بررسی رابطه کیفیت زندگی معتادان با بازگشت به چرخه جرم

مواد مخدر از معضلات بنيادي و انحرافات خاص مدرن است كه در جامعه ما به علل مختلف به يكي از انحرافات اثر گذار و بحران زا مبدل شده است.

خبرگزاری شبستان-هرمزگان: سرهنگ دوم « سعید شفیعی »، سرپرست معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی هرمزگان؛ اعتياد يكي از واقعيت هاي موجود است و اين معضل يكي از آسيب هاي مهم اجتماعي است بطوري كه نه تنها سلامت فرد و جامعه را به خطر مي اندازد بلكه موجبات انحطاط رواني و اخلاقي افراد را نيز فراهم مي آورد.

 

مشكل اعتياد به عنوان يك پديده مهلك و مخرب كه نتايج آن مي تواند اثرات بسيار سوئي در زمينه هاي سياسي ، اقتصادي و فرهنگي جامعه داشته باشد در هر جامعه اي مطرح است.

 

با نگاهي واقع بينانه به مسئله مواد مخدر به راحتي در مي يابيم كه سوء مصرف مواد افیوني از قرنها پيش وجود داشته است و اكنون نيز تقريباً كشوري وجود ندارد كه از گسترش جرائم مرتبط به مواد مخدر در امان مانده باشد.

 

گرچه از ديرباز در تمام جوامع بشري مواد مخدر به عنوان مساله غير اجتماعي و نا مقبول تلقی شده است،اما با اين وجود اين عدم مقبوليت، طبقات مختلف اجتماع با اين مسئله به صورت جدي درگير مي باشند به طوري ­كه هم اكنون مردان و زنان زيادي خصوصاً از سنين نوجواني تا ميانسالي مواد مخدر مصرف مي كنند و بدان وابسته شده اند.

 

فراموش نشود كه نه تنها مواد مخدر سبب نابودي و تباهي انسان مي شود بلكه خانواده را متلاشي كرده و جامعه را نيز نابود مي سازد و بزرگترين راه مبارزه با آن آگاهي وسيع و همه جانبه از اين پديده شوم و اثرات آن است.

 

مصرف مواد مخدر و عوارض پردامنه و ناخوشایند آن از مهم‌ترین دغدغه‌های فکری و یکی از ناگوارترین آسیب‌های اجتماعی عصر حاضر است، اعتیاد به‌عنوان یک بحران اجتماعی و پدیده شوم و خانمان‌سوز، باعث بروز مخاطرات و مرگ‌ومیرهای فراوان انسانی در سطح جهان می‌شود.

 

ارتباط مصرف مواد و رفتارهاي اعتيادآميز با ساير انحرافات مانند خشونت خانگي، كودك آزاري، افزايش آمار طلاق و شيوع بيماري هاي واگيردار مانند ايدز و هپاتيت، بر دامنه آسيب زايي آن مي افزايد و لزوم توجه ويژه به مبارزه با اين پديده خانمان سوز را دوچندان كرده است.

 

اعتياد به مواد مخدر مسئله اي زيستي، رواني، اجتماعي است و بنابراين زمينه هاي گرايش به اعتياد داراي ابعاد بيولوژيك از قبيل تغييرات هورموني و تغييرات در انتقال دهنده هاي عصب و همچنین عوامل اجتماعي از قبيل فقر، بيكاري ، اعتياد ساير اعضا خانواده و مهاجرت و بسیاری ازبیماری های رواني از قبيل احساس حقارت، احساس ناامني، وجود عوامل استرس زاي مختلف مانند جنگ، سربازي و دوري از خانواده است.

 

مسئله و ‌مشكل مهمي كه اكنون در زمينه مبارزه با مواد مخدر احساس مي‌شود بازگشت به چرخه اعتیاد و متقابلا بازگشت به چرخه جرم است، بیشتر افراد معتاد در کمتر از شش ماه به چرخه اعتیاد باز می­ گردند، لذا حتی با ترک مصرف نمی­توان به جدایی کامل از مواد امیدوار بود. 

 

از دیدگاه معتادان معاشرت با دوستان معتاد، عوامل شغلی و برخوردهای نامناسب خانواده در این امر دخیل بوده است، معاشرت با دوستان، تحصیلات، سابقه اعتیاد در خانواده، بیکاری، سیگار کشیدن و نوع مواد افیونی با عود مواد مخدر رابطه معناداری دارد.

 

مولفه ها و شاخص ­های تأثیر­گذار در بازگشت افراد معتاد به چرخه جرم:

 

عوامل اجتماعی: شبکه اجتماعی ، احساس امنیت، همبستگی و تعامل، دسترسی و امکانات، مشارکت امور،امنیت محیطی آشفتگی خانوادگی، طرد اجتماعی سوابق تحصیلی، معاشرت با افرادمجرم، پایین بودن حس تعلق مکانی 

 

عوامل فرهنگی: محیط کالبدی، ضعف اعتقادات مذهبی ، سن ، جنسيت ، قوميت ، پيشينة مذهبي و طبقاتي ، شبكه ها و حمايت هاي خانواده واجتماع ، سطوح فعاليت هاي تفريحي ، ارتباط با سازمان هاي رسمي و غير رسمي

 

عوامل اقتصادی: شرایط اقتصادی، فقر بیکاری ، تورم ، نوسانات قیمت در بازار 

 

عوامل روانشناختی: عدم احساس ارزشمند بودن، ضعف بهزیستی ذهنی، بهزيستي رواني و روحي ، پایین بودن رضايت از زندگي و شادكامي، احساس شخص درباره خود و هويت فردي

 

حیطه روابط اجتماعی

روابط اجتماعی معیوب و مختل سبب بازگشت معتادان به چرخه جرم می شود از این رو برای ارتقاء سلامت اجتماعی به تبع آن عدم بازگشت معتادان به چرخه جرم ، مهندسان فرهنگی و برنامه ریزان اجتماعی معتقدند با زمینه سازی برای افزایش سلامت اجتماعی در بین ساکنان از طریق زمینه سازی برای رشد معنوی و روانی ، ارائه عادلانه خدمات سلامت ، کاهش بیکاری و رشد امنیت شغلی تغذیه مناسب و امنیت غذایی ، خلق زمینه مناسب برای بروز شیوه زندگی سالم ، ارتقا آموزش ، آگاهی و تحصیلات ، ایجاد محیط های سالم حمایت های اجتماعی از ساکنان ، افزایش امکانت زندگی در مناطق حاشیه نشین و مناطق محروم دور افتاده ، توزیع عادلانه درآمد و امنیت اقتصاد ، می تواند گام موثری در این زمینه هستند. 

 

حیطه جسمانی

افراد معتاد به دلیل شرایط نامناسب خواب در فعالیتهای روزمره خود دچار مشکل می شوند. وضعیت خماری آنها در روابط شغلی، بین فردی و روانی آنها تاثیر زیادی می گذارد. به نحوی که زمینه نارضایتی اطرافیان، همکارن و خانواده را فراهم می­آورد. 

 

هرچه سلامت جسمانی را در بین معتادان بیشتر باشد عدم بازگشت آنها به چرخه جرم کمتر می شود ، در این زمینه برای بستر سازی برای ارتقاء سلامت جسمانی و تبع آن عدم بازگشت آنها به چرخه جرم کاهش می یابد. 

 

سلامت محیطی 

دسترسی ضعبف به اطلاعات، محرومیت از خدمات پزشکی، احساس ناایمنی در محیط زندگی از دیگر موانع ارتقاء کیفیت رندگی در افراد معتاد می باشد که به نوعی نقش تسهیلگر در بازگشت به چرخه جرم را دارند، افزایش سلامت محیطی معتادان سبب عدم بازگشت آنها به چرخه جرم کمتر می شود. 

 

مجرمانی که بیکار می­شوند و امکان اشتغال در مشاغل دولتی و بعضاً غیردولتی ندارند و بیکارانی که تحت فشارهای اجتماعی و فردی دست به رفتار مجرمانه می زنند و این چرخه معیوب به افزایش رو به رشد تولید جرم و ناامنی منجر شده است . 

 

سلامت روانی 

با افزایش سلامت روانی ، بازگشت آنها به چرخه جرم کمتر می شود از این رو نهادهای متولی می توانند با ایجاد ثبات اجتماعی ، تلاش برای کاهش اضطراب های روزانه ، ایجاد محیط های مناسب گذراندن اوقات فراغت ، خلق محیط های زندگی سالم و شاد، آموزش مناسب برای  سرپرستان خانواده و بسیاری دیگر گام موثری در عدم بازگشت مجرمان به چرخه جرم بردارند.

 

 

 

کد خبر 818250

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha