توحید و یکتاپرستی؛ پيام بنيادي اسلام  به عنوان هدف مشترك پيامبران است

پيام بنيادي اسلام به واقع پيامي جهان شمول است، باوري كه ايمان بدان ماية رستگاري انسان شده و در چنين تفكري، همه امتيازات بشري همچون رنگ، نژاد، زبان و جز آن تنها دستمايه‌اي براي شناخت مردمان از يكديگر دانسته شده و آنچه ملاك برتري بوده، فقط تقوا است.

خبرگزاری شبستان- خراسان شمالی؛ حضرت رسول اکرم (صلى اللَّه عليه و آله) روز جمعه هفدهم ربيع الأول در عام الفيل هنگام طلوع آفتاب متولد شدند. زندگي حضرت محمد (ص) از صدر اسلام مورد توجه و اهتمام مسلمانان قرار داشته است. آن حضرت بي‌هيچ خستگي و نااميدي به اصلاح جامعه پرداخت و توانست جزيره العرب را متحد كند و آمادة گستردن اسلام در بيرون از مرزهاي عربستان شود و از آن مهم تر ديانتي را بنياد نهد كه اينك يكي از مهم‌ترين اديان جهان به شمار مي‌رود .

 

*گذری کوتاه بر زندگی پیامبر مهربانی ها

تولد حضرت محمد (ص) بنابر بسياري از روايات در 17 ربيع الاول عام‌الفيل ( 570 م ) يا به روايتي 12 همان ماه در تقويم عربي) روي داد. پدر پيامبر‌(ص)‌، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبيلة بزرگ قريش بودند؛ قبيله‌اي كه بزرگان آن از نفوذ فراواني در مكه برخوردار بودند و بيشتر به بازرگاني اشتغال داشتند.

 

عبدالله، پدر پيامبر (ص) اندكي پيش از تولد فرزندش براي تجارت با كارواني به شام رفت و در بازگشت بيمار شد و درگذشت. بنابر رسمي كه در مكه رايج بود، محمد (ص) را به زني به نام حليمه سپردند تا در فضاي ساده و پاك باديه پرورش يابد. وي 6 ساله بود كه همراه مادر براي ديدار خويشان به يثرب ( مدينه ) رفت‌، اما آمنه نيز در بازگشت، بيمار شد و درگذشت و او را در ابواء ـ نزديك مدينه ـ به خاك سپردند. محمد ( ص) از اين پس در كنف حمايت جدش عبدالمطلب قرار گرفت ، اما او نيز در 8سالگي وي درگذشت و سرپرستي محمد (ص) بر عهدة عمويش ابوطالب گذارده شد.

 

شهرت محمد (ص) به راستگويي و درستكاري چنان زبانزد همگان شده بود كه امين، لقب گرفت و همين صداقت و درستي توجه خديجه دختر خويلد را جلب كرد و او را با سرماية خويش براي تجارت به شام فرستاد؛ سپس چنان شيفتة درستكاري ایشان شد كه خود براي ازدواج با وي گام پيش نهاد. خديجه براي محمد ( ص ) همسري فداكار بود و تا زماني كه حيات داشت، پيامبر همسر ديگري برنگزيد. او براي پيامبر ( ص ) فرزنداني آورد كه پسران همگي در كودكي در گذشتند و در ميان دختران، از همه نامدارتر، حضرت فاطمه‌( ع) است.

 

*القاب حضرت محمد(ص) در قرآن کریم

بعضى از علما از قرآن مجيد چهار صد نام براى آن حضرت ذکر کرده اند و مشهور آن است كه نام آن حضرت در تورات «مؤد مؤد» است، در انجيل «طاب طاب»، در زبور «فارقليط» و بعضى گفته‏‌اند كه نام حضرت در انجيل «فارقليط» است.

 

 امّا برخی از اسماء و القاب كه اكثر علما از قرآن استخراج كرده‌‏اند عبارتند از: شاهد، شهيد، مبشّر، بشير، نذير، داعى، سراج منير، رحمة للعالمين، رسول اللّه، خاتم النبيّين، نبيّ، امّى، نور، نعمت، روف، رحيم، منذر، مذكّر، شمس، نجم، حم، سما و تين‏.»

 

* بعثت نبی مکرم اسلام(ص)

نخستين نشانه‌هاي بعثت پيامبر (ص) به هنگام 40 سالگي او، رؤياهاي صادقه بوده است، اما آنچه در سيره به عنوان آغاز بعثت شهرت يافته، شبي در ماه رمضان، يا ماه رجب است كه فرشتة وحي در غار حرا بر پيامبر (ص) ظاهر شد و بر او نخستين آيات سورة علق را برخواند.

 

پيامبر (ص) دعوت به توحيد را نخست از خانواده خود آغاز كرد و اول كسي كه به او ايمان آورد، همسرش خديجه و از مردان، پسر عمويش علي بن ابي طالب ( ع) بود كه در آن هنگام سرپرستي او را پيامبر (ص) بر عهده داشت. هر چند دعوت آغازين بسيار محدود بود، ولي شمار مسلمانان رو به فزوني داشت و چندي برنيامد كه گروه اسلام آورندگان به اطراف مكه مي‌رفتند و با پيامبر (ص) نماز مي‌گزاردند.

 

سه‌سال پس از بعثت، پيامبر(ص) دستور يافت تا همگان را از خاندان قريش گرد آورد و دعوت توحيد را در سطحي گسترده‌تر مطرح سازد . پيامبر (ص) بدين كار دست زد، اما دعوتش اجابتي چندان نيافت و بر شمار اسلام آورندگان قريش نيفزود. بايد گفت با آنكه اشراف مكه دعوت جديد را كه بر وحدانيت خدا و برابري انسانها تاكيد بسيار داشت ، بر نمي‌تافتند ، اما فرودستان و بي‌چيزان ، دين جديد را با دل و جان پذيرا بودند و گروه گروه به آن مي گرويدند و برخي از ايشان همچون عمار ياسر و بلال حبشي بعدها از بزرگان صحابه شدند.

 

سختگيري مشركان چندان شد كه پيامبر (ص) عده‌اي از اصحاب را امر كرد تا به حبشه هجرت كنند و به نظر مي‌رسد كه برخي از اصحاب نيز ميان حبشه و حجاز در رفت و آمد بوده اند.

 

*سیره اخلاقی و رفتاری پیامبر گرامی اسلام

در وصف رفتار و صفات پيامبر (ص) گفته‌اند كه اغلب خاموش بود و جز در حد نياز سخن نمي‌گفت. بيشتر تبسم داشت و هيچ گاه به صداي بلند نمي‌خنديد، چون به سوي كسي مي خواست روي كند، با تمام تن خويش بر مي‌گشت، به پاكيزگي و خوشبويي بسيار علاقه‌مند بود، چندانكه چون از جايي گذر مي‌كرد، رهگذران پس از او، از اثر بوي خوش، حضورش را در مي‌يافتند.

 

در كمال سادگي مي‌زيست، بر زمين مي‌نشست و بر زمين خوراك مي‌خورد و هرگز تكبر نداشت. هيچ گاه تا حد سيري غذا نمي‌خورد و در بسياري موارد، به ويژه آنگاه كه تازه به مدينه در آمده بود، گرسنگي را پذيرا بود . با اينهمه، چون راهبان نمي‌زيست و خود مي‌فرمود كه از نعمت‌هاي دنيا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت كرده است.

 

رفتار او با مسلمانان و حتي با متدينان به ديگر اديان‌، روشي مبنتي بر شفقت و بزرگواري و گذشت و مهرباني بود . سيرت و زندگي او چنان مطبوع دل مسلمانان بود كه تا جزئي‌ترين گوشه هاي آن را سينه به سينه نقل مي كردند و آن را امروز هم سرمشق زندگي و دين خود قرار مي‌دهند.

 

 

 

 

کد خبر 854601

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha