نقش تجربه در آموزش هنر به کودکان

کارشناسان بر این باورند که در آموزش هنر به کودکان نباید الگو سازی و الگودهی به کودک وجود داشته باشد تا شناخت به طور غیر مستقیم و از راه تجربه برای کودک حاصل شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، شاید بتوان گفت نقاشی برای کودکان نقش زبان را ایفا می کند و می تواند وسیله ای برای  انتقال پیام با محیط پیرامون و والدین خود باشد  اغلب کودکان با نقاشی دنیای درونی خویش را آشکار می کنند و از طریق تصاویری که می کشند می توان به دنیای درونی آنها راه یافت؛ برای همین کشف استعداد کودک در به تصویر کشیدن خود و دنیای اطرافش نمی تواند تنها به صورت بداهه باشد باید کودک آموزش ببینید و این آموزش به کشف خلاقیت در وی کمک خواهد کرد اینکه چه آموزشی ببیند و این آموزش در کجا و توسط چه کسانی به وی داده شود امر مهمی است، سیستم آموزش ما کمتر برای پرورش استعداد های هنری کودکان برنامه ریزی کرده است؛ در برنامه های درسی آموزشی تنها یک  ساعت در هفته  به زنگ هنر اختصاص داده شده است و این ساعت را هم مربیانی پر می کنند که در هنر تخصصصی ندارند و شاید معلم درس دیگری باشند که در ساعت بیکاری به کلاس هنر می آید آیا در این وضعیت کودک می تواند آموزش لازم را ببیند و مهارت هایی را یاد بگیرد؟ خیر فارغ از نظام رسمی اموزشی کلاس های هنری وضعیت متفاوتی دارند بسته به دسترسی مالی خانواده ها و سطح اقتصادی آنها کودکان خود را در کنار آموزش های رسمی که در مدارس می بینند به کلاس های هنری می فرستند که همین کلاس ها درسرنوشت هنری آنها و کشف استعدادهایشان تاثیر دارند البته نباید این را از نظر دور داشت که در مدارس غیر انتفاعی به هنر بیش از آنچه در مدارس دولتی است توجه می شود. «آموزش هنر به کودکان» مسئله بسیار مهمی است که خبرگزاری شبستان با کارشناسان مختلف به بحث پیرامون آن پرداخته است.

 

درشیوه جدید آموزش هنر به کودکان کلا واژه «آموزش» حذف «آشنایی با هنر»جایگزین آن شده است

در کشورهای غربی ابزار نقاشی و کار هنری را دردستان کودک می گذارند و و کودک شروع به طراحی یا... می کند در حالیکه در کشورهای آسیای شرقی مثل چین ساختار آموزش به کودک به گونه ای است که معلم دست کودک را می گیرد و آموزش می دهد در کشور ما هم به شکل سنتی مین متد پیاده می شد اما در دوره های اموزشی جدید به کودکان در برخی از موسسات آموزش هنری شیوه های جدید آموزش در دنیا را اعمال می کنند؛ «مهناز جعفری» مربی هنر کودکان در این باره می گوید: الان برای آموزش هنر به کودکان کلا واژه «آموزش» حذف شده و «آشنایی با هنر»جایگزین آن شده است؛ من با کودکان زیر شش سال کار می کنم الان تمام متد های جدید مثل «مونته سوری» و« رجیو امیلیا» و موردهای دیگر همه بر این تاکید می کنند که معلم آموزش دهنده نیست معلم تنها تسهیل گر است و فقط  فضا و  محیط و ابزار را برای بچه آماده می کند یک محیط غنی در اختیار بچه قرار می دهد که همه چیز را حس کند و لمس کند تجربه کند و کشف کند اصلا اینگونه نیست که طرحی را جلوی کودک قرار دهند و بگویند این مجسمه را من ساختم و شما هم عین این را بسازید؛ این متد در برنامه های آموزشی دنیا حذف شده است ایران هم دارد به  سمت این شیوه آموزشی می رود، همه در آموزش هنر به کودکان بر این باور هستند که الگو سازی و الگو دهی به کودک وجود نداشته باشد همه چیز غیر مستقیم باشد و از راه تجربه کردن کودک ایجاد  شودباشد.

 

در همین شیوه آموزش هنر می توان شاهد خلاقیت کودکان بود

مسئله مهم در آموزش هنر به کودکان این است که آیا سیستم آموزشی ما می تواند منجر به خلاقیت هنری در کودکان شود، با استفاده از چه مکانیزم اموزشی خلاقیت در کودک شکوفا می شود، در آموزش هنر آنچه بیش از خود آموزش مهم است خلاقیت است، برخی کودکان بالفطره خلاق هستند و نحوه آموزش آنها موجب شکوفایی استعدادهای نهفته آنها می شود «وحید شیخی یگانه» مربی هنر به کودکان می گوید: هر معلمی بنا به توانایی های خود و استعداد و توانایی دانش آموزان سیستم آموزش هنر را در یک کلاس پیاده می کند کما اینکه ممکن است سیستم آموزش در یک کلاس با کلاس دیگر برای یک معلم متفاوت باشد، اما آنچه رایج است دادن وسایل به دانش آموزان و مشاهده عملکرد آنها برای طراحی یا کارهای دیگر بنا به آنچه اموزش داده شده است؛ با همین سیستم آموزشی که به آن اشاره کردم باز می توان شاهد خلاقیت دانش آموزان بود چون که برخی از دانش آموزان ذاتا خلاق هستند و نوع آموزش معلم را با گونه ای دیگر پیاده می کنند که معمولا می تواند توجه معلم را برای نوعی نگاه دیگر در بر بگیرد.

 

بردن کودکان به گالری ها آنها را ترغیب به انتخاب هنری می کند

حضور کودکان در مکان های هنری در تعیین نوع نگرش آنها و ذائقه شخصی آنهامی تواند  اثر گذار باشد کودکی که از همان ابتدا در محیط های هنری مثل گالری و موزه رفت و آمد می کند نسبت به هنر نمی تواند غریبه باشد و همین آشنایی می تواند او را در مسیر کار هنری قرار دهد، «سمیه آوایی خوش» مربی هنر کودک درباره  آشنایی کودکان با محیط های هنری می گوید: بردن کودکان به مکان های هنری بویژه نگارخانه ها ونمایشگاه های نقاشی بسیارخوب است وباعث می شود کودکانی که علاقه مند به هنر وبه خصوص هنرنقاشی هستند دراین مکان ها علاقه های خود رابشناسند و ترغیب شوند که این مسیر را ادامه دهند؛ البته هنگام بازدید ازنمایشگاه ها قطعا باید آموزگار به هنری (نقاشی، تصویر سازی، حجم، مجسمه)که به نمایش درآمده است آشنایی داشته باشد وبرای کودکان تشریح کند؛ چرا با تشریح کردن وآشنا نمودن کودک با ابزار وروش ایجاد نقاشی یا تصویری سازی و مجسمه و... است که کودک درمی یابد که او نیز می تواند با داشتن همان ابزار و تلاش برای یادگیری همانند این آثار؛ آثار بهتری راخلق کند؛  کودک تا آگاهی نسبت به چیزی نداشته باشد به سمت آن ترغیب نمی شود باید چیستی وچگونگی برای آنها مخصوصا به صورت عینی آموزش وتوضیح داده شود. آشنایی با محیط های هنری فوق العاده برای بچه ها جذاب است؛ دیدن موزه ها دیدن گالری ها و دیدن نمایشگاه ها چندین نکته را به کودکان آموزش می دهد اولا ارزش کار هنری را کودک می فهمد و تفاوت های کارهای هنری را بچه درک می کند از طرفی استفاده از ابزار آلات مختلف در خلق آثار هنری  را کودک می شناسند و کاملا ارزشمندی هنر را به کودکان یاد می دهد.

 

منعی برای بردن بچه ها به گالری ها وجود ندارد

برخی از والدین کودکان را به گالری های هنری نمی برند به دلیل اینکه فکر می کنند ممکن است کودک به آثار هنری آسیب بزند و گالری هایی هم نمی پذیرند که کودکان در این مکان ها حضور داشته باشند و به آثار نزدیک شوند، «نگین ارجمند خواه » مدرس هنر به کودکان در اینباره می گوید:  از نظر من هیچ محدودیتی  و مانعی برای حصور بچه ها در این فضاها نیست چون ما در ایران داریم  زندگی می کنیم و مطمئن هستیم که فضاها فضاهای مناسبی هستند چون فضاهای عمومی هستند من پیشنهاد می کنم معلمین این قسمت را تقویت کنند چون می دانم معلمین در این قسمت هم ضعف های بزرگی دارند، به عنوان مثال به دانش آموزشان اطلاع رسانی نمی کنند که این جمعه این نمایشگاه برپاست و بچه ها همگی به نمایشگاه بروید و آثار این هنرمندان  را ببینید.

کد خبر 822812

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha