به گزارش خبرگزاری شبستان، امروز 29 آبان ماه سال 90 و بیست و چهارم ذی الحجه سال 1432 هجری در تقویم های شیعی مصادف با روز مباهله، روز خاتمبخشی و نزول آیه هل اتی است.
مباهله
این روز از یک سو روز مباهله اهل بیت (ع) با نصارای نجران است و از سوی دیگر نزول آیه تطهیر در شأن اهل بیت (ع) در این روز بوده است.(1) هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر (ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را فرا خواند و فرمود: اللهم هولا ءاهلی؛ بارالها اینان اهل من هستند.(2)
نامه پیامبر (ص) به نصارای نجران
در سال دهم هجری پیامبر (ص) نامهای به نصارای نجران فرستادند، به این مضمون که خدانوند یکتا را عبادت کنند و مسلمان شوند یا به مسلمین جزیه بدهند و به مذهب خود باشند وگرنه آماده جنگ باشند.
بنی نجران در کلیسای بزرگ خود به مشورت پرداخت، عدهای مانند سید که از بزرگان قوم بود و عاقب که اسقف نجران بود مخالفت خود را با تسلیم در برابر خواسته پیامبر (ص) اعلام کردند. در مقابل عدهای مانند ابوحارثه اسقف اعظم نجران که 120 سال عمر داشت و در باطن مسلمان بود با امر پیامبر (ص) موافق بودند. بعد از دو روز مشورت قرار شد کتاب جامعه را که صفات پیامبر بعد از حضرت عیسی (ع) را ذکر کرده بود و صحیفه حضرت شیث (ع) را بخوانند. در حضور جمع مسیحیان و فرستادگان پیامبر (ص) فصلهای جامعه قرائت شد و با اذعان به آنچه در جامعه آمده بود تصمیم گرفتند هفتاد نفر از جمله سید و عاقب و ابوحارثه را برای تحقیق به مدینه بفرستند.
نجرانیان در مدینه
آنان به مدینه آمدند و خدمت پیامبر (ص) شرفیاب شدند هر چه آن حضرت دلیل و برهان آورد آنان قبول نکردند و امر به مباهله واگذار شد. جبرئیل (ع) نازل شد و این آیه را آورد: فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبهتل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین (3)؛ اگر کسی با تو مجادله کند بعد از علمی که نزد تو آمده، بگو بیایید تا فراخوانیم پسران خود و زنهای خود و کسی که به منزله جان ماست. آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
لذا قرار بر مباهله شد و سید و عاقب به محل اردوی خود در خارج مدینه رفتند. آنان با یکدیگر مشورت کردند و بعضی از علمای آنها گفتند: اگر فردا محمد با اصحاب و جمعی کثیر برای مباهله حاضر شود این روش پادشاهان است و ترسی به خود راه ندهید ولی اگر خواص اهل بیت خود را آورد این کار انبیاء است.
مراسم مباهله
روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر (ص) دست علی بن ابی طالب (ع) را گرفت و از حجره بیرون آمد. امام حسن و امام حسین (ع) را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) از پشت سر آمدند تا بین دو درختی که قبلا تعیین شده بود رسیدند. قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند و به عنوان سایه بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند. مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. پیامبر (ص) کسی را نزد سید و عاقب فرستاد که ما آمادهایم.
اسقف با همراهان آمد و گفت: با چه کسانی با ما مباهله می کنید؟ پیامبر (ص) فرمود: با بهترین اهل زمین و نیکوترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شدهام که آنها را بیاورم و اشاره به آل عبا (ع) فرمودند.
سید و عاقب همین که چشمشان به پیامبر (ص) و آل عبا (ع) افتاد، وحشت کردند به حدی که چهرههایشان زرد شد. ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سید و عاقب را گرفته پس کشید و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت: صفات او و اهل بیت او را در کتابها خواندهاید. این محمد همان پیامبر است، مگر نمی بینید ابرهای سیاه را و دگرگونی آفتاب را و شاخه های درختان را که خم شده اند و صدای مرغان و دود سیاه اطاف و آثار زلزله را که در کوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمیماند. برویم و با او صلح کنیم.
پرهیز نجرانیان از مباهله
او را فرستادند و ابوحارث مسلمان شد و عرض کرد: مردم نجران پشیمان شدهاند. حضرت فرمود: اسلام بیاورند. گفت : قبول نمی کنند . فرمود : آماده جنگ باشند. گفت: قدرت این کار را ندارند ولی حاضرند جزیه را قبول کنند.
پیامبر (ص) به امیر المؤمنین (ع) فرمودند: شرایط ذمه و مقدار آن را به آنها بگویید. بعد از معین نمودند جزیه و شرایط آن ، امیر المؤمنین (ع) آنها را نزد پیامبر (ص) آوردند و پیامبر (ص) فرمودند: اگر با من و این جماعت اهل بیت من مباهله مینمودید به صورت میمون و حوک میشدید و این وادی بر شما آتش میشد و یک سال نمیگذشت که تمامی نصاری نابود میشدند. (4)
روز خاتمبخشی
در این روز امیرالمؤمنین (ع) در مسجد پیامبر (ص) انگشتر خود را در حالت رکوع به سائل بخشید و آیه مبارکه انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون اصلاة و یوتون الزکاه و هم راکعون (5) در شأن آن حضرت نازل شد.(6)
از امیرالمؤمنین (ع) معنای این آیه شریفه را سؤال کردند که میفرماید: یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها (7): نعمت خداوند را می شناسند و سپس آن را انکار میکنند. حضرت فرمودند: هنگامی که آیه مبارکه انما ولیکم الله ... نازل شد. عدهای از اصحاب پیامبر (ص) در مسجد مدینه جمع شدند. بعضی به بعض دیگر گفتند: درباره این آیه چه میگویید؟ بعضی گفتند: اگر منکر این آیه بشویم سایر آیات را هم باید منکر شویم و اگر ایمان به این آیه بیاوریم و قبول کنیم برای ما ذلت است زیرا علی بن ابیطالب (ع) بر ما مسلط میشود. عدهای از منافقین گفتند: ما میدانیم که محمد در آنچه امر میکند اطاعت نمیکنیم.
حضرت فرمودند: در این هنگام این آیه نازل شد : یعرفون نعمة الله ثم ینکرونها ...، یعنی ولایت علی بن ابی طالب (ع) را می شناسند و حال اینکه اکثر آنها که آنان را میشناسند نسبت به ولایت آن حضرت کافرند. (8)
بعضی از مخالفین گفتهاند : برای کسی اتفاق نیفتاده که در یک زمان جمع بین دو عبادت مالی و بدنی بنماید مگر علی بن ابی طالب (ع) و برای احدی نیامده از فضایل مثل آنچه برای علی (ع) آمده است .
نزول آیه هل اتی
در این روز سوره هل اتی در شأن امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (ع) نازل شده است. (9) این مهم بعد از سه روز روزه آنان و اعطای افطارشان به مسکین و یتیم و اسیر بود که آن طعام بهشتی نازل شد. بنا بر نقلی روز 25 ذی الحجة سورۀ مبارکه نازل شد. (10)
امام صادق (ع) فرمود: آن کاسه ای که طعام از بهشت آوردند و آن بزرگواران میل کردن نزد ماست و حضرت صاحب الامر (ع) آن را ظاهر خواهد کرد و طعام بهشتی از آن تناول خواهند فرمود. (11)
منابع:
1. مسار الشیعه: ص 22-23. العدد اقویه: ص 307- 308. مصباح کفعمی: ج 2 ص 601. بحارالانوار: ج 97 ص 168، 384، فیض العلام: ص 127-129. زادالمعاد: ص 287.
2. تاریخ الخلفاء: ص 169
3. سوره آل عمران: آیه 61
4. تفسیر برهان: ج 1 ص 287- 288، قلائد النحور: ج ذیالحجه، ص 427، 438 و 441
5. سوره مائده: آیه 55
6. قلائد النحور: ج ذیالحجه، ص 426، اکابر اهل سنت اتفاق دارند که آیه انما ولیکم الله... در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شده است، مانند فخر رازی، محمد صدر عالم، ابن مردویه، خطیب بغدادی، ابن عساکر، محمد بن اسماعیل الامیر، ابن مغازلی، ابواللیث سمرقندی، ثعلبی، سبط ابن جوزی، شهابالدین احمد، ابن صباغ، ابونعیم، ملاعلی قوشجی، سمعانی، واقدی، بیهقی، نسائی، خوارزمی، طبری، کلبی، حموینی و ...
7. سوره نحل: آیه 83
8. تفسیر برهان: ج 1 ص 479
9. زادالمعاد: ص 301
10. توضیح المقاصد: ص 32. مسار الشیعه: ص 23. مصباح المتهجد: ص 712. العدد القویه: ص 315
11. مصباح کفعمی: ج 2 ص 601. فیضالعلام: ص 128
پایان پیام/
نظر شما