به گزارش خبرگزاری شبستان، ماهیت تهدید و تحریم در گام اول به کلام، صحبت و مذاکره محدود می شود اما پافشاری مورد تهدید شده برخواسته و فعل هایشان، تهدیدکننده را بر آن میدارد تا وارد گامهای بعدی شود.
مساله ای که درخصوص ایران، برنامه هسته ای اش و مخالفان سرسخت این برنامه که عمدتاً کشورهای غربی و در راس آن آمریکا و متعهدش اسراییل است. امری که از یکسال گذشته با گسترده تر شدن فعالیت های هسته ای ایران قوت گرفت.
در حالیکه این تهدیدها به خصوص از سوی آمریکا و اسراییل به مقابله ای نظام تبدیل شده است واکنش ایران در برابر آن بیش از پیش اهمیت پیدا می کند.
این در حالی است که واکنش منطقی ایران که هنوز به مرحله چینش نظامی نرسیده است از دیدگاه رسانه های غربی تحریک کننده خصومت های غرب است.
انقلاب 1979 جمهوری اسلامی ایران، اولین مرحله ای است که به گمان تحلیلگران کشورهای غربی را به این دشمنی ترغیب کرد.
بدیهی است جریان های فتنه سازی و شکست آنها در طول انتخابات 2009 ریاست جمهوری ایران نقطه عطف دیگری برای تشدید تبلیغات غرب علیه ایران محسوب می شود.
به واقع از این زمان برنامه های آمریکا برای تحریم و مهجورسازی ایران به شکل هدفمندی دنبال شد.
بحران مخالفت های مردمی در کشورهای غرب، گویی آمریکا و اسراییل را تنها بر سر این راه نشانده است که خصومت های دیرینه خود با ایران را احیاء کنند و با ترتیب دادن هر بهانه ای به تبلیغات ضدایرانی بپردازند.
در همین راستا، هر یک از متفقین آمریکا در جلسات علنی و غیرعلنی خود گریزی به برنامه هسته ای ایران می زنند و با چسباندن انگ تروریست صحن جهانی را متشنج می کنند.
این در حالی است که سران ایران هر بار سعی می کنند با پاسخی براساس سیاست و منطق مخاطبان این تبلیغات منفی را آگاه و تهمت ها را روشن کنند.
در این باره شکست دیکتاتورهای منطقه در پی بیداری اسلامی همچون مرگ خفت بار معمر قذافی دیکتاتور لیبی مقامات ایران از جمله رهبر جمهوری اسلامی ایران را بر آن داشت تا غرب را به اشتباهاتشان آگاه کند و خائنان واقعی را که همواره به دولت ها و ملت ها خیانت کرده و از ناآگاهی و اعتماد انها سوءاستفاده می کنند را هر بار موکداً غرب معرفی کنند و لاغیر.
پاسخ دندان شکن ایران در قبال توطئه واشنگتن درباره ترور سفیر عربستان و متهم خواند سپاه قدس تلاش غرب را برای کشاندن این مطلب و بسط آن به مسائل دیگر تقویت کرد.
به گفته تحلیلگران سیاسی اکنون خصومت و نقشه سازی آمریکا علیه ایران از آغاز انقلاب اسلامی ایران وارد دومین مرحله می شود.
جائیکه وارد کردن خسارت به بخش های اجتماعی و اقتصادی در ایران هدف اصلی قرار گرفته است.
تلاش های بی نتیجه آمریکا برای تحریک شمار کمتر از ده درصدی مخالفان دولت در انتخابات 2009 و اقدام به ترورهای مختلف موجب شده تا این بار انگشت اتهام به طور مستقیم بر روی سپاه قدرتمند پاسداران ایران قرار بگیرد.
به گزارش اپن دموکراسی، از سال 2009 دولت اسلامی ایران به هر شکلی با پوشش تظاهرات صلح آمیز مدافع دولت نشان داد بخش های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور می تواند مستقل از حمایت های هر کشور دیگری پابرجا بوده و جایگاه خود را حفظ کند.
بنابراین گزارش، یکی از وجه های تلاش های ناعادلانه غرب که با حمایت سازمان ملل علیه ایران در طول این در سال گذشته رواج داشته است اعلام برنامه های اعدام اصحاب رسانه در ایران بوده است که البته برای اکثریت آنها ایران پاسخ های منطقی ارائه داد و ثابت کرد که در این باره آمریکا به قدری ضعیف عمل کرده است که حتی نمی تواند اسامی اعدام شدگان را منتشر کند.
به زیر سوال بردن برنامه های اقتصادی و انتشار آماری از نارضایتی مردم از جمله تدابیر برخاسته از ناتوانی سیاسی و دیپلماتیکی غرب به شمار می رود.
در این باره باید خاطرنشان کرد که گرویدن ملت ها به ارزش های اسلامی باعث شده تا اسراییل درک جدیدی از شرایط ایران داشته باشد همانگونه که مهجوریت خود در منطقه را بیشتر احساس کند.
همانگونه که حامیان اسراییل از جمله نیکلاس سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه چند هفته بعد از انقلاب های عربی مدعی شد که ایران دولتی حامی تروریسم است و گروههای فعال ضد غربی را تغذیه می کند و ادامه داد: فعالیت های هسته ای ایران مخاطره آمیز می باشد.
در پی این اظهارات هر یک از سیاستمداران غربی به ترتیب در مصاحبه ها و سخنرانی به گونه های متفاوت مقابله با ایران را علنی مطرح کردند.
انتظار کشورهای غربی در ارایه آخرین گزارش آژانس بین المللی هسته ای درباره برنامه های هسته ای ایران پیشاپیش دول غربی را به یک اجماع ضدایرانی دعوت کرده است.
ویکی لیکس سایت مدعی در این رابطه اسراییل، عربستان سعودی امارات متحده عربی، قطر و برخی کشورهای عربی را دعوت کرد تا برای پایان دادن به برنامه هسته ای ایران تفاهم نظامی می بینند.
برخی دیگر از تحلیلگران این دوران به زمان تعهد کشورهای غربی در شکست ایران و طراحی نقشه جنگ عراق علیه ایران شبیه می دانند.
غرب به واقع در نظر دارد با جدا کردن مردم از دولت قوای نظامی خود را تقویت کند و در حین تبلیغات منفی علیه دولت انها را ترغیب به قرار گرفتن در چینش نظامی خود کند.
کشورهای غربی به این حقیقت جاهل هستند که دموکراسی ای را در جهان تبلیغ می کنند که ملت هایشان به انزجار از آن علیه شان دست به قیام زده اند و در مقابل آنها قرار گرفته اند بنابراین دموکراسی، آزادی و یا هر وعده دیگر آنها دیگر خریداری در جهان نخواهد داشت.
پایان پیام/
نظر شما