خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: خیل عزاداران حسینی هرساله با حضور در موسم اربعین سیدالشهدا(ع)، با هدف جهانی سازی شعار مکتب کربلا به سرزمینی می روند که قرن ها قبل سیدالشهدا(ع) مظلومانه در آن به شهادت رسید.
حضور این تعداد از عزاداران حسینی فرصتی است تا افراد بتوانند سبک زندگی خود را تغییر داده و تا فرصت سال آینده خودسازی کنند.
بر آن شدیم ابعاد مختلف تاثیر پیاده روی اربعین بر سبک زندگی را در گفتوگویی با حجت الاسلام «سید امیر سخاوتیان» استاد سطح عالی حوزوی به گفت وگو بنشینیم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
موسم اربعین چه تاثیری می تواند در سبک زندگی افرادی که در این اجتماع عظیم حضور می یابند، داشته باشد؟
ما اربعین را از چند زوایه می توانیم نگاه کنیم از جمله زاویه فردی، اجتماعی، تمدنی. بستگی دارد چه طور بخواهیم تحلیل کنیم، اگر از زاویه فردی نگاه کنیم سبک زندگی فردی را تحت الشعاع قرار می دهد و اگر از زاویه اجتماعی بررسی کنیم، زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد.
در اینجا برای ملموس تر شدن بحث و تاثیر آن بر فرد، اجتماع، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، از زاویه نگاه تمدنی بحث را آغاز می کنم. هر تمدنی برای آنکه قوام پیدا کند یک فستیوال را طراح می کند، ژاپنی ها و چینی ها جشن اژدها می گیرند، در اروپا گاوبازی دارند یا جشن گوجه فرنگی برگزار می کنند تا فستیوال عمومی راه بیندازند تا وحدت را در جامعه تحکیم کنند.
فستیوال عمومی در یک جامعه در واقع همان صله رحم در خانواده است، صله رحم ها نوعی از فستیوال ها به حساب می آیند. صله حرم در سطح تمدنی تبدیل به فستیوال می شود، در پیاده روی اربعین اصلا نژاد تعریف ندارد و همه با هم یکسان شده و فستیوال عمومی از همه ملت ها است. یعنی یک فستیوال کاملا جهانی با خانواده هایی از نژادهای مختلف که این تفاوت در این موسم اصلا دیده نمی شود.
از سوی دیگر در نگاه تمدنی، یکی از مهمترین مولفه ها مساله سواد چندفرهنگی است. در موسم اربعین کرد و لر و بلوچ و فارس و ترک همه یکی شدند و در کنار یکدیگر چند فرهنگ متفاوت فرصت بروز و ظهور یافته اند. این مساله یکی از عواملی است که می تواند یک تمدن را بسازد یعنی وجود سواد چندفرهنگی.
بنابراین شاهد هستیم که در جریان پیاده روی اربعین، ابعاد مختلفی از مولفه های تمدنی اتفاق میفتد که می تواند وحدت امت اسلام را به تصویر بکشد.
پیاده روی اربعین از جنبه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی چه جایگاهی دارد؟
شاید برای پاسخ به این پرسش باید گریزی به سوال قبل بزنم و مساله ای که در مورد فستیوال ها در کشورهای دیگر مطرح کردم. در ممالک دیگر فستیوال های رایج عموما تک میلیتی هستند اما آنچه در اربعین یا موسم حج اتفاق می افتد ورای فرهنگ ها و نژادها است. همچنین از نظر جایگاه اجتماعی در این ایام می بینیم که از سرباز تا سرهنگ، از آدم بی سواد و تحصیل کرده تا هر قشر و گروهی حضور می یابند.
این چنین اتفاقاتی در اجتماعی می افتد که همه افراد خود را یکی بدانند، برتری اجتماعی، تحصیلی و اقتصادی یک امتیاز نباشد بلکه همه اول خود را انسان هایی بدانند که می خواهند با هدف مشترک در یک مسیر حرکت کنند.
از سوی دیگر مردم عراق تلاش می کنند که در این ایام زائران را به منازل خود ببرند اما شاید سوال این باشد که در مقابل چه به دست می آورند؟ آنها از لذت های مادی جدا شده و رشد و تعالی انسانیت را با حضور زائران در منازل خود می بینند.
کمونیسم آن همه خون به پا کرد تا انسان ها را یکسان ببیند اما در مکتب اهل بیت بدون هیچ زور و اجباری افراد گرد هم می آیند و ظرف چند روز اسلام را به جهان معرفی می کنند. این ابعاد فرهنگی و به ویژه اجتماعی موسم اربعین است.
چه طور می توانیم فرهنگ اربعین را در طول سال گسترش دهیم؟
ما نیاز به افراد معتقد داریم. نباید چنین باشد که شخص یک هفته قبل در موسم اربعین حضور یافته باشد اما در بازار سر هزار تومان با دیگری مشاجره کند. این با فرهنگ اربعین تعارض دارد. اربعین فراملیتیو فراقومیتی است. این رویکردها اربعین را محضور در زمان و مکان می کند و من معتقدم که باید برای خروج اربعین از این قالب، از نخبگان استفاده کنیم.
به نظرتان افراد یعنی هرشخصی در زندگی خود چگونه می تواند فرهنگ اربعین را ترویج کند؟
با رفتارش، ما به سفر سیاحتی نرفته ایم هرچند که این حضور یک تا دو هفته ای بالاخره جنبه های سیاحتی هم پیدا می کند اما اصل سفر زیارت است. اگر فردی به زیارت اربعین رفت و توانست آن یکرنگی و صفا را حفظ کند پیام رسان سفر اربعین و فرهنگ آن بوده است در غیر این صورت نه تنها فرهنگ اربعین را منتقل نکرده است بلکه سبب شده تا دیگران طرز فکرشان نسبت به سایرین که در این موسم حضور می یابند تغییر کند.
نظر شما