خبرگزاری شبستان- اصفهان: در باب اهمیت سفر و نقشی که سفر در شکلگیری شخصیت انسان ها و تکامل آن ها دارد زیاد شنیدهایم اما آیا سفر تنها به خارج از شهر یا کشوری که در آن سکونت داریم گفته میشود یا خیر؟!
«منصور ضابطیان» در آغاز برنامه با بیان این که سفرکردن نوعی بیقراری درونی است گفت: سفر کردن در ما کمکم بزرگ میشود و شکل میگیرد، از رفتن به کوچه و محلهها و شهرهای مختلف شروع میشود و به کشورها و قارههای دیگر ادامه پیدا میکند؛به بیانی دیگر سفر نوعی بینش است که باید تقویت شود و این تقویت از شهر و محله هر فردی آغاز میشود؛انسانها باید بیاموزند در مرحله نخست از زیباییهای شهر و محلهای که در آن سکونت دارند لذت ببرند؛ این اتفاق باعث میشود در مواجهه با شهرها و کشورهای دیگر منطقیتر و دقیقتر برخورد کنیم.
وی از حضور خود در اصفهان ابراز خرسندی کرد و گفت:هر شهری یک روح دارد و زمانی که روح یک شهر ما را دوست داشتهباشد باز هم ما را به آن شهر دعوت می کند؛از نظر من روح اصفهان یک روح فعال سرزنده و شاداب و فعال است که حداقل مرا خیلی دوست دارد که به بهانه های مختلف کاری به اینجا می کشاند.
داستان بیهویتیها و بیریشگیها
نویسنده کتاب مارک و پلو با تعریف داستانی از بیهویتی برخی از افراد در شهرها بیان کرد: سالها قبل برای کاری راهی اصفهان شدم و زمانی که داخل تاکسی نشستم راننده تاکسی به شدت از حالت فعلی خیابان چهارباغ شکایت داشت و معتقد بود با جلوگیری از تردد وسایل نقلیه در این خیابان مشکلاتی را برای رانندگان ایجاد کردند؛در ادامهی صحبت هایش راه حلی داد که برای من بسیار تعجبآور بود ؛راننده تاکسی نظرش این بود که کاش با قطع درختان وسط خیابان لاینی مخصوص تردد ماشینها ایجاد کنند اینجا بود که فهمیدم این راننده تاکسی اصالت اصفهانی ندارد چرا که هیچ کدام از شهروندان اصفهانی به واسطه علاقهای که به شهر خود دارند چنین حرفی را درمورد خیابان چهارباغ و قطع درختانش نمیزنند.
وی ادامه داد: این داستان مصداق بسیاری از اتفاقهایی است که در شهرها رخ میدهد؛خیلی از اوقات تخریبها و بازسازیهایی که در شهر روی میدهد ناشی از این است که ما شهرهایمان رادوست نداریم و یا در آن ریشه نداریم که البته دلایل مختلفی دارد.
ضابطیان یکی از دلایل را مهاجرپذیری میداند و میگوید: مهاجرپذیری پدیدهایست که امروزه در بسیاری از شهرهای دنیا دیده میشود اما گاهی خیلی از این شهرها توان مدیریت این پدیده را ندارند و نمیتوانند مهاجران را شهروند خود بدانند.
وی در خصوص شهرهایی که پدیده مهاجرپذیری در آنها دیده نمیشود بیان کرد : تبریز شهریست که افراد مهاجر به ندرت در آن دیده میشود و تاحدودی همه شهروندان هویت تبریزی دارند این نکته باعث شدهاست شهر ساختار خود را حفظ کند و در نظر همگان به خوبی جلوه کند.
ضابطیان افزود:یکی دیگر از نمونه های کم رنگ بودن پدیده مهاجر پذیری در تبریز این است که در سطح شهر با افراد فقیر و تهیدست به ندرت مواجه میشویم زیرا عموما این دسته از افراد شهروند شهرهای دیگرند؛شهروندان ریشه دار یک شهر عموما از یکدیگر حمایت میکنند و از وجود افرادی که سطح زندگی پایینی دارند تا حدودی جلوگیری میکنند.
مفهوم محله رو به افول و فراموشی است
در زمانهای نهچندان دور انسانها در طول سالیان متمادی در یک محله زندگی میکردند و بزرگ میشدند، در پس کوچه ها بازی میکردند و راه و رسم رفاقت را یاد میگرفتند ؛در بین پیچ و خم کوچهها گویی روش و منش زندگی را میآموختند ، به جوانی که میرسیدند در همان محله عاشق میشدند و در خانهای در همان اطراف زندگی مشترک را آغاز میکردند و به واسطه هزاران خاطرات عاشق محله خود و به دنبال آن عاشق شهر خود بودند اما امروزه گویی تمام این اتفاقات در یک آپارتمان 90 متری و در سایهی رسانهها و فضای مجازی رخ میدهد.
منصور ضابطیان در این باره بیان کرد:تغییر سبک زندگی ما انسان ها باعث شده مفهوم محله به فراموشی سپرده شود؛ امسال در یک منطقه زندگی می کنیم و سال دیگر بنا بر مسائل اقتصادی راهی منطقه دیگر می شویم؛ وظیفه ارائه راهکار و حل این مسئله تنها به گردن متولیان شهری نیست ؛همهی ما انسانها به عنوان شهروند درباره تغییر سبک زندگی مسئول هستیم.
داستان ها مبنایی بر توسعه صنعت گردشگری
ضابطیان،نویسنده کتاب در حوزه سفر با بیان این که داستانها و روایتها فارغ از واقعیت و یا عدم واقعیت هویت شهرها و کشورها را تشکیل میدهند خاطرنشان کرد: گاهی همین قصهها و داستانهای یک شهر است که گردشگران را به آن شهر می کشاند؛صنعت گردشگری شهر بولونیا در کشور ایتالیا بر پایه داستان 12 راز است که گردشگران به دلیل ماجراجویی و کشف این رازها راهی بولونیا میشوند.
وی افزود:اصفهان نیز صاحب بسیاری از رازها و قصههاست؛ به عنوان مثال در مسجد امام واقع در میدان نقشجهان و بسیاری از بازارها یک فضای چهارگوشی وجود دارد که اگر افراد در یکی از گوشه به آرامی کلماتی را زمزمه کنند فرد دیگر در گوشهی مقابل آن را به صورت واضح میشنود و در این زمینه داستانها و افسانههای زیاد وجود دارد.
عناصر فرهنگی محله ی خود را بشناسیم
منصور ضابطیان گفت: بسیاری از مردم با چهرههای معروف فرهگی و هنری و میراث فرهنگی در سطح کشور آشنا هستند اما هر یک از ما به چهرهها و آثار محلههای زندگی خود آشنایی نداریم و همین باعث میشود پیوند محکمی بین دو عنصر انسان و محله وجود نداشته باشد.
وی افزود: شناخت نسبت به عناصر فرهنگی هر محله باعث میشود که ما بتوانیم تعریف درست از محلهها ارائه بدهیم و در بازخوانی هویت آن کمک کنیم.
ضابطیان درباره جای خالی فعالیتهای دسته جمعی در شهر گفت: این امر تا حدودی به مسئولان شهری بستگی دارد که امکان فعالیتهای گروهی را در سطح شهر فراهم کنند،کارهای تیمی و گروهی به شخصیت سازی فرزندان کمک می کند؛برقراری رابطه خوب شهروندان با شهر زمانی اتفاق میافتد که مسئولان شهری برای حل این مشکل خلاقیتهای لازم را به کارگیرند تا مردم از محل زندگی خود لذت ببرند./
نظر شما