به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از حوزه هنری، اولین قسمت از سلسله نشستهای «فیلمنامه فیلم» حوزه هنری، با موضوع نقد و بررسی فیلم سینمایی «رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمت الله و نویسندگی معصومه بیات و بازی لیلا حاتمی، کورش تهامی، الهام کردا و لیلا موسوی ۳۰ تیرماه (یکشنبه) در سالن اوستا حوزه هنری برگزار و همزمان با اکران فیلم، سید محمد حسینی، مدیر مرکز تولید متن حوزه هنری به نقد و بررسی این فیلمنامه پرداخت.
در این مراسم «سید محمد حسینی»، مدیر مرکز تولید متن حوزه هنری ضمن اشاره به محتوای ژانر اجتماعی فیلمهای سینمایی گفت: غالبا فیلمهایی که با ژانر اجتماعی ساخته میشود به دنبال بیان کردن معضلات و آسیبهای اجتماعی رایج در جامعه است. دیدگاه اینگونه فیلمها آسیبشناسی و پاتولوژی موضوعات است. «رگ خواب» برخلاف فیلمهای دیگر، از چارچوب صرفا نمایش فیلم فراتر رفته و نگاهی روانشناسانه به موضوع داشته است. این فیلمنامه از نگاه صرفا گریم گانه به متنها و ادبیات رایج در آثار گذشته خودداری کرده و فارغ از توجه کلیشهای به واژه عشق، از نقطه آغاز دوست داشتن تا مرز هوس پیش رفته است و در پی نشان دادن تحقیر معشوق و شخصیت اصلی فیلم در جریان عشق، به دام هوس و عواقب آن اشاره میکند.
وی افزود: حقارت حسی است که در این فیلم به درستی به تصویر کشیده میشود. بنابراین رابطه کاملا رمانتیک بین دو نفر به یکباره عوض شده و وجوه دیگری از قصه به نمایش گذاشته میشود. معمولا سینمای ایران به تکرار اینگونه ژانرها نمیپردازد؛ چرا که سینمای ما معمولا به خردهداستانها عادت داشته و از داستانهایی با موضوعات کاملا مشخص و یکپارچه بهدور بوده است. «رگ خواب» نمونهای از فیلمهای تک کاراکتری است که تلاش کرده روایت را با تمهیدات متعدد و نریشن کامل کند. در واقع نریشنها خطاب به فردی است که در حین روایت داستان، مخاطب آن کم کم مشخص میشود که از نظر بنده این فضاسازی و نریشنها در فیلم کاملا درست و بجا بوده است.
حسینی ادامه داد: فارغ از لحن کتابی نریشنها، محتوای متن نریشنها کاملا کاربردی بوده و قصه را به خوبی پیش برده است. در جایگاه انتقادی، بنده معتقدم «رگ خواب» در مرحله شخصیت سازی و بیان باورهای عاشقانه یک زن بسیار موفق عمل کرده است. با این وجود، نمیتوان از نقطه ضعفهای آن نیز غافل ماند. تغییر خاستگاه زن در جامعه نوعی ضعف است که کاراکتر اصلی فیلم به آن دچار شده است. در واقع با وجود تیپ روشنفکری شخصیت اصلی فیلم، زن در مواجهه با عشق به بلاهت نوجوانانهای میرسد که به طور کلی قصه را عوض میکند. این جریان باورپذیری فیلم را کاهش داده و درک منطقی آن را برای مخاطب مشکل میکند.
وی خاطرنشان کرد: القای حس روشنفکری در فیلم، در قالب ارکانی مثل آموزش زبان فرانسه بهوضوح دیده میشود که همزمان با نمایش آن، فرد تن به هرکاری داده و به بازسازی گذشته نقش مینا میپردازد. نشان دادن ازدواج ناموفق زن، باید تجربهای را برای ادامه زندگی نقش مینا داشته باشد که متاسفانه کارگردان از نشان دادن آن غافل بوده است. در شرایطی که معمولا شکست در یک زندگی مشترک، افراد را محکمتر میکند در حالی که در نقش مینا با فرایند آسیب اجتماعی و ضربه پذیری زن روبهرو میشویم.
مدیر مرکز تولید متن حوزه هنری تاکید کرد: برخی افراد بر این باورند که مواجهه با عشق امری کودکانه است. بنابراین در رویارویی با دیوانگیهای فرد عاشق در فیلم، دیگر شخصیتها باید کودکانه در نظر گرفته شوند؛ در حالی که این فرایند توجیهی بیش نیست و باید تقویت شود. «رگ خواب» نمایی از عشق فوری و دلدادگیهای آنی است و ما مجبور هستیم به شخصیت به عنوان یک تیپ نگاه کنیم. در این شرایط باید از داشتههای ذهنی خود برای کمک به نویسنده بهره ببریم.
وی عنوان کرد: انتظار طولانی مینا برای دیدن کامران در لحظهای به مسخرهبازی میرسد که این امر جریان قصه را عوض میکند. قصهای که قرار است حیاط خلوتی از همه عناصر طبیعت یک خانواده باشد با تلاشهای کارگردان در انتخاب خانهای متناسب با قصه، به جریان بیان درست داستان کمک بسیاری کرده است.
گفتنی است، از لحاظ کارگردانی ضعفی در این فیلم وجود ندارد و فضا در امتداد شخصیت پیش رفته است. اما تغییر داستان و آغاز فصل هوس بازی توسط شخصیت مرد قصه، نوعی پارادوکس است؛ در حالی که معمولا شخصیت اغواگر فیلمها، زن بوده است. ما از لحظه شروع احساس سرد تحقیر شدن در سالن سینما، نسبت به موفقیت کارگردان در انتقال مفهوم مطمئن میشویم که با کارگزاری فضای مناسب، دو قصه مجزا را به هم وصل میکند. در این میان مخاطب در خیال رسیدن به عشقی پاک به سر میبرد که به ناگه به هوسبازی مرد و نمایش شخصیت منفوری از آن میرسد. در این قسمت علاوه بر نقاط قوت، ضعفهایی وجود دارد که ریشه در بد بودن مرد داستان و نمایش سیاهی از آن فرد دارد؛ در حالی که بر اساس ادبیات فارسی، عنصر عشق چیزی پیچیده تر از نمایشی است که در این فیلم به چشم میخورد.
حسینی ضمن اشاره به داستانهای تاریخی که از عشق، عناصر پیچیدهتری میسازد، اذعان داشت: قطعا نمایش عشق نیاز به قصهای درونی دارد اما هوسبازی خیلی سریعتر از عشق دست ماجرای اصلی فیلم را رو میکند و منفور بودن شخصیت را بیشتر نشان میدهد. بنابراین دیگر جایی برای قضاوت مخاطب نگذاشته است؛ چرا که نویسنده از قبل قضاوتی یک طرفه داشته است.
وی یادآور شد: حس حقارت تنها عاملی برای ترغیب مخاطب به ادامه داستان است و حتی کنجکاوی هم نقشی در این پیگیری ندارد. حس ترحم به شخصیت فیلم اصلا خوب نیست و در نیمه دوم قصه دچار افت زیادی میشویم. ولی به طور کلی بازگشت خوبی در قصه اتفاق میافتد. بنده معتقدم که «رگ خواب» نتیجه اجتماعی فوقالعادهای داشته است و در بازگشت فرد به خانواده و پناه گرفتن در آن بسیار جذاب عمل میکند. همچنین به کارکرد ارگانیک این عنصر در فرهنگ ما توجه خوبی شده و درک آن کاملا ملموس است. در واقع جای این خصلت به شدت در سینما خالی است. در فرایند شخصیت اصلی داستان این عنصر، کاشت خوبی داشته که نهایتا با بازگشت به آغوش پدر بیمار، مینا به اوج دلگرمی میرسد. پایان داستان حل معنایی برای مشکلات فردیت شخصیت مینا است؛ هرچند که این اتفاق با تاخیر زیادی رخ داده و برای مخاطب نچسب باشد اما درست و بجا انجام شده است.
مدیر مرکز تولید متن حوزه هنری اظهار داشت: به لحاظ ساختاری فیلمنامه از اصول کلاسیک فیلمنامهنویسی برخوردار بوده است و باید بپذیریم که موفقیت فیلمنامههای تک کاراکتری کاری دشوار بوده و کارگردانی آن نیز مشکلات بیشتری خواهد داشت. «رگ خواب» از کارگردانی جلوتری نسبت به فیلمنامه برخوردار است.
شایان ذکر است، سلسله نشستهای «فیلمنامه فیلم» در تداوم برنامههای «سینماپاتوق» حوزه هنری پیشبینی شده و به همت دفتر تولید متن و روابط عمومی و محافل سینمایی حوزه هنری صورت میگیرد. این برنامه قرار است میزبان دانشجویان، منتقدان و علاقهمندان حوزه سینما باشد تا ضمن نمایش فیلم هفته به نقد و بررسی فیلمنامه اثر بپردازند. شرکت در این برنامه برای اهالی رسانه و خبرنگاران نیز آزاد است.
نظر شما