خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی: صفحه صفحه کتاب زندگی انسانها به یک روایت نوشته نشده است، حتی دو روز آن هم شبیه یه هم نیست. شاید «فاطمه زهرا» مادر چهار فرزند، روزی که ازدواج میکرد فکرش را هم نمیکرد که روزی کتاب زندگیاش صفحات سیاهی را در مقابل چشمانش قرار دهد.
صبح یک روز پاییزی به همراه تعدادی از اعضای «مرکز نیکوکاری تخصصی رسانهیاران خراسان جنوبی» مهمانش میشویم تا از برگهای سفید و سیاه کتاب زندگیاش بگوید؛ خانهای با دو اتاق و یک آشپزخانه نمور که به سختی چهار کابیت، یک گاز و یک یخچال را در خود جای داده است. اتاقهایی کوچک و دلگیر که وسایلهای ضروری زندگی بر روی هم تا سقف چیده شدهاند تا جایی برای نشستن و خوابیدن هم باشد.
از روزهایی میگوید که زندگی خوبی در کنار همسرش در ۱۶ سالگی شروع کرد و گلهای از نداشتههایش نمیکرد. همسرش با واسطهگری و خرید ماشین و وسایل خانه، خرجی روزانه زندگی را تامین میکرد. دو دختر و دو پسر قد و نیم قدش را که در همان سالهای نخست زندگی خداوند به او عطا میکند با چنگ و دندان بزرگ میکند اما به یک باره ورق برمیگردد و بعد از چند سال، متوجه میشود که همسرش در دام اعتیاد گرفتار شده است.
بارها برای ترک شوهرش و کمک به او تلاش میکند اما همراهی از سمت او نمیبیند. راهی یک سفر با دخترش میشود اما در برگشت، متوجه میشود، زمینی که بعد از سالیان سال، با قرض و بدهی در روستاهای اطراف بیرجند خریده است، توسط شوهرش فروخته شده است. خیلی نمیگذرد که ورشکستی همسرش، او را با ۹۰ میلیون تومان بدهی، راهی زندان می کند.
رفت و آمد طلبکاران به درب منزل، شب و روزش را یکی کرده بود؛ تا اینکه تصمیم میگیرد به اجبار برای رهایی از دست طلبکاران، خانهاش را جابجا کند؛ ۴۰ بار خانه به دوشی در طول ۲۶ سال زندگی مشترک، امانش را بریده و در اندیشه جدایی میافتد.
مهر «طلاق» که بر شناسنامهاش حک می شود، فصل جدیدی از گرفتاریهای زندگیاش آغاز می شود و حالا هم باید «پدر» و هم «مادر» فرزندانش باشد. از روزی یاد می کند که پسر ۱۶ سالهاش بدون گواهینامه و بیمه، سوار بر ترک موتورسیکلت، تصادف میکند و یک ماه در بیمارستان در کما به سر میبرد و بعد از آنکه به هوش میآید، ۹ ماه زندگی بر روی تُشک مواج، پرستاریاش را میکند و بعد از آن باید یک عمر زندگی با دست و پای فلج و حافظه ای از دست رفته، را باید برای تاوان این «بی تدبیری» بدهد.
آزادی همسرش از زندان که زمینهساز جدایی پسر بزرگش از او و آغاز اعتیاد به مواد مخدر صنعتی می شود، یکی دیگر از صفحات سیاه کتاب زندگی «فاطمه زهرا» هست که هرچه تلاش برای سفیدی آن میکند، راه به جایی نمیبرد. دو بار پسرش را به کمپ میبرد اما هر بار که بیرون میآید، دوباره همان آش و همان کاسه است و پدر، پسرش را آلودهتر از قبل، همراه خود میکند.
حالا فاطمه زهرا می ماند و جنگ برای فراهم کردن زندگی سالم برای سه فرزند دیگرش، از درمان و رسیدگی روزانه به پسر معلولش که رمق را از بازوانش گرفته است میگوید و از روزهایی که مجبور است زخم زبان «صاحبخانه» را در ندادن اجاره خانه و یا «گم شدن اشیا و وسایل آنها» تحمل کند. این روزها «افسردگی» دختر کوچکش هم به یکی دیگر ازدغدغههایش تبدیل شده است.
این روزها دیگر تحمل «سرزنشهای» صاحبخانه پیر در کنار این سختیها و رنج ها، برایش خیلی سخت است، همین موضوع موجب میشود که از کمیته امداد برای تهیه یک سرپناه دائمی کمک بخواهد. با بررسی پرونده اش توسط مددکاران کمیته امداد، مشمول دریافت ۳۰ میلیون تومان کمک بلاعوض و ۲۵ میلیون تومان تسهیلات میشود اما باید ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان آورده خودش به عنوان سهم مددجو داشته باشد تا بتواند سقف لرزانش را برای همیشه محکم کند.
درمان مستمر پسر کوچکش از یک سو، اجاره خانه و مشکلات اقتصادی از سوی دیگر موجب شده که هیچ امیدی به پس انداز و آورده ای برای تهیه یک مسکن و سرپناه نداشته باشد و تنها امیدش بعد از خداوند، به دستان پرمهر خیرین و نیک اندیشانی باشد که همچون همیشه، بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی به کمک همنوعانشان میآیند.
گفتنی است، مرکز نیکوکاری تخصصی رسانه یاران خراسان جنوبی که در مهرماه امسال با حضور بختیاری، ریاست کمیته امداد کشور افتتاح شد، در تلاش است که با انتشار گزارشها و اخباری با قلم توانمند خبرنگاران، از محرومیتهای استان، مطالبات مردم را به گوش مسئولان و خیرین برسانند.
همچنین شماره حساب ۶۰۳۷۹۹۷۹۵۰۱۱۰۰۳۲ آماده دریافت کمک های نقدی خیران و نیک اندیشان برای کمک به این خانواده نیازمند بیرجندی است. ضمنا خیرین عزیز در صورت هرگونه سوال می توانند با شماره 09385616354 تماس حاصل نمایند.
نظر شما