به گزارش خبرگزاری شبستان، سومین برنامه از سلسله نشست های «ترانه سرای ماه» که به تقدیر از محمدعلی بهمنی اختصاص داشت، با حضور این شاعر ترانه سرا، حسین تقی پور رییس مرکز موسیقی و سرود صداوسیما و جمعی از شاعران در خانه شعر و ترانه برگزار شد.
سیدعلی موسوی گرمارودی در این نشست درباره ویژگی شعر بهمنی گفت: وقتی از از غزل معاصر سخن می گوییم بی گمان نام بهمنی در غزلسرایی به میان میآید.
گرمارودی ادامه داد: خودآگاهی بهمنی در بیان شعر قابل تقدیر است. اگر چه قالب وی قالب غزل نیمایی نیست اما زبان و بیانش امروزی و نیمایی است.
وی همچنین یادآور شد: امروزی بودن زبان و بیان نشانهای اصیل در شعر سرودن نیست و اگر شعر خودش به سراغ شاعر بیاید مهلت تقلید به شاعر نخواهد داد.
در ادامه این نشست یوسفعلی میرشکاک نیز درباره محمدعلی بهمنی و اشعار او گفت: بهمنی شاعری است که بر گردن نسل اول و هم نسل جوان حق بزرگی دارد. ویژگی مهم شعر بهمنی این است که وی شاعر عاقلی است در حالی که شعرا اغلب نسبتی با پریشانی دارند.
وی ادامه داد: هم قطار بهمنی مرحوم منزوی بود که هر دو با هم درخشیدند و جا باز کردند با این وجوه هر کسی بهمنی را دید او را پسندید. بهمنی عاقل بود و بیرون از شعر هم مخاطب خود را نگه داشت اما این هیچگاه شأن شعر بهمنی را پایین نیاورد. بهمنی توانسته است پریشانی را بازسازی کند.
میرشکاک با تأکید بر این که بخشی از اشعار بهمنی قطعاً ساختگی است و مربوط به توانمندی ذهن شاعر است، افضافه کرد: شعر، آزاد و مرسل نیست که شاعر از هر دری وارد شود و از هر دری خارج. ما اگر هیچ عاقلی در گذشته شعر فارسی نداشته باشیم اکنون یک عاقل داریم که میتواند عاشق باشد و به خوبی عواطف خود را نشان دهد البته مرحوم قیصرامین پور هم این گونه بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شعرای عاقل باید بنویسند که چگونه عاشق میشوند. چگونه شعرشان جوشش مییابد و در چه حالتی هستند زمانی که این اشعار را می سرایند. ما نقد شعری زیادی داشتهایم اما نقد شاعر نداشتهایم. کاش شاعران بزرگ ما کارنامهای داشتند.
میرشکاک در پایان سخنان خود اظهار کرد: 40 سال می گذرد که یک عاقل، یک عاشق را زیر پوست خود پنهان کرده و این عشق را فقط برای خودش نگه داشته است اما به خاطر جوانها هم که شده هر شاعری باید اتوبیوگرافی از تعلقات و فراز و نشیب های روحیاش را به نگارش درآورد؛ چه زمانه بپسندد و چه نپسندد.
سعید یوسفنیا، شاعر و ترانه سرا دیگر میهمان این نشست بود که در سخنانش اظهار داشت: شعر تلفیقی از کوشش و جوشش است. ارسطو می گوید شعر یک زایش است، یعنی شاعر ماهها یک موجود زنده را در خود مراقبت میکند و در یک زمان معین آن را متولد میکند. اما این اواخر بنده به این نتیجه رسیدهام که شعر واقعی یک بخشش است؛ بخششی از سوی خداوند که شاعر باید لیاقت پذیرش آن را داشته باشد.
در ادامه این نشست اما محمدعلی بهمنی در سخنانی گفت: من شعر را در هشت سالگی شروع کردم و اولین شعرم را برای مادر گفتم. اولین ترانه خود را در 13 سالگی سرودم من این شعری را که برای مادر سرودم آنقدر به دنبال واژهها می گشتم که این واژهها شایستگی مادرم را داشته باشند. من این شعر را در هشت سالگی گفتم ولی اگر هفتاد سال هم داشتم باز هم آن را می گفتم. این راه، شما را با جاذبههایی آشنا خواهد کرد که شاید شما هم این جاذبهها را برای آشنایی دیگران به کار ببرید.
وی با اشاره به برگزاری این نشست، افزود: وظیفه هر کسی که به کلام فکر میکند این است که بیاید و بنشیند، هم بیاموزد و هم اگر حرفی دارد بزند. گاهی می شنوم کسی مفاخرهای دارد که برای مثال چنین شعری را گفتم یا چنین حرکتی را برای دیگران کردم؛ به نظرم این کمی زشت است. من هر کاری میکنم وظیفه است و امیدوارم این وظیفه هیچ گاه فراموشمان نشود.
پایان پیام/
نظر شما