایازی ابراز کرد: نکته دیگر این است که باید واقعاً تشخیص داده شود که محاربه صورت گرفته است؛ یعنی باید در دادگاه چنین حکمی داده شود، نه اینکه به صورت خودسر و مستقلاً کسی بخواهد دست به چنین اقدامی بزند. بنابراین محاربه و فساد روی زمین باید در دادگاه اثبات شود. در حقیقت در آیه ۳۲ اشاره میکند که اگر کسی که یک نفر، اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، بکشد، گویی تمام جامعه را کشته است، اما در ادامه میگوید محاربه با خدا و رسول و همچنین تلاش برای فساد روی زمین از آیه قبل استثنا شده و کیفر سختتری خواهد داشت.
تفاوت کیفر با پیشگیری از جرم
وی با بیان اینکه ممکن است فردی دست به اسلحه ببرد، اما فساد نکند که میتوان با او برخورد مناسب داشت و او را مورد مؤاخذه و مجازات قرار داد، اظهار کرد: یعنی از روشهای رایج برای دستگیری او استفاده کرد و خشونت را به حداقل رساند، اما نمیتوان حکم آیه محاربه را برایش اثبات کرد. البته که اگر با اسلحه کشنده به سمت مردم شلیک کند، در این صورت فساد برای او صدق میکند، اما در اینجا باید به نکته دیگر توجه داشت و آن هم اینکه امروزه عقلا در باب دشمن و جنگهای مسلحانه روشهای پیشگیری دارند؛ یعنی اساساً بین اجرای این کیفر و پیشگیری از چنین جرمی تفاوت اساسی وجود دارد.
حجتالاسلام ایازی افزود: میگویند که باید طوری جامعه را اداره کرد که به سمت خشونت نرود و اگر جامعه به سمت خشونت رفت، بخشی از آن معلول رفتار کسانی است که زمینههای خشونت را فراهم کردهاند. امکان اعتراض مسالمتآمیز فراهم شود، یعنی آزادی بیان وجود داشته باشد و انتقاد کردن هزینه نداشته باشد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در جامعه و فضای سالم و متعادل میتوان این نوع مجازات را اجرا کرد که مشابه همین مسئله را در باب سرقت داریم. یک وقت است که فرد در شرایط عادی سرقت میکند، اما یک زمان نیز هست که در شرایط فشار اقتصادی و گرسنگی دست به سرقت میزند که در اینجا عامالمجاعة (سال قحطی) دیگر حد سرقت جاری نمیشود، به این دلیل که شرایط عادی حاکم نیست. عقلا برای کیفر روشهایی را انتخاب میکنند که برای نوع آن کیفر مقدمات و اسباب آن فراهم باشد.
شیوههای اجرای حکم؛ امری عرفی و عقلایی
ایازی افزود: یک وقت است که به افراد اجازه اعتراض میدهند و مردم میتوانند اقدام به راهپیمایی اعتراضی کنند، اما اگر به آنها چنین فرصتی داده نشود و آنها دست به خشونت بزنند، مسئول چنین خشونتی کسانی هستند که فضای اعتراض را فراهم نکردهاند. بنابراین کلان مسئله را قرآن مطرح کرده است، اما شیوههای اجرای آن، یک امر عرفی و عقلایی است تا جامعه بتواند به امنیت برسد.
این مفسر قرآن و مؤلف چند اثر قرآنی در پاسخ به این پرسش که علت به وجود آمدن تفسیرهای قشری از آیاتی نظیر محاربه چیست؟ بیان کرد: این مسئله دو علت دارد؛ یکی اینکه افراد فاقد صلاحیت لازم برای تفسیر و فهم قرآن به تفسیر میپردازند؛ یعنی مثلاً کسی که قبلاً در جایگاه دیگری بوده و اکنون مفسر قرآن شده است، اما صلاحیت علمی تفسیر قرآن را ندارد. بنابراین این فرد نمیتواند مفسر باشد، چراکه مفسر بودن شرایط خاص خود را دارد و مفسر باید قواعد و آداب تفسیر را بداند.
فهم اجتماعی مفسر
ایازی با اشاره به عامل مؤثر دوم، تصریح کرد: مسئله دوم فهم اجتماعی است که باید مفسر داشته باشد. امام صادق(ع) فرمودند که «العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس»، مفسر نیز باید عالم به زمان خودش باشد و مسائل و مشکلات جامعه خویش را درک کند. تفسیر قرآن صرفاً یک امر ذهنی نیست؛ بلکه یک امر اجتماعی و رابطه میان کلام وحی و عینیات جامعه و مخاطب آن هم محسوب میشود. چراکه خداوند با توجه به مخاطب، گفتوگو میکند. بنابراین اگر مفسر صرفاً لغات و الفاظ را بداند نمیتواند مفسر نامیده شود. مفسر کسی است که دانش اجتماعی و زمینههای فهم متن را داشته باشد. در غیر این صورت کار او با کاری که داعشیها میکنند تفاوتی ندارد. داعشیها نیز آدمها را میکشند و اتفاقاً به قرآن هم استناد میکنند و علت خطای آنها در همین دو مشکل قشرینگری و ناآگاهی است.
منبع: ایکنا
نظر شما