اسلام با قشر کارگر، صادقانه برخورد می کند/ پیشرفت دانش وابسته به کار است

اسلام با کارگر صادق است، روراست است، منطق دارد. کار، ارزش‌آفرین است؛ ارزش است. در یک روایتی هست که: «العلم یهتف بالعمل فان اجاب و الّا ارتحل»؛ یعنی حتّی دانش، مرهون کار است.

خبرگزاری شبستان،، گروه اندیشه: به مناسبت فرا رسیدن 11 اردیبهشت، روز جهانی کارگر مروری کرده ایم بر گزیده ای از سخنان مقام معظم رهبری درباره کارگران و حقوق آنان.

 

ارزش کارگر و معلم در عمل پیامبر(صلی الله علیه و آله)
 

و اما راجع به معلمان و کارگران. با یک نظر، ما هر دو قشر را به یک صورت، در صحنه و در خدمت مشاهده می‌کنیم. خصوصیت این دو قشر آن است که وجود و حیات آنها جزو پایه‌های اصلی انقلاب است. اگر شما می‌بینید که نبیّ‌مکرم(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) دست کارگری را در دست مبارک خودشان گرفتند، او را لمس کردند، بعد سرشان را پایین آوردند و دست آن کارگر را به لبهای مبارکشان رساندند و آن را بوسیدند(۱)؛ یا اگر می‌بینید که امیر مؤمنان و مولای متقیان و بزرگترین قلب و زبان دریادلِ پُرمعرفتِ متصلِ به وحی الهی بعد از پیامبر(ص)، می‌فرماید که «من علّمنی حرفا فقد صیّرنی عبدا»(۲) - هر کس به من چیزی درس بدهد و بیاموزد، من را غلام خودش کرده است - این عمل از پیامبر و این بیان از امیرالمؤمنین بی‌خود نیست؛ نمی‌خواستند با کسی تعارف کنند. این عمل و این بیان، مثل همه‌ی اعمال و بیانات آنان، برای ما درس است؛ هم برای خود کارگر، هم برای خود معلم، هم برای بقیه‌ی مردم، تا کارگر و معلم بدانند که آنها جزو سنگهای اساسی این بنا هستند؛ قدر خودشان را بشناسند و بفهمند که وجود آنها چه‌قدر در سرنوشت یک ملت مؤثر است.۱۳۷۰/۰۲/۱۱

بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان

 

بوسیدن دست کارگر توسط پیامبر(صلّی الله علیه وآله) نشانه ارزش کارگر
 

هفته‌ی کارگر را نه فقط به قشر عزیز کارگر، بلکه به ملت ایران تبریک عرض میکنم. اگر دستهای کارگر، مغزهای کارگر، انسانهای کارآفرین، نیروی انسانیِ ماهر در یک جامعه‌ای گرامی داشته شود، آن جامعه پیشرفت خواهد کرد. اینکه نبی مکرم اسلام دست کارگر را بالا می‌آورد و میبوسد،(3) این فقط تقدیر از یک شخص نیست؛ این ارزشگذاری است، این درس است؛ به ما میگوید که دست کارگر، تولیدگر و نیروی انسانی آنقدر ارزش دارد که کسی مثل وجود مقدس پیامبر - که همه‌ی آفرینش طفیل وجود اوست - خم میشود و دست او را میبوسد؛ این درس به ماست.

کار به معنای وسیع کلمه، شامل کار یدی، کار جسمی، کار فکری، کار علمی، کار مدیریتی، در واقع محور پیشرفت و حرکت و حیات مستمر جامعه است؛ این را باید همه‌مان بدانیم. اگر کار نباشد، سرمایه، مواد، انرژی، اطلاعات، هیچکدام برای انسان مفید نخواهد بود. کار است که مثل روحی میدمد در سرمایه، در انرژی، در مواد اولیه، و آن را تبدیل میکند به یک موجود قابل مصرف، تا انسانها بتوانند از آن استفاده کنند. ارزش کار، اینهاست.۱۳۹۱/۰۲/۱۰

بیانات در اجتماع کارگران کارخانه‌جات تولیدی داروپخش‌

 

 

پیشرفت دانش وابسته به کار است
 

اسلام با کارگر صادق است، روراست است، منطق دارد. کار، ارزش‌آفرین است؛ ارزش است. در یک روایتی هست که: «العلم یهتف بالعمل فان اجاب و الّا ارتحل»؛(4) یعنی حتّی دانش، مرهون کار است. در این روایت - که یک بیان نمادین و سمبلیک است - میفرماید: دانش، کار را صدا میزند؛ اگر کار پاسخ داد، دانش میماند و توسعه پیدا میکند؛ اگر کار پاسخ نداد، دانش هم میرود. ببینید چه بیان زیبائی است. یعنی پیدایش دانش، پایداری دانش، پیشرفت دانش، وابسته‌ی به کار است. اینها منطق است، اینها مبنای فکری است؛ اسلام اینجوری است. اسلام با قشر کارگر، صادقانه برخورد می کند.۱۳۹۱/۰۲/۱۰

بیانات در اجتماع کارگران کارخانه‌جات تولیدی داروپخش‌

 

بوسه پیامبراکرم(ص) بر دست کارگر
 

دیدار ما با شما مجموعه‌ای از کارگران عزیز سراسر کشور، درواقع نماد اظهار ارادت ما به طبقه‌ی کارگر است. خیلی حرف زدیم و میزنیم، امروز هم مطالبی را عرض خواهیم کرد، لکن عمده این است که میخواهیم با این دیدار تجلیل از کارگر و تجلیل از کار بکنیم؛ میخواهیم اهمّیّت کار را در ذهن خودمان و ذهن آحاد ملّت ایران برجسته‌تر کنیم. توجّه کنیم که همه‌ی دستاوردهای بزرگ در سایه‌ی کار به معنای اعمّ این عنوان تحقّق پیدا میکند. کار ارزش دارد؛ کارگر به برکت ارزش کار، ارزش والایی در جامعه دارد. اینکه معروف است و روایت است که پیغمبر مکرّم اسلام(ص) دست کارگر را بوسیدند، (5) فقط یک تعارف نیست؛ این یک تعلیم است. بنابراین میخواهیم از کار تجلیل بشود، از کارگر تجلیل بشود، مسئولان توجّه داده بشوند به مسائل مربوط به کارگران، رفع مشکلات محیط های کارگری و جامعه‌ی کارگری.۱۳۹۴/۰۲/۰۹

بیانات در دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور

 

پی نوشت ها:

1-اُسد الغابة ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹ ؛ تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ‏۷، ص ۳۵۳؛

2- عوالي‏اللآلی ، ابن ابی جمهور احسائی ج ۱ ص ۲۹۲ ح ۱۶۳ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۴ ، ص ۱۶۶؛

3- اُسد الغابة ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹ ؛ تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ‏۷، ص ۳۵۳؛

4- قصار ۳۶۶ ؛

5- اُسد الغابة ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹ ؛ تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ‏۷، ص ۳۵۳

کد خبر 785566

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha