«شما نمی دانید این خندیدن چقدر مطبوعاتی است»

هشتم شهریور ماه، زادروز ولادت کیومرث صابری فومنی است که با تاسیس مجله گل آقا، طنز مطبوعاتی را به اوج رساند و دیگر تکرار نشد.

به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت، هشتم شهریور ماه زادروز مردی است که «گل آقای ایران» لقب گرفته است. اکنون ۱۵سال پس از رفتن «کیومرث صابری فومنی»، هنوز نوشته‌های «گل آقا» خواندنی است و جای طنز مطبوعاتی بشدت احساس می‌شود.

یادم است وقتی نوجوان بودم هر وقت سوار اتوبوس خط قزوین به تهران می‌شدم، در زمان انتظار مسافر نوجوان هایی مجله بدست، داخل ماشین می‌شدند و بلند تبلیغ انتشار «گل آقا» را می‌کردند:« دو کلمه حرف حساب با مسئولان»، « شاغلام و چای دیشلمه»، «سیبیلمان را دود می دهیم»،«برنامه کلاس هئیت دولت» ، سمینار ، نهار، شعر و خوش بگذرد و... .

کاریکاتورهای مجله «گل آقا» برای همه جذاب بود، به‌ویژه تکه‌هایی که به مسئولان می‌زد.

«کیومرث صابری فومنی » خود برآمده از دولت بود. در سال ۱۳۶۲، در حالی که شانس به دست آوردن پست وزارت را داشت، از همهٔ مسئولیت‌های دولتی خود کناره گرفت و پس از مدتی، از ۲۳ دی سال ۱۳۶۳ شروع به نوشتن یادداشت‌های روزانهٔ طنز با نام مستعار «گل‌آقا» و تحت عنوان«دو کلمه حرف حساب» با محتوای انتقاد از دستگاه‌های دولتی و مشکلات موجود جامعه در صفحهٔ سوم روزنامه اطلاعات کرد.

« کیومرث صابری» طنز مطبوعاتی را احیا کرد و با انتشار «گل آقا» آن را به اوج رساند. اما اکنون با وجود این‌همه رسانه مکتوب و مجازی، هنوز جای خالی «گل آقا» و «شاغلام» در آبدارخانه مطبوعاتی این کشور خالی است.

«گل آقا» کافی بود با انتشار یک کاریکاتور بر روی جلد آن حرف دل خیلی‌ها را منتشر کند. آن هم در سال‌هایی که نقد کردن مسئولان میوه ممنوعه بود، اما در شرایط کنونی که هر روز اخبار فساد و اختلاس از رسانه‌های مختلف مخابره می‌شود، انگار مردم نیز در بحران‌های اقتصادی فعلی به مرحله کرختی رسیده‌اند.

«گل آقا» حرف برای گفتن زیاد داشت. نقدهای دلسوزانه‌ای که اگر آن زمان شنیده می‌شد، شاید اکنون بحران فساد بدینجا نمی‌رسید و از هزاران وعده مسئولان لااقل یکی وفا می‌کرد و تنها شعارهای انتخاباتی و برای دریافت پست‌های مدیریتی بالاتر نبود.

دل مردم به نمایندگانشان در مجلس خوش بود که حالا گل بوده و به سبزه نیز آراسته شد. خبر رسمی بازداشت دو نماینده به جرم« تبانی در خرید ۶هزار خودرو و چند صد کیلو طلا » تاسف همگان را در پی داشت. اگرچه پیش از این در منابع غیر رسمی، مردم از فسادهای نمایندگان خود زیاد شنیده بودند.

این روزها نویسندگان و هنرمندان بجای آنکه قدر ببینند و بر صدر بنشینند نگران ته کشیدن حقوق قلمی‌شان در نیمه ماه هستند، مطبوعاتی‌های وزین هم بخاطر بحران کاغذ هر روز آب می‌روند و سایت های اینترنتی هم با پایین آوردن سرعت اینترنت و قوانین فضای مجازی دست و پنجه نرم می‌کنند. همه به این اوضاع می‌خندند و بقول شاغلام؛ «شما نمی دانید این خندیدن چقدر مطبوعاتی است.»

با این حال، این روزها با وجود اینهمه تعدد مطبوعات مکتوب، سایت‌های اینترنتی و حتی فضای مجازی، نه تنها آبدارخانه شاغلام چای دم کشیده‌ای برای خوانندگان نمی‌ریزند؛ بلکه یا چایشان سرد شده و یا به جای نقد سازنده، کار به توهین و یا تمجیدهای پیامبرگونه از مدیرانی سپری می‌شود که مدیران هزینه‌اند و خود اساس مشکل. من هم با این یادداشت حواسم هست که ممکن است بقول گل آقا سیبیلم را دود دهند. و هر چقدر «گل آقا» با عصا به کله ام زد بگوییم«آخر ما که از زیر بته بعمل نیامده‌ایم».

کد خبر 824996

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha