به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری شبستان، یکی از مشکلاتی که برخی از دانش آموزان دوره ابتدایی با آن دست و پنجه نرم می کنند، اختلال در یادگیری است. یعنی این دانش آموزان از بهره هوشی مناسب برخور دار هستند و تنها در یک درس مانند املا یا ریاضی دچار اختلال یادگیری هستند. وزارت آموزش و پرورش برای این دسته از دانش آموزان برنامه های مداخله ای دارد و در رابطه با این موضوع مراکزی نیز فعال هستند. با این وجود با برخی از دانش آموزان رو به رو هستیم که در پایه های ابتدایی بالاتر از اول هستند اما با مشکلات نوشتاری رو به رو هستند. برخی از کارشناسان این موضوع را یکی از نقاط ضعف های طرح ارزشیابی توصیفی می دانند. اما معاونت آموزش و پرورش از طرح ارزشیابی توصیفی دفاع می کند و عدم حل مشکل اختلال یادیگری برخی از دانش آموزان را نبود معلم متخصص می داند.
در همین ارتباط با «رضوان حکیم زاده» معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش به گفتگو پرداختیم که در زیر می خوانید:
برخی از منتقدان معتقد هستند طرح ارزشیابی توصیفی موجب شده است تا دانش آموزان بدون حل مشکل اختلال در یادگیری به پایه های بالاتر بروند درصورتی که هنوز مهارت های نوشتاری لازم را یاد نگرفته اند. نظر شما چیست؟
پایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان را در همه دروس و همه پایه ها در سراسر استان ها انجام داده ایم.
در ارزشیبای توصیفی ما طبقه بندی «خیلی خوب»، «خوب» و «قابل قبول» داریم. اگر قرار بود به صورت سطحی ارزشیابی توصیفی انجام گیرد باید تمام دانش آموزان در طبقه خیلی خوب بودند و تکرار پایه هم نداشتیم. در حالی که به این شکل نیست.
از سال اول که دانش آموزان به پایه بالاتر می روند، تعدادی از دانش آموزان ارزیابی می شوند ودانش آموزانی که قابل قبول یا نیازمند تلاش بیشتر هستند به این شکل نیست که بدون در نظر گرفتن سطح یادگیری مهارت ها آن ها در سطح خیلی خوب قرار گیرند.
وجود تکرار پایه هم این موضوع را نشان می دهد، هرچند دلمان نمی خواهد تکرار پایه داشته باشیم اما اهمیت یادگیری مهارت های پایه برای ارتباط بسیار مهمتر از آمار ظاهری است، سعی کرده ایم که علی رغم اینکه یکی از اهداف ما کاهش تکرار پایه است اما استاندارد ها رعایت می شود و تکرار پایه داریم. اگر کودکی لازم است مجددا آموزش ببیند و پایه را تکرار کند به اندازه ای که باید مهارت ها را یاد بگیرد صورت می گیرد. هرچند ممکن است در آمار های ما یک امتیاز منفی باشد اما اهمیت یادگیری مهارت ها بیشتر از این است که صرفا یک نمایش آماری خوب داشته باشیم.
بنابراین کودکان در این سیستم ارزشیابی در گروه های مختلفی هستند و با توجه در گروهی که جای می گیرند ممکن است به تکرار و تمرین بیشتری نیاز داشته باشند.
درباره برنامه های مداخله ای هم توضیح دهید؟
برنامه های مداخله ای نیز در استان ها اجرا می شود که سعی می کنیم هدفمند تر پیش رود. در اختلالات یادگیری دو بحث وجود دارد، یکی بحث کودکان دیر آموز است که کلا از هر جهتی سطح یادگیرهای آن ها ممکن است متفاوت از دیگر کودکان باشد. برخی از کودکان هستند که هوش بهر عادی دارند و در دروس مشکلی ندارند، اما در یادگیری یک درس دچار اختلال هستند. مراکز اختلال یادگیری توسط آموزش وپرورش کودکان استثنایی نیز فعال است و دانش آموزان هم ارجاع داده می شوند.
در موارد دیده می شود، دانش آموز با وجود اینکه در پایه سوم تحصیل می کند اما همچنان در نوشتار غلط های آشکارایی دارد اما از سوی معلم به مرکزی ارجاع داده نشده است؟ دلیل آن چیست؟
هر چقدر معلم های آموزش دیده داشته باشیم که به صورت علمی واحدهایی را در اختلال یادگیری گذرانده باشند، می توانیم توقع داشته باشیم که این دانش آموزان را شناسایی و ارجاع دهند.
یعنی شما اذعان دارید که برخی از معلم ها از آمادگی و آگاهی لازم برخوردار نیستند و این موضوع اختلال یادگیری را تشدید می کند، در این باره باید چه کرد؟
زمانی که مجبور می شویم، از معلم هایی که برای تدریس آماده نیستند، استفاده کنیم، ممکن است در زمینه شناسایی کودکان با اختلال یادگیری نیز دچار مشکل شوند.
هرچقدر بتوانیم در بحث جذب معلم استانداردها را رعایت کنیم و سازمان های بیرونی کمک کنند تا مجوزهای لازم را به دانشگاه فرهنگیان ارایه دهند و از ظرفیت دانشگاه های علوم تربیتی استفاده کنیم، معلم های آماده تری را خواهیم داشت.
موضوع شناسایی مهم است. اگر معلم آگاهی داشته باشد و نشانه ها را بشناسند و ارجاع به موقع دهد این اختلالات دانش آموزان درست می شود.
وضعیت تربیت متخصص اختلال یادگیری در دانشگاه چگونه است؟
مقوله اختلال یادگیری نیاز به متخصص دارد. در دانشگاه های کشور نیز معلم اختلال یادگیری تربیت نمی کنیم. یکی از مشکلات هم همین موضوع است.
نظر شما