خبرگزاری شبستان//یزد
شاید بتوان آیت الله محمدرضا ناصری که امروز نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد است را از نزدیکترین افراد به آیت الله حاج شیخ مصطفی خمینی دانست، زندگی طلبگی آیت الله ناصری با حاج سید مصطفی خمینی سپری شده و تنها در یک دوره اصول را در مدت 12 سال با آن شهید سپری کرده است.
آیت الله ناصری همچنین 45 سفرپای پیاده به همراه آیت الله سید مصطفی خمینی از نجف به کربلا رفته است و شب ها و لحظات ناب بسیاری را هر دو در این مسیر با یکدیگر سپری کرده اند.
آیت الله ناصری که علاقه خاصی به حاج آقا مصطفی خمینی دارد، از دوران طلبگی و زندگانی دوست خود و زیارت های کربلا می گوید.
وی با بیان اینکه آقا سید مصطفی خمینی شخصیتی والا و عارف بود، می گوید: در شب های سرد عراق و در میانه راه کربلا که با پای پیاده طی می شد، وی همیشه نزدیکترین مکان به درب خروجی را برای خواب انتخاب می کرد.
وی ادامه داد: مدت ها برای من سوال بود که چرا وی کنار درب خروجی را برای خواب انتخاب می کند تا اینکه در یکی از شب ها متوجه شدم، وی در نیمه های شب از خواب بیدار شده و به راز ونیاز و گریه و زاری می پردازد.
آیت الله ناصری همچنن به دوران پس از شهادت حاج آقا مصطفی نیز اشاره و با بیان اینکه هیچگاه در زمان امام راحل نامی از آن شهید در تلویزیون نبود؛ گفت: رادیو و تلویزیون پس از پیروزی انقلاب قصد داشت، به مناسبت شهادت آقا مصطفی برنامه سالگردی را پخش کند، که امام مانع آن شدند.
وی افزود: من علاقه خاصی به حاج آقا مصطفی داشتم و از این موضوع ناراحت شدم بنابراین به جماران رفتم و به حاج احمد آقا گفتم که چرا اجازه نمی دهید نامی از حاج آقا مصطفی بیاورند.
حاج احمد آقا در جواب من گفت: اتفاقا والده نیز همین را گفته اند و امام گفته اند که اینها خودنمائی است، اگر می خواهید برای حاج آقا مصطفی کاری بکنید، بروید قرآن بخوانید.
نگاهی به زندگی آیت الله سید مصطفی خمینی
سید مصطفى خمینى نخستین فرزند امام خمینی(ره) 30 آذر 1309شمسى(21رجب 1349قمرى) در شهر قم دیده به جهان گشود، پدر او (امامخمینی«ره»)و مادرش (خانم خدیجه ثقفى) معروف به «قدس ایران»، نام وى را محمد، لقبش را مصطفى و کنیهاش را ابوالحسن گذاشتند.
او از همان سنین کودکی تحت تاثیر محیط زندگی خانوادگی خود که به طور کامل مذهبی و علمی بود، رشد کرد و تحصیل را از مکتبخانههای محلی آغاز کرد و پس از فراگیری آموزشهای دوره ابتدایی در مدارس دولتی، به حوزه علمیه قم وارد شد و به فراگیری علوم و تحصیلات حوزوی پرداخت.
وی در 27 سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد ودر کنار تحصیل و تدریس، تالیف را نیز شروع کرد که تا پایان حیاتش هیچ گاه متوقف نگردید و آثار متعددی را به یادگار گذاشت.
آیتاللّه سید مصطفی خمینی از نظر معنوی دارای جایگاه و مقام والایی بود، انس دائمی با قرآن در تهذیب نفس و تقویت بعد عبادی و عرفانی وی تأثیر به سزایی داشت. این انس به جایی رسیده بود که در سفرها نیز خواندن قرآن را ترک نمیکرد. در نماز نیز پابرجا بود. علاوه بر نمازهای واجب، نمازهای مستحبی، نوافل و سجدههای طولانی نیز به جا میآورد، به طوری که پیشانی او پینه بسته بود. نماز شب را نیز همچون نمازهای واجب، به طور مرتب بهجا میآورد و هیچ گاه آن را ترک نمیکرد. در ادوار مختلف زندگیاش در نمازهای جماعت امام خمینی(س) شرکت میکرد و به ایشان اقتدا مینمود.
سید مصطفی با ادعیه مختلف نیز مالوف و مانوس بود. وی از شیفتگان خاندان عصمت و طهارت (ع) بود و نسبت به ائمه اطهار عشق میورزید. ایشان علاقه خاصی نسبت به امام حسین(ع) داشتند و با شیفتگی و اخلاص تمام به زیارت مرقد مطهر حضرت اباعبداللّه(ع) میرفتند و بدین سبب همه روزه نیز زیارت عاشورا را میخواندند. سید مصطفی برای زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) فاصلۀ بین نجف تا کربلا را پیاده طی میکرد.
حاج آقا مصطفی به همراهان خود که عازم زیارت کربلا بودند، توصیه میکرد که در این سفرها سعی کنند زیارت عاشورا بخوانند. خودش نیز چنین میکرد. ایشان در کربلا به مرقد حضرت ابوالفضل(ع) و سایر شهدای کربلا نیز مشرف میشد. او در نجف نیز علاوه بر زیارت مرقد امیرالمومنین(ع)، به زیارت مسجد سهله نیز میرفت. در نجف رسم بود که بیشتر طلاب و فضلا، شبهای چهارشنبه به مسجد مذکور میرفتند. در این مسجد، افراد بسیاری خدمت امام زمان(عج) رسیدهاند. حاج آقا مصطفی نیز هر هفته به آنجا میرفت و در آن بیتوته میکرد.
وی سفرهای زیارتی به سامرا، کوفه، کاظمین و سایر شهرهای عراق نیز انجام میداد. چندین بار نیز برای انجام حج و زیارت عازم مکه و مدینه گردید و در مجموع این سفرهای زیارتی و انجام زیارت به تکامل روحیه و بعد معنوی و عرفانی خود پرداخت.
سید مصطفی در تمام مراحل نهضت به جز واقعه مدرسه فیضیه قم در فروردین1342 که به زیارت عتبات عالیه رفته بود، در بقیه مراحل، در ایران، ترکیه و عراق تا اول آبان1356 در کنار امام بود.
سید مصطفی زمانی که امام در سال 1342 دستگیر شدند، تمام تلاش خود را برای آزادی ایشان به کار بست. با مراجع و روحانیان مشورت کرد و سعی کرد که آنها ساکت ننشینند، تا شاید واکنش گسترده روحانیان و مردم، رژیم را به تسلیم وادارد.
آقا مصطفی، امین و مورد وثوق امام بود. محرمانهترین پیامها از طریق او به امام میرسید و یا پیامهایی از طریق او به دیگران انتقال مییافت. زمانی که امام در سال 1342 در قیطریه تهران تحت نظر بودند، تنها رابط مشخص و مجاز ایشان مصطفی بود. پس از آزادی امام و بازگشت به قم در فروردین 1343 نیز همراه امام بود. در زمان تبعید امام به ترکیه نیز، پس از آزادیشان از زندان به وی پیوست و در آنجا مراقب سلامتی و تغذیه او بود. در عراق بیش از هرجا و زمان دیگر احساس مسئولیت میکرد و سعی میکرد که ایشان را تنها نگذارد.
سرانجام آیتالله سید مصطفى خمینی، پس از 47 سال زندگى پر از تلاش و مبارزه، در سحرگاه یکشنبه 1/8/1356 (نهم ذیالقعده 1397ق.) در نجف، به طور ناگهانى و مرموز در خانهى خود درگذشت. علت مرگ مشخص نشد اما از مجموع گفتههاى بستگان درجه اول، نزدیکان و دوستان چنین برمیآید که مرگ سید مصطفى طبیعى و عادى نبود، بلکه در اثر نوعى مسمومیت (به احتمال قوى بهوسیله مأموران ساواک و یا مأموران امنیتى دولت عراق و یا تبانى آن دو دولت) به شهادت رسید. آثار مسمومیت در بدن شهید از همان ابتدا کاملا مشهود بود، پزشکان قصد کالبد شکافى جسد او را براى روشن شدن علت مرگ داشتند که به دلیل مخالفت امام خمینى (ره) این اقدام صورت نگرفت.
پیکر آیتالله سیدمصطفى خمینى از شهر نجف به کربلا برده شد، جنازه او را با آب فرات غسل دادند و در محل خیمهگاه امام حسین(ع) کفن کردند و پس از طواف در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) و حضرت عباس(ع) به نجف بازگرداندند. پیکر آن شهید یک روز بعد (دوشنبه دوم آبان) حدود ساعت 9 از مسجد بهبهانی-واقع در بیرون دروازه نجف- با شرکت انبوهى از علماء، فضلا، طلاب، کسبه، اصناف و دیگر اهالى نجف به طرف صحن علوى تشییع شد. آیتالله العظمى خویى در صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع)، بر او نماز خواندند و سپس پیکر شهید را در ایوان حرم مطهر، مجاور مقبره علامه حلی(ره) به خاک سپردند.
پایان پیام/
نظر شما