ردپای  سیاگالش  بر بقعه چهل‌ستون لاهیجان/ نقاشی‌های دیواری که نابود شد

اگرچه چهل‌ستون قزوین و اصفهان کاخی است با باغ‌های سلطنتی، اما چهل‌ستون لاهیجان بقعه‌ای است در دل جنگل‌های لاهیجان.

خبرگزاری شبستان - گیلان: اگرچه در ورودی در نوشته شده که قدمتش همپای چهل‌ستون قزوین و اصفهان است اما در مستندات اداره کل میراث فرهنگی گیلان، تاریخ ساخت چهل‌ستون لاهیجان را دوره قاجار نوشته و یادآور شده‌اند که ممکن است بنای نخست آن در دوره صفویه باشد.

اگرچه چهل‌ستون قزوین و اصفهان کاخی است با باغ‌های سلطنتی، اما چهل‌ستون لاهیجان بقعه‌ای است در دل جنگل‌های لاهیجان. چهل‌ستون لاهیجان مدفن یکی از سادات مورد احترام اهالی است و بخاطر وجود چهل ستون چوبی تراش خورده و نفیس از درخت کیش( شمشاد محلی) به چهلستون معروف شده است.

بقعه آقا سید ابراهیم در بخش مرکزی دهستان آهندان روستای ملامحله، بالاتر از زاکله بر در شهرستان لاهیجان قرار دارد و با وجود آسیب‌های وارده به معماری بومی گیلان خیلی دیر هنگام و در شهریور ماه سال 1396 و به شماره 31787 در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده است. گورستان حریم بقعه نیز ثبت ملی شده و این نشان از قدمت منطقه می‌دهد.

این بار که به لاهیجان رفتید، دیدن چهلستون را از دست ندهید. علاوه بر هنر بی‌نظیر خراطان گیلانی، جنگل‌های مسیر دسترسی به این بقعه نیز بسیار زیباست. علاوه بر آنکه بر تنه درختان تنومند آزاد اطراف بقعه، نمادهای اسطوره سیاگالش، (نگهبان افسانه‌ای حیوانات در گیلان) بر تنه درخت دیده می‌شود، مردم نیز با نوعی تقدس‌گرایی پارچه‌های سبز خود را بر این نمادها گره زده‌اند.

هرچه از میدان سردار جنگل لاهیجان بسمت جنوب این شهرستان می‌روید، ارتفاع زمین بلندتر از سطح دریا می‌شود و جنگل های بکر منطقه به سمت کوه‌های البرز بیشتر در مقابل دیدگانتان قد می‌کشند.

بعد عبور از بخش آهندان و استخر طبیعی روستای زاکله بر، بسمت پل آهنی بروید. بقعه بر بلندای یک تپه قرار دارد و درختان آزاد و کیش تنومند دور تا دور بقعه را فراگرفته و دید بنا را کم می‌کند. مسجد امام حسین روستا در کنار جاده اصلی راهنمای خوبی است. زیرا مسجد در نزدیکی بقعه و گورستان قرار دارد.

بنای بقعه با معماری بومی شرق گیلان چهار ایوانه است و مزار در وسط ایوان در یک اتاق چهار ضلعی آیینه‌کاری شده قرار دارد.

شادروان منوچهر ستوده وقتی دهه 40 مامور شد تا بناهای میراثی گیلان را ثبت و ضبط کند، از این بقعه نیز دیدن کرده و مشاهداتش را در جلد دوم کتاب از آستارا تا استرآباد نوشته است. تصویری که وی منتشر کرده با وضعیت فعلی بقعه، عمق تخریب معماری بومی را نشان می‌دهد.

دیگر نه از شمعدان‌های سفالی خبری است و نه از تمثال شهدای کربلا که بر دیوار ایوان بقعه نقاشی شده بود.

ایوان بقعه چهل‌ستون، همچون دیگر بِقاع شرق گیلان، نقاشی‌های دیواری با بن‌مایه‌های مذهبی داشت که متاسفانه نه تنها روی آن را گچ کشیده‌اند، بلکه کتیبه‌های گچی جدیدی بر روی آن ساخته‌اند و معلوم نیست بتوان نقاشی‌های دیواری قدیمی را از زیر لایه‌های گچ بیرون کشید، بخصوص آنکه نیمی از دیوارها را نیز سنگ نما زده‌اند.

دیدن 40 ستون چوبی خراطی شده دورتا دور ایوان و سرستون‌های تراش خورده و منقش نیز رنگ و اصالت قدیم را نداشته و رنگ خورده است.

خوشبختانه درب چوبی بقعه را تعویض نکرده‌اند. شبکه‌های این درب در نهایت زیبایی تزیین شده است و بر خلاف آنچه در مثل گفته‌اند، این در چوبی بر پاشنه خود می‌چرخد. داخل بقعه نیز اصالت گذشته را از دست داده، نیمی از دیوار تا کمر سنگ مرمر نصب شده و از نیمه دیوار تا سقف و سرسرا همگی آیینه‌کاری شده است. بدسلیقگی تا دور دست‌ترین  معماری بومی گیلان را  نابود کرده است.

خوشبختانه پنجره های چوبی، سرشیرهای چوبی ایوان و ستون‌های تراش خورده از گزند نوسازی اوقاف در امان مانده و لابد باید همین مقدار را هم مدیون سازمان میراث فرهنگی باشیم که کمتر از دو سال پیش این بقعه را ثبت کرد تا دیگر تخریب نشود.

یکی از اهالی آهندان در وجه تسمیه بقعه توضیح می‌دهد: اگر ستون های ایوان را بشمارید، تعداد ستون‌ها 40 عدد است.

همین را دکتر ستوده نیز در یادداشت‌های خود ذکر کرده: « ستون‌های  ایوان‌ها سی و شش عدد و ستون‌های سرسرا مانندی که در ایوان شرقی است، چهار عدد است و روی‌هم‌رفته تعداد آنها به چهل عدد بالغ می شود

آنچه نگارنده مشاهده کرد، ستون های دور ایوان 31 عدد بود و 5 ستون نیز در سرای شرقی قرار داشت.

در حیاط گورستان و مشرف به ضلع غربی بقعه، چند ستون آبی رنگ قدیمی که از انتها پوسیده، در حیاط دیده می‌شود. نمی‌دانم از تعداد ستون‌های بقعه در زمان مرمت و تعویض کاسته شده و یا مبنای شمارش به نحو دیگری می‌باشد. اما آنچه فعلا مسلم است، جای ستون‌ها و سرستون‌ها در دورتا دور ایوان دست نخورده باقی مانده است.

تعداد چهار ستون بصورت عمودی روی تالار ایوان طناب پیچ شده است. موسی پایکار در توضیح می گوید: این چوب‌های بلند، مخصوص علم‌بندی است. هرسال شب چهارم محرم مراسم علم‌بندی در بقعه برگزار می‌شود و زوار طی مراسم خاصی پارچه‌های نذری خود را به علم می‌بندند و عصر روز قتل یعنی شام غریبان امام حسین(ع)، مراسم علم واچینی برگزار می‌شود و پارچه‌های علم باز شده و برای مراسم سال بعد دوباره سرجای خود قرار می‌گیرد.

وی با اشاره به زیارت این بقعه توسط گالش‌ها (چوپان‌های ییلاقات شرق گیلان) می‌گوید: روزهای پنجشنبه و جمعه روزهای زوار بویژه برای گالش های محلات مُلاگوبَر، رَسکوتی، چیشنِه کوتی ، زاکلی بر و خورتاست.

پایکار به درخت تنومند آزاد داخل حیاط اشاره کرده و می ‌وید: این درخت نذر کرده است. در گذشته شکارچیان شاخ گوزنی که شکار می‌کردند، به تنه این درخت نصب می‌کردند و مردم هم به شاخ‌های گوزن پارچه های سبز گره می‌زدند.

هنوز چند شاخ گوزن به تنه درخت مانده است. گذشت سالیان و رشد درخت بخش زیادی از شاخ را به تنه خود فرو برده است. اما هنوز قداست شاخ‌های درخت و گوزن در میان اهالی باقی است. این را می توان از پارچه‌های سبزی که به شاخ‌ها آویزان است، فهمید.

نویسنده فرهنگ عامیانه‌ی زیارتگاه‌های گیلان در مورد نصب شاخ حیوانات بر در و دیوار بقعه‌های گیلان می‌گوید: نصب شاخ در مناطق ییلاقی و جنگلی گاه بر ستون یا ستون‌های بقعه و نیز بر درختان کهنه اطراف بقعه مرسوم بود و عمدتا شاخ گوزن فرو می‌کردند.

محمد تقی پوراحمد جکتاجی یادآور می‌شود: در این مناطق نوعی مرام باستانی به صورت جان گرایی به یادگار مانده و چون در این مناطق شکار بز، گوزن و قوچ فراوان است، شکارچیان شاخ شکار خود را نذر بقعه و قدیس محل می‌کردند.

وی می‌افزاید: این نذر، شاید ریشه در اعتقاد به اسطوره سیاگالش داشت. سیاگالش در فرهنگ گیلان، ایزد و نگهبانان افسانه‌ای حیوانات بود که از جانواران جنگل و گله گوسفندان گالش‌ها مراقبت می‌کرد. سیاگالش موجودی افسانه‌ای است که حافظ چهارپایان بی‌آزار از جمله بز کوهی، آهو، گوزن و قوچ وحشی شمرده می‌شد. نصب شاخ بز بی‌تاثیر از تقدس و احترام اولیه انسان به بز نیست. البته این باور به حفظ طبیعت و حیوانات جنگل هم در باور مردم کمک می‌کرد.

وی علت تعدد بقعه در شرق گیلان را تفاوت در مذهب می‌داند و می‌گوید: مذهب زیدیه در شرق گیلان رواج داشت و در غرب گیلان مذهب تسنن و به‌دلیل میزان علاقه و رسیدگی مردم به بقعه‌ها، ساختمان این بناها نیز مجلل ساخته می‌شد. در شرق گیلان به مزار افراد مورد احترام «آستونه» می‌گویند. در منطقه مرکزی و غرب گیلان به آن‌ها «بوقا» گفته می‌شود و در مناطق سنی نشین غرب گیلان نام کلی زیارتگاه‌ها را «توربه» می‌نامند.

مدیر مسئول ماهنامه گیلکی فارسی گیله وا همچنین توضیح می‌دهد: بیشتر بِقاع تاریخی گیلان متعلق به سادات کیایی است. این خاندان در فاصله سال‌های 769 تا1000 ه. ق بر قسمت شرقی گیلان حکومت می‌کردند و آرامگاه آنها به زیارتگاه تبدیل شده است. سادات کیایی زیدی مذهب بودند و با ظهور صفویه بویژه در زمان شاه عباس مذهب جعفری را پذیرفتند.

این پژوهشگر در مورد ویژگی‌های بقعه چهلستون می‌گوید: این بقعه همچون دیگر بقعه‌های شرق گیلان نقاشی دیواری داشت. متاسفانه دهه 60 روی نقاشی‌های دیواری ایوان را گچ کشیدند. سال های 1362 که من مجدد از بقعه دیدن کردم، روی نقاشی‌ها گل آب کشیده بودند و هنوز لکه‌های نقاشی ها از زیر گل آب دیده می‌شد.

بام این بقعه نیز بنا به سنت معماری بناهای کوهستانی «لت سر» بود. برخلاف جلگه که کلش یا سفال بر بام می‌گذاشتند، در این ناحیه تراشه‌های چوبی تنه درخت را برای جلوگیری از نفوذ باران به داخل، روی سقف می‌گذاشتند.

کارشناس مسئول بناهای ثبت میراثی اداره کل میراث فرهنگی گیلان در مورد این بقعه می‌گوید: بقعه چهلستون نمونه فاخری از معماری بقعه‌های چهار ایوانه در گیلان مربوط به دوره قاجار است.

مهدی میرصالحی با اشاره به تخریب‌ها و مرمت‌های غیر کارشناسانه در این بقعه می‌افزاید: اگرچه دخل و تصرف نظیر اضافه کردن گچ‌بری و آینه‌کاری و نصب سنگ بر دیوارها نمایان است، اما خوشبختانه سازمان میراث فرهنگی کشور به دلیل غنای معماری این بقعه از یک سو و ستون‌های تراش‌خورده چوبی که بدون میخ بهم متصل شده، این بنا را واجد ثبت شناخته و در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رساند.

این کارشناس میراث فرهنگی همچنین به استناد شواهد محلی می‌گوید: آقا سید ابراهیم از نوادگان امام موسی کاظم بوده است. و به استناد کتیبه موجود بر یکی از ستون‌های ایوان، نام مرمتگر و سال تعمیر بقعه حک شده است:« اتمام کرد کار تعمیر آستانه سید ابراهیم میرزا را استاد خلیل بن حمزه علی در بارس ئیل سنه 1322».

میرصالحی در مرود قدمت اثر هم تصریح می‌کند: قدمت بنای اولیه را می‌توان به دوره صفویه نسبت داد ولی با توجه به تجدید بنا در سال یاد شده و تغییر در ساختار و ویژگی‌های معماری بقعه، می‌توان گفت بنای فعلی مربوط به دوره قاجار است.

معاون اداره کل میراث فرهنگی گیلان نیز در مورد ویژگی‌های منحصر بفرد این بقعه می‌گوید: ستون تراش خورده و سرستون‌های خراطی شده این بقعه از چوب درخت شمشماد است. درخت شمشماد یا به زبان محلی «کیش» چوب بسیار سخت و محکمی دارد. بحدی که نمی‌توان اتصال‌ها را با میخ انجام داد.

ولی جهانی می‌افزاید: سرستون‌های اتصال‌ها نیز تراش خورده است و مانند ستون‌های ضلع شرقی تزیینات دارد. لبه دامنه سقف از بیرون چکش گردان و سه پشته و دارای لمبه‌کوبی است و ستون‌های مقابل بقعه به طرف شرق لاچ لنگری است.

ولی جهانی به مرمت این بنا نیز اشاره و ابراز می‌دارد: پس از ثبت اثر، سال گذشته  اداره کل میراث فرهنگی گیلان  نسبت به مرمت این بقعه اقدام و بخش‌های از تالار از جمله چوب‌های پوسیده تالار را مرمت و تعویض کرد.

 

مهری شیرمحمدی

 

کد خبر 777354

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha