ترویج قصه گویی درجامعه نیازمند ترغیب مادران است

کلبعلی قصه گویی را یکی از روش های آموزش غیر مستقیم دانست و گفت: روش آموزش توصیفی به صورت قصه گویی برای دروسی مثل تاریخ و علوم می تواند به منظور یادگیری راحت و موثر در مدارس اجرا شود.

 خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: از سال گذاشته داستان نویسی و قصه خوانی با عنوان طرح «عید و داستان» جایگزین پیک های نوروزی دانش آموزان شد تا بچه ها کتاب بخوانند، پای قصه مادربزرگ و پدربزرگها بنشینند و خاطرات خود را در طول تعطیلات بنویسند. به بهانه این طرح گفتگویی در مورد قصه و قصه گویی با «محبوبه کلبعلی» ، استاد دانشگاه و مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تریتیب دادیم که بدین شرح است:

 

قصه خوب چه ویژگی هایی دارد؟

قصه خوب باید به فرهنگ، جنسیت و سن مخاطب تناسب داشته باشد. بعضی قصه ها برای گروه مخاطب دختر و برخی برای پسران مناسب است. به عنوان مثال قصه رستم و سهراب از نظر روانشناسی بهتر است برای پسران نوجوان بازگو نشود. قصه ای خوب است که در داخل خود پندی به طور غیر مستقیم داشته باشد. بعضی قصه ها برای عموم مناسب هستند و برخی هم نه چون مخاطب خاص خود را دارند.

 

قصه گوی خوب باید از چه خصوصیاتی برخوردار باشد؟

یک قصه گو قبل از هر چیز باید با مخاطبان یک ارتباط حسی و روحی برقرار کند تا قصه را برای خود درونی کند. قصه گو باید توانمندی هایی مثل لحن، بیان و احساسات را در قصه دخیل کند . قصه هیجان بیشتر دارد و قصه گو باید قصه را با لحن صدایش بیان کند؛ هر جا داستان غم انگیز است با آن غم را به مخاطب منتقل کند و هر جا شادی است با لحن خود آن حس شادی را منتقل کند.

 

مهم ترین تاثرات قصه چیست؟

برای پاسخ به این سئوال باید به گذشته نگاه کنیم. یکی از روشهای نصیحت به طور غیر مستقیم، قصه بوده است. الان مستقیم به بچه ها می گویند این کار را بکن، آن کار را نکن و همین باعث فاصله بین بچه ها و والدین می شود. در قدیم وقتی پدربزرگ و مادربزرگ ها می خواستند مساله ای را بگویند در قالب قصه بیان می کردند و در حقیقت آموزش آنها غیر مستقیم بود.قصه ها در ساخت شخصیت بچه ها خیلی اثرگذار است. به عنوان مثال بچه ای داریم که می ترسد و با انتخاب یک قصه مناسب می توان ترس را در وجود او کمرنگ و رفع کرد. در حقیقت یکی از روشهای خوب آموزش غیر مستقیم، قصه گویی است.

 

امروزه وضعیت قصه گویی در دنیا چگونه است؟

در دنیا برای قصه گویی اهمیت خاصی قائل هستند. در کانادا بچه ها با هم کتاب می خوانند و دور هم می نشینند و برای هم قصه تعریف می کنند. در حقیقت هم کتابخوانی دارند و هم قصه گویی. در اکثر کشورهای دنیا آموزش بچه ها در مدارس به گونه ای است که آنها به قصه ترغیب می شوند. وقتی بچه ها در جمع حرف می زنند و قصه تعریف می کنند ، اعتماد به نفس شان بالا می رود.

 

نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در رونق و ترویج قصه و قصه گویی تا چه اندازه است؟

در کشور ما قصه گویی یکی از برنامه های روتین مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. در این مراکز هفته ای دوبار در هفته قصه گویی صورت می گیرد که خیلی از این قصه ها از فرهنگ محلی و بومی، بعضی از کتاب های موجود در کانون و برخی نیز از افسانه هایی ملل انتخاب شدند. از طرفی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با برگزاری جشنواره قصه گویی یک انگیزه در جامعه به خصوص بین مربیان کانون ایجاد می کند. علاوه بر این کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دوره های تخصصی قصه گویی برای مربیان دارد. در این دوره ها بهترین هایی همچون آقای بهرام شاه محمدلو که معروف به آقای حکایتی هستند و خانم دکتر فرشته مجیب به مربیان آموزش می دهند. آموزش ها عمیق و چند لایه است. حرکت جالبی که در جشنواره قصه گویی صورت گرفته این است که علاوه بر قصه گویان، بچه ها هم می توانند در این جشنواره شرکت کنند و با یکدیگر به رقابت بپردازند. همچنین در این جشنواره بخشی هم برای پدربزرگ و مادربزرگ ها در نظر گرفته شده است که این عزیزان که خاستگاه قصه هستند نیز بتوانند شرکت کنند. اخیرا جشنواره قصه گویی کانون بین المللی شده است و این بستری برای برای تبادل فرهنگی و اطلاعاتی، ارتباط بین قصه گویان کشورهای مختلف و یاد دادن و یاد گرفتن فراهم می کند.

 

در حال حاضر وضعیت قصه گویی در کشور ما چگونه است؟

یادم می آید در بچگی در جمعه ها در یک ساعت مشخص ، قصه ظهر جمعه از رادیو پخش می شد و ما مشتاقانه منتظر آن ساعت بودیم. اگر در محیط خانواده برای بچه ها قصه بگوییم ، آنها لذت می برند و خواستار قصه  شنیدن می شوند. احساس می کنم آن طور که باید و شاید در کشور ما به قصه گویی پرداخته نشده است. نهاد فعال مدنی که بخواهد در زمینه قصه با بچه ها کار کند به جز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود ندارد.

 

چه نهادهایی می توانند در ترویج قصه و قصه گویی موثر باشند؟

نخستین نهاد، نهاد خانواده است و به خصوص مادرها خیلی می توانند در ترویج قصه گویی اثر گذار باشند. به نظرم باید بر روی مادرها کار کنیم که آنها ترغیب به قصه گویی برای فرزندان خود شوند و به گذشته برگردند و همچون پدر و مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ خود قصه بگویند. مادرها می توانند همان قصه هایی که بلد هستند و یا قصه های روز را برای فرزندان خود تعریف کنند . این مساله باعث گسترش قصه گویی می شود. بعد از خانواده، آموزش و پرورش در ترویج قصه گویی می تواند موثر باشد. روش آموزش توصیفی به صورت قصه گویی در دروسی همچون تاریخ و علوم می تواند در مدارس به منظور یادگیری راحت و موثر به کار گرفته شود. نهاد کتابخانه ها هم گریزی به قصه گویی زده است اما نیروی تخصصی در این حوزه ندارد و برای همین کیفیت کار آنها در مقایسه با کانون پایین تر است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از نهادهایی است که در زمینه قصه و قصه گویی فعالیت دارد. در مراکز کانون قصه گویی صورت می گیرد. جشنواره قصه گویی به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار می شود . از طرفی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان و همچنین نیروهای متخصص و آموزش دیده دارد.

 

بچه های شما در کانون چقدر از قصه گویی استقبال می کنند؟ و آیا خاطره ای از قصه گویی دارید؟

اولین بار که قصه گویی برای بچه ها داشتم، اضطراب داشتم و می ترسیدم که بچه ها خوششان نیاید و یا نکند صحنه ای یادم برود. در آن روز با بچه هایی مواجه شدم که دستها را زیر چانه زده بودند و با دهان باز به من زل زده بودند و این نشان داد که از قصه خوششان آمده است.یادم می آید که برای هفته بعد یک قصه دیگر آماده کردم اما بچه ها دوست داشتند همان قصه قبل را برایشان تعریف کنم. این نشان می داد که از قصه قبلی خیلی خوششان آمده است. اینکه بچه ها مشتاق قصه ای می شوند علاوه بر قصه به توانمندی قصه گو هم بر می گردد. قصه گو باید با مخاطب خود به خوبی ارتباط حسی و چشمی برقرار کند . مکان قصه گویی هم مهم است. به عنوان مثال آلودگی صوتی باعث می شود که قصه گو و شنودگان قصه تمرکز نداشته باشند و حواسشان پرت شود. در مرکز ما یک حوضچه وجود دارد که بچه ها موقع قصه گویی به شکل دایره ای یا یو شکل می نشینند که همه بتوانند مربی قصه گو را ببینند.

 

 

کد خبر 774406

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha