خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: یکی از مهمترین عواملی که منتظران باید آویزه گوش و چراغ راه خود قرار دهند، معرفت به امام عصر(عج) است به این معنا که واقعا امام زمانِ خود را بشناسند و صرفا اعتقادشان به زبان نباشد بلکه در عمل به شناخت واقعی رسیده و از این رهگذر رنگ و بوی توحیدی به زندگی خود بدهند.
حجت الاسلام «سید محمدمهدی میرباقری» استاد اخلاق طی سخنانی به بررسی جایگاه امامشناسی در زندگی پرداخته است که در ادامه به بخشهایی از این مباحث اشاره میشود:
حجتالاسلام میرباقری در ابتدای مباحث خود با اشاره به حدیث « مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً» گفت: این حدیث از معتبرترین احادیثی است که فریقین از وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند، این حدیث در مجامع معتبر و کتب روایی شیعه مکرر نقل شده است. مرحوم کلینی، صاحب بصائرالدرجات و د یگران نیز این حدیث را نقل کردهاند، همچنین اهل سنت نیز نقل کرده اند البته کمی اختلاف در تعبیر و در نقل این روایات وجود است اما معنا مشترک است.
این استاد اخلاق افزود: مرحوم کلینی این چنین حدیث را نقل کرده است: « من مات لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة»، در کمال الدین صدوق نیز این حدیث هم آمده و در آنجا نیز این تعبیر مشهور است « مَنْ مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً» (اگر کسی بمیرد و امام خود را نشناسد مرگ اش جاهلی است). از حضرت سوال کردند که مقصود از این جاهلیت چیست. حضرت توضیح داند: «مِیتَة کفر و نفاق و ضلال» مقصود از این مرگ کفر و نفاق و ضلال است.
حجت الاسلام میرباقری گفت: این حدیث از زوایای مختلفی بحث شده است، از نظر سند جزو احادیثی است که قابل مناقشه نیست و همان طور که گفتم فریقین نیز آن را قبول دارند. این معنا از وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که اگر کسی تا زمان مرگ خود نتواند به معرفت امام برسد، مرگ این انسان به مردن جاهلیت یعنی مردن در کفر و نفاق و ضلال است. در این مجال به سه نکته که در مورد این حدیث اشاره می کنم.
این استاد حوزه افزود: نکته اول اینکه مقصود از موت کفر ضلال و نفاق چیست و چرا معرفت امام(ع) شرط نجات از این مرگ کفر و نفاق و ضلال است. نکته دیگر اینکه در این حدیث تعبیر به موت شده است، حال سوال آن است که چرا از خود حیات صحبت به میان نیامده است؟ کسی اگر زندگی کند و در حیات خود به معرفت امام نرسد حیات اش هم حیات جاهلی است. نکته دیگر اینکه نقش امام و معرفت امام در رسیدن به حیات توحیدی چیست؟ آیا ما نوعی از حیات و موت داریم که این نوع از حیات و موت، حیات و موت ایمانی است و نوع دیگری از حیات و مرگ وجود دارد که ضلال و کفر است؟
وی با طرح این پرسش که مقصود از معرفت در حیات چیست، اظهار کرد: منظور معرفتی است که اگر انسان به دست آورد از مرگ جاهلی نجات پیدا می کند و اگر به دست نیاورد و بدون این معرفت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلی است.
حجت الاسلام میرباقری گفت: بر اساس معارف نورانی اهل بیت(ع)، توحید و معرفت یافتن به خدای متعال، وابسته به معرفت امام(ع) است. اگر کسی به معرفت امام نرسید، این انسان به مقام توحید، به مقام عبودیت و بندگی راه پیدا نکرده است. این معنا با روایات فراوان و آیات فراوان توضیح داده شده است. خدای متعال، در آیات متعددی این معنا را بیان کرده است.
وی گفت: ما با خدای متعال قراری داریم و آن قرار معرفت الله است، عهد عبودیت و بندگی خداوند است، این پیمان از ما بندگان گرفته شده است که: « أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» در این آیه یک ایجاب و یک سلب وجود دارد. سلب این است که از ما عهد گرفته شده که شیطان را عبادت نکنیم و عهد دوم آن است که ما در مقام بندگی و عبودیت خدای متعال و در مقام معرفت باشیم.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم تصریح کرد: صراط مستقیم همین صراط عبودیت و بندگی خدای متعال است، اگر کسی بخواهد به مقام معرفت الله و مقام محبت خدای متعال برسد باید در این صراط گام بردارد و اگر در صراط عبودیت خداوند قرار نگرفت هرچه که تلاش کند حاصل این تلاش عبودیت و معرفت نیست، این همان عدم بصیرت است. در واقع اگر کسی بدون بصیرت عمل کند تلاش هایش به جای آنکه او را به مقصد برساند از مقسد دور می کند.
وی ادامه داد: بنابراین معیار زحمت و تلاش نیست، اگر کسی بخواهد به معرفت خدای متعال برسد باید در صراط و وادی محبت الهی قرار گیرد. اما سوال آن است که این صراط محبت و معرفت چیست؟ چه چیزی انسان را به عبودیت می رساند؟ به تعبیر قرآن این صراط مستقیم است، صراط مستقیم که صراط محبت و معرفت است و در قرآن معرفی شده است، در ذیل سوره حمد از خداوند درخواست می کنیم که ما را به صراط مستقیم هدایت کند.
وی گفت: انسان هر قدمی که به سوی خداوند بر می دارد به مقام معرفت نزدیک تر میشود، در برخی روایات آمده است که از حضرت در مورد طریق محبت سوال شد که در پاسخ فرموده اند که اهدنا صراط المستقیم یعنی خداوند ما را ملازم با محبت قرار دهد. یعنی همیشه در طریق محبت باشیم.
حجت الاسلام میرباقری افزود: مردم بر اساس همین صراط مستقیم به سه دسته تقسیم شدهاند، عده ای هستند که نعمت به آنها عنایت شده است، عده ای مغضوب هستند و عده ای نیز در ضلالت هستند. حضرت فرمودند: «منعم علیهم» کسانی هستند که نعمت ولایت حضرت امیر(ع) به آنها داده شده است و زمانی که به این نعمت رسیدند نَه مغضوب هستند و نه ضال. لذا از این جهت مردم سه دسته می شوند، عده ای که این نعمت را بپذیرند،عدهای که کفران کنند که آنها خود به دو دسته تقسیم می شوند شامل افرادی که ظاهرا این نعمت را پذیرفتند اما در باطن انکار می کنند و چه کسانی که ظاهرا و باطنا انکار می کنند که هر دو مغضوب هستند، همچنین دسته سوم کسانی هستند که از آنها به ضال تعبیر می شود یعنی کسانی که نسبت به این حقیقت در حیرت هستند و به مقام یقین نرسیدند لذا به مغضوبین در روایات دشمنان اهل بیت(ع) نیز تعبیر می شود.
این استاد حوزه افزود: بر اساس آیات قرآن راه عبودیت، معرفت و راه بندگی خدای متعال صراط مستقیم است که انسان هرچه که در این مسیر حرکت کند به تواضع او در برابر خداوند افزوده می شود. این صراط که همان صراط خشوع و بندگی است صراط ولایت است لذا اگر کسی به این وادی قدم گذاشت و آن را طی کرد این انسان به مقام توحید راه پیدا می کند در غیر این صورت اگر کسی به این وادی پا نگذاشت این انسان جزو مغضوبین است، لذا بر اساس این روایات معرفت امام(ع)، شرط رسیدن به معرفت خدای متعال و عبودیت است، در نتیجه اگر کسی به مقام معرفت امام نرسید به مقام معرفت الله نمی رسد پس لذا اگر زندگی کند زندگی اش زندگی کفر و نفاق و ضلال است و اگر بمیرد نیز به همین نفاق و ضلال از دنیا رفته است.
علاقه مندان می توانند فایل این سخنرانی را از اینجا دریافت کنند.
نظر شما