خبرگزاری شبستان، گروه اجتماعی، معصومه بدخشان: «پارمیدا» دانش آموز پایه سوم ابتدایی که در درس دیکته نویسی با مشکل رو به رو است. تمام حروف را اشتباه می نویسد یا یک «آ» در کنار کلمات می گذارد. از اول ابتدایی همین گونه بوده است و اکنون که می خواهد به پایه سوم برود باز با این مشکل رو به رو است.
مادرش در مقابل این جمله که «فرزندت دچار اختلال یادگیری است، باید به یکی از مراکز مربوطه برود تا مشکلش حل شود مقاومت نشان می دهد» و در واکنش به این جمله به اطرافیان می گوید، دخترم هیچ مشکلی ندارد، ببینید می توانید به فرزندم یک برچسب بزنید.
نکته قابل تامل این است کسی با او کاری ندارد. «مادر» و «معلم» او به نوشتارهایش اهمیتی نمی دهند. تنها به چند تذکر و تصحیح واژه بسنده می کنند.
«علی» نیز همانند پارمیدا است. او در املاء و ریاضی مشکل دارد. معلمش به او حواس پرت می گوید و خیلی در کلاس درس مورد توجه قرار نمی گیرد. معلم او را به یک مدرسه غیردولتی ارجاع می دهد که معلم مدعی است این مدرسه در زمینه اختلالات یادگیری فعالیت دارد. علی به کلاس های این مدرسه که هر جلسه 120 هزارتومان بود نیز می رود و نتیجه ای نمی گیرد.
مادرش به خبرنگار شبستان می گوید: جلسات بیشتر جنبه تقویتی داشت که پسرم چیزی یاد نگرفت. مراکز آموزش و پرورش را هم که شنیده بودیم در این زمینه فعالیت دارند را پیدا نکردیم و مدرسه هم ما را ارجاع نداد. برای سال تحصیلی جدید مجبور شدیم مدرسه فرزندم را تغییر دهیم.
«احسان» یکی دیگر از دانش آموزان است که نمی تواند حرف «آ» را بنوسید. او را به یکی از مراکز تحت پوشش آموزش و پرورش ارجاع دادند که مادرش از نتیجه جلسات ابراز رضایت می کند و می گوید: در این جلسات با شیوه های مختلف بر روی حرف آ کار کردند که پسرم در جلسه سوم توانست آ را یاد بگیرد و دیگر مشکلی ندارد.
اختلالات یادگیری مشکل برخی از دانش آموزان دوره ابتدایی است که با آن دست و پنجه نرم می کنند. یعنی این دانش آموزان از بهره هوشی مناسب برخور دار هستند و تنها در یک درس مانند املا یا ریاضی دچار اختلال یادگیری هستند. وزارت آموزش و پرورش برای این دسته از دانش آموزان برنامه های مداخله ای دارد و در رابطه با این موضوع مراکزی نیز فعال هستند. با این وجود با برخی از دانش آموزان رو به رو هستیم که در دوره ابتدایی همچنان با مشکلات یادگیری رو به رو هستند. دانش آموزان چون در ظاهر هیچ گونه مشکلاتی ندارند، خانواده ها هم برای درمان اختلال یادگیری آن ها از خود مقاومت نشان می دهند. معلم ها هم به دلیل بالا بودن تراکم کلاس های به این دسته از دانش آموزان توجهی ندارند. این درحالی است که به گفته مسئولان وزارت آموزش و پرورش این اختلال در مراکز تخصصی با برگزاری جلسات علمی قابل حل است و تنها باید معلم، دانش آموز را به این مراکز ارجاع دهد. به همین دلیل برخی از کارشناسان این موضوع را یکی از نقاط ضعف های طرح ارزشیابی توصیفی می دانند اما معاونت آموزش و پرورش از طرح ارزشیابی توصیفی دفاع می کند و عدم حل مشکل اختلال یادیگری برخی از دانش آموزان را نبود معلم متخصص می داند.
دفاع از طرح ارزشیابی توصیفی و راه حل های درمان اختلال یادگیری
در همین رابطه «رضوان حکیم زاده» به خبرنگار شبستان می گوید: پایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان را در همه دروس و همه پایه ها در سراسر استان ها انجام داده ایم.
در ارزشیبای توصیفی ما طبقه بندی «خیلی خوب»، «خوب» و «قابل قبول» داریم. اگر قرار بود به صورت سطحی ارزشیابی توصیفی انجام گیرد باید تمام دانش آموزان در طبقه خیلی خوب بودند و تکرار پایه هم نداشتیم. در حالی که به این شکل نیست.
از سال اول که دانش آموزان به پایه بالاتر می روند، تعدادی از دانش آموزان ارزیابی می شوند ودانش آموزانی که قابل قبول یا نیازمند تلاش بیشترهستند به این شکل نیست که بدون در نظر گرفتن سطح یادگیری مهارت ها آن ها در سطح خیلی خوب قرار گیرند.
وجود تکرار پایه هم این موضوع را نشان می دهد، هرچند دلمان نمی خواهد تکرار پایه داشته باشیم اما اهمیت یادگیری مهارت های پایه برای ارتباط بسیار مهمتر از آمار ظاهری است، سعی کرده ایم که علی رغم اینکه یکی از اهداف ما کاهش تکرار پایه است اما استاندارد ها رعایت می شود و تکرار پایه داریم. اگر کودکی لازم است مجددا آموزش ببیند و پایه را تکرار کند به اندازه ای که باید مهارت ها را یاد بگیرد صورت می گیرد. هرچند ممکن است در آمار های ما یک امتیاز منفی باشد اما اهمیت یادگیری مهارت ها بیشتر از این است که صرفا یک نمایش آماری خوب داشته باشیم.
بنابراین کودکان در این سیستم ارزشیابی در گروه های مختلفی هستند و با توجه در گروهی که جای می گیرند ممکن است به تکرار و تمرین بیشتری نیاز داشته باشند.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش درباره برنامه های مداخله نیز بیان می کند: برنامه های مداخله ای نیز در استان ها اجرا می شود که سعی می کنیم هدفمند تر پیش رود. در اختلالات یادگیری دو بحث وجود دارد، یکی بحث کودکان دیر آموز است که کلا از هر جهتی سطح یادگیرهای آن ها ممکن است متفاوت از دیگر کودکان باشد. برخی از کودکان هستند که بهره هوشی عادی دارند و در دروس مشکلی ندارند، اما در یادگیری یک درس دچار اختلال هستند. مراکز اختلال یادگیری توسط آموزش وپرورش کودکان استثنایی نیز فعال است و دانش آموزان هم ارجاع داده می شوند.
نقش معلم در حل مشکل اختلال یادگیری
او در پاسخ به این پرسش که در مواردی دیده می شود، دانش آموز با وجود اینکه در پایه سوم تحصیل می کند اما همچنان در نوشتار غلط های آشکارایی دارد اما از سوی معلم به مرکزی ارجاع داده نشده است می گوید:
هر چقدر معلم های آموزش دیده داشته باشیم که به صورت علمی واحدهایی را در اختلال یادگیری گذرانده باشند، می توانیم توقع داشته باشیم که این دانش آموزان را شناسایی و ارجاع دهند.
زمانی که مجبور می شویم، از معلم هایی که برای تدریس آماده نیستند، استفاده کنیم، ممکن است در زمینه شناسایی کودکان با اختلال یادگیری نیز دچار مشکل شوند.
هرچقدر بتوانیم در بحث جذب معلم استانداردها را رعایت کنیم و سازمان های بیرونی کمک کنند تا مجوزهای لازم را به دانشگاه فرهنگیان ارایه دهند و از ظرفیت دانشگاه های علوم تربیتی استفاده کنیم، معلم های آماده تری را خواهیم داشت.
موضوع شناسایی مهم است. اگر معلم آگاهی داشته باشد و نشانه ها را بشناسند و ارجاع به موقع دهد این اختلالات دانش آموزان درست می شود.
مقوله اختلال یادگیری نیاز به متخصص دارد. در دانشگاه های کشور نیز معلم اختلال یادگیری تربیت نمی کنیم. یکی از مشکلات هم همین موضوع است.
دانش آموزان در کلاس های تقویتی چیزی یاد نمی گیرند
همچنین «مجید قدمی» رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی هم در این باره بیان می کند: شناسایی دانش آموزانی که دچار اختلال یادگیری هستند در سنجش سلامت صورت نمی گیرد بلکه دانش آموزان به مدارس عادی می روند، چک لیست و فیلم هایی که سازمان تهیه کرده است، در اختیار معلم های پایه ابتدایی قرار می گیرد، در این چک لیست ها و فیلم ها گفته شده است که اگر دانش آموز این مشخصات را دارد به مراکز تخصصی اختلال یادگیری ارجاع داده شوند.
برخی از خانواده ها که فرزندشان برای نمونه در درس دیکته، ریاضی یا خواندن دچار مشکل است به کلاس های تقویتی می فرستند در صورتی که دانش آموز در این کلاس ها چیزی یاد نمی گیرد. اختلال یادگیری یعنی دانش آموز در آن حوزه یادگیری معیوبی دارد که باید درست شود. در مراکز اختلال یادگیری که متخصصان حوزه یادگیری در آن حضور دارند، این معیوبیت را درست می کنند.
یکی از پیچیده ترین بخش ها در سازمان استثنایی حوزه یادگیری است. پیچیدگی از آن بابت است که دانش آموز دارای مشخصات تیپیک ندارد. خانواده ها نیز به این دلیل برای حل مشکل اختلال یادگیری فرزندانشان مقاومت نشان می دهند و می گویند فرزند ما هیچ مشکلی ندارد.
عوامل متعدد می تواند در اختلالات یادگیری موثر باشد، یکی از عوامل آن معلم ناشی در کلاس اول دبستان است که درست عمل نکرده است. وظیفه ما این بوده که به معلم های مدارس عادی گفته ایم اگر دانش آموزی دچار اختلال یادگیری است به مراکز تخصصی ارجاع داده شود.
درمان اختلال یادگیری دانش آموزان در مراکز تخصصی 12تا 20 جلسه طول می کشد. باید درطول سال مشکل دانش آموز حل شود. ممکن است برخی از مدارس باشند که معلم دانش آموز را ارجاع ندهد و خانواده ها نیز اهمیت جدی ندهند.
دانش آموزی که دچار اختلال یادگیری است باید به مراکز اختلال یادگیری مناطق وزارت آموزش و پرورش ارجاع داده شود. مرکز اختلال یادگیری مجوز دار در سطح کشور وجود دارد. ارجاع از طریق مدرسه ای که دانش آموز ثبت نام می شود، صورت می گیرد، این یک مقوله تخصصی است که باید در مراکز تخصصی حل شود.
مدیران و معلمان مدارس ابتدایی باید نسبت به دانش آموزانی که اختلال یادگیری دارند حساس باشند، هر مشکلی را با برگزاری کلاس های تقویتی حل نکنند چون مشکل اختلال یادگیری دانش آموز با رفتن به کلاس های تقویتی حل نمی شود.نوع اختلال یادگیری دانش آموزان متفاوت است برخی ها در دیکته وبرخی از دانش آموزان در ریاضی و خواندان درس های دیگر مشکل دارند.
بالای 90 درصد مردودی ها دانش آموزان دچار اختلال یادگیری هستند
او در پاسخ به این پرسش که آمار مردودی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری بالا است ؟ می گوید: بالای 90 درصد از دانش آموزانی که تکرار پایه دارند، دانش آموزانی هستند که اختلال یادگیری دارند و البته دانش آموزان دیر آموز هم هستند، هر سال نفر 60 هزار دیر آموز شناسایی می شود که سال گذشته 83 دانش آموز دیر آموز در سنجش سلامت شناسایی شد.
قدمی همانند حکیم زاده از سیستم توصیفی دفاع نمی کند و می گوید: در سیستم توصیفی معلم ها کمک می کنند که دانش آموز به پایه های بالاتر بروند. در کلاس هفتم که سیستم عددی می شود، اگر بخواهیم افت را متوجه شویم باید آمار قبولی پایه ششم و آمار ثبت نامی پایه هفتم به هشتم را بگیرم و این دو عدد را از هم کم کنیم متوجه افت تحصیلی می شویم.
باید یک تحقیق طولی در پایه هفتم به هشتم برای دانش آموزان دیر آموز صورت گیرد و ببینم سرنوشت تحصیل آن ها چه شده است.
علی رغم اینکه اطلاعات را در اختیار معلم ها می گذاریم و باز مشکل ارجاع دانش آموزان از سوی مدارس به مراکز تخصصی یادگیری را داریم. اگر آن ها نتوانند دانش آموزان را ارجاع بدهند دچار مشکل می شویم. از اولیا نباید انتظار داشته باشیم اما معلم ها دارای چک لیست هستند و اصلا نمی خواهیم معلم ها کار تخصصی انجام دهند، اگر فکر می کند دانش آموزی مشکل دارد فقط به مراکز یادگیری آموزش وپرورش دانش آموز را ارجاع دهد.
به هر روی، موانعی در مسیر درمان اختلالات یادگیری دانش آموزان وجود دارد که می توان به مسایل فرهنگی و آموزشی اشاره کرد. مقاومت خانواده ها و عدم آگاهی آن ها درباره این مشکل که کوچک است اما اگر به آن توجه نشان ندهند به یک مشکل بزرگ و جدی تبدیل می شودو عدم همراهی برخی از معلم ها به دلیل نداشتن اطلاعات کافی و بی توجهی به دانش آموزان از موانع موجود در مسیر درمان اختلالات یادگیری دانش آموزان است.
نظر شما