آیت الله غروی اصفهانی،علامه شاعری که نوای عرشیان را به فرشیان رسانید

روزی‌ در بازار حُوَیْش‌ می‌رفتم که دیدم‌ آقای‌ حاج‌ شیخ‌ محمّدحسین‌ در وسط‌ کوچه‌ خم‌ شده‌ است و پیازها را جمع‌ می‌کند و پیوسته‌ با خود می‌خندد. من‌ جلو رفتم‌، و سلام‌ کردم‌، و به ایشان‌ کمک‌ کردم‌ تا...

خبرگزاری شبستان//قم

محمدحسین غروی اصفهانی یکی از علمای بنام دینی معاصر است به تاریخ قمری دوم محرم سال1296 در محله غری کوفه (نجف اشرف کنونی) دیده به جهان گشود، از این‌رو به "غروی" ملقب شد و در روز پنجم ذی الحجه سال 1361هجری قمری و در 65 سالگی نیز در نجف دار فانی را وداع گفت.


روز وفات غروی اصفهانی دوشنبه بود، پس از عروج ملکوتی روح این عالم بزرگوار از فراز بارگاه قدس مولا امام علی علیه السلام خبر وفات بزرگ استاد نجف به گوش همگان رسید. مراسم تشییع پیکر نابغه نجف و خادم صادق امام حسین (ع) با شکوه برگزار شد و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای مولا جنب مناره شمالی در مقبره کوچکی به خاک سپرده شد و این علامه بزرگ در آن مکان در همجواری مقبره حلی قرار گرفت.


محمدحسین غروی اصفهانی در دهه دوم زندگی به حوزه نجف رفت و مشغول تعلیم در نزد اساتید حوزه آن روز شد. وی تحصیلات مقدماتی را در محضر شیخ محمد حسن تویسرکانی شروع نمود و تا سن بیست سالگی آنرا کامل کرد.


وی فرزند حاج محمد حسن ‌بن علی‌ اکبر بن آقابابا بن آقا کوچک‌ بن حاج محمد اسماعیل‌ بن حاج محمد حاتم‌ النخجوانی حاج محمداسماعیل از اجداد علامه کمپانی از جمهوری خودمختار نخجوان اتحاد جماهیر شوروی سابق به ایران مهاجرت کرده و در شهر اصفهان سکنا گزیدند و به همین دلیل علامه کمپانی به لقب "اصفهانی" نیز ملقب شده است.


خانواده علامه کمپانی از اصفهان به کشور عراق مهاجرت و در شهر کاظمین اقامت کردند. پدر او حاج محمدحسن تاجری با تقوا و پرآوازه کاظمین و دوستدار علم و علما بود و به همین دلیل، علامه کمپانی نزد ارباب فن به خاطر شغل پدری خود یعنی تجارت و بازرگانی به کمپانی نیز معروف و مشهور شدند. علامه کمپانی پس از درگذشت پدر خود، مال زیادی را به ارث برد، اما همه آن را در راه کسب و تحصیل علم و دانایی صرف کرد.


علامه کمپانی که ابتدا با مخالفت پدر برای ورود به علوم حوزوی روبرو بود ولی سپس با رضایت پدر وارد این عرصه شد، مقدمات علوم دینی را در کاظمین تحصیل و در اوایل جوانی برای ادامه تحصیل و تکمیل اندوخته‌های علوم دینی و کسب فلسفه الهی به نجف اشرف هجرت کرد و در محضر درس اصول و فقه آخوند شیخ محمدکاظم خراسانی تلمذ کرد و به مدت سیزده سال از محضر او مستفیض شدند.


علامه کمپانی تا پایان عمر پربارش در نجف اشرف رحل اقامت کرد و به همین دلیل، یعنی اقامت در نجف اشرف به «نجفی» نیز ملقب شدند. وی در طول عمر شریف و پربرکتش کتاب‌ها و رساله‌های متعددی تالیف و تصنیف کرد و همین‌طور بر کتاب‌ها و رساله‌های علمای اسلامی، حواشی و تعلیقه‌هایی تحریر کرد.


همجواران و دوستان این خادم سالار شهیدان در خصوص زهد و تقوای غروی اصفهانی اینچنین گفته اند:
حاج سید محمد رضا خلخالی، یکی‌ از علمای نجف می‏گوید: "من‌ روزی‌ در بازار حُوَیْش‌ می‌رفتم که دیدم‌ آقای‌ حاج‌ شیخ‌ محمّدحسین‌ در وسط‌ کوچه‌ خم‌ شده‌ است و پیازها را جمع‌ می‌کند و پیوسته‌ با خود می‌خندد. من‌ جلو رفتم‌، و سلام‌ کردم‌، و به ایشان‌ کمک‌ کردم‌ تا پیازها را جمع‌ نمودیم‌. آنگاه‌ آنها را در گوشه قبایش‌ گرفت‌ و به‌ منزل‌ روانه‌ شد. من‌ عرض‌ کردم‌: حضرت‌ آیت‌‏الله‌ معلوم‌ بود که‌ پیازها از گوشه‌ قبای‌ شما ریخته‌ است‌ ولی‌ برای‌ من‌ خنده‌ شما نامفهوم‌ ماند!"


آن‌ مرحوم‌ فرمود: "من‌ وقتی‌ در جوانی برای تحصیل وارد نجف‌ شدم خیلی مرفه بودم،‌ روزی‌ در مقابل‌ ضریح‌ مطهّر حضرت‌ أمیرالمؤمنین(ع) مؤدَّب‌ ایستاده‌ بودم‌ و مشغول‌ زیارت‌ بودم‌ که بند تسبیح‌ قیمتی من‌ پاره‌ شد و دانه‌های‌ آن‌ به‌ روی‌ زمین‌ حرم‌ ریخت‌. در آن روز به خود اجازه‌ ندادم، تا خم‌ شوم‌، و دانه‌ها را جمع‌ کنم‌. اما امروز به‌ دکان‌ بقّالی‌ رفتم و قدری‌ پیاز خریدم‌ و در گوشه قبای‌ خود ریختم و اطراف‌ آن‌ را با دست‌ گرفتم‌، تا به‌ منزل‌ برم‌. در همین‌ جا که‌ سر چهارراه‌ بود و در میان‌ جمعیّت‌ مردم‌، قبا از دست‌ من‌ یله‌ شد و پیازها به‌ روی‌ زمین‌ ریخت‌. من‌ خم‌ شدم و پیازها را جمع‌ کردم‌ و أبداً برای‌ من‌ این‌ مسئله‌ مشکل‌ نبود، بلکه‌ بسیار آسان‌ و قابل‌ تحمّل‌ بود. و علّت‌ خنده من‌ آن‌ بود که‌: در همان‌ وقت‌ من‌ به‌ یاد دوران‌ جوانی‌ و پاره‌ شدن‌ تسبیح‌ قیمتی‌ که‌ ارزش‌ هر دانه‌اش‌ یک‌ دینار بود افتادم که‌ آن روز از آن‌ تسبیح‌ که‌ یکصد دینار قیمت‌ داشت‌ و للّه‌ الحمد و له‌ الشّکر که‌ امروز جمع‌ آوری‌ پیازهای‌ ریخته‌ از گوشه‌ قبا بر روی‌ زمین‌، برای‌ من‌ سنگین‌ نیست‌ و بسیار آسان‌ و قابل‌ تحمل‌ است‌."


شاگردان زیادی در دوران حیات از محضر این عالم وارسته تلمذ کردند، شاگردان حضرت استاد بسیار بوده ‏اند و نکته مهم اینکه در میان این شاگردان، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ و ... را می‎توان دید که همگی به نوعی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات می‎کرده‎اند که برخی از این شاگردان که به قطب های علمی در دوران پس از وفات علامه کمپانی تبدیل شدند، آمده است: 

سیدمحمد حجت کوه کمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدعبدالاعلی سبزواری، شیخ محمدتقی بهجت فومنی رشتی، شیخ ابوالفضل خوانساری، شیخ ابوالحسن شیرازی، آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی، سیدمهدی اشکوری نجفی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی، شیخ محمدرضا مظفر، شیخ محمدحسین مظفر، سیدامیر محمد کاظمی قزوینی، شیخ محمود شریعت مهدوی و... .


شاگردان برگزیده و خصوصی عرفان حکیم غروی اصفهانی که مدت طولانی در درس عرفان ایشان حضور داشتند، عبارت بودند از: علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدابوالقاسم خویی، میرزا یوسف ایروانی، امام زنجانی و اعتماد رشتی.


در بخش دیگر این نوشتار به ویژگی های آثار آن عارف والا مقام می پردازیم، بزرگان مهمترین امتیازی که برای آثار غروی اصفهانی قائل شده اند، استدلالی و ابتکاری بودن آنهاست که حکایت از ژرف‎نگری و دقت نظر او می‎کند و سه شاخه علم اصول، علم فقه و علم حکمت را شامل می باشد.

 

از جمله تالیفات این عالم عارف عبارتند از:

الاجتهاد و التقلید و العداله، نهایة الدرایه فی حاشیه الکفایه، اصول الفقه در تهذیب و تلخیص علم اصول به اسلوب جدید، حاشیه بر رساله "قطع" شیخ انصاری، رساله‏ای در اجتهاد و تقلید، رساله‏ای در نماز جمعه، طهارت، نماز مسافر، رساله‏ای در تحقیق حق و حکم، رساله در موضوع علم، رساله در معاد، رساله در صحیح و اعم، الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی، ذخیره العباد توضیح المسائل فارسی، منظومه‏ای در بیست و چهار رجز در مدح رسول اکرم و مراثی ائمه معصومین، منظومه‏ای در روزه، منظومه‏ای در اعتکاف، دیوان شعر فارسی و غزلهای عرفانی، دیوان شعر در مدایح و مراثی اهل بیت(ع)، "تحفة الحکیم" که منظومه‏ای است در فلسفه و حکمت متعالیه، حاشیه بر اسفار ملاصدرا و تفسیر قرآن این تفسیر. البته یک تفسیر از قرآن نیز از آیت الله غروی اصفهانی موجود است که نیمه تمام مانده و تا کنون به چاپ نرسیده است.


علامه غروی اصفهانی فقیه وفیلسوف برجسته مرجع تقلید بسیاری از مردم زمان خود بود. وی علاوه بر تالیفات بسیار در رشته های مختلف اسلامی در ادبیات وشعر نیز دارد که دیوان عربی دیوان فارسی او حکایت از آن می کند، دیوان فارسی او شامل مدایح، مراثی و غزلیات است و تخلص شعر فارسی او مفتقر (بر وزن مجتهد) است به معنای محتاج به خدا. اشعار این بزرگمرد، بسیار ژرف و عمیق و دلرباست یکی از علماء نقل می کرد مرحوم علامه طباطبایی صاحب کتاب تفسیر المیزان که فیلسوف و عارف بزرگ قرن معاصر بود در اشعار مرحوم علامه کمپانی علاقه فراوانی به این تک شعر که در آخر قصیده ای در مدح حضرت زهرای اطهر(س) آمده ، داشت:
مفتقرا متاب روی از در او به هیچ
زانکه مس وجود را فضّه او طلا کند

 

پایان پیام/

 

کد خبر 79865

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha