خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: «در دوران امام باقر علیه السلام دو قطب علمی یکی در حجاز و مدینه قرار دارد که مبتنی بر رویکرد روایی است و دومی در کوفه و عراق که متکی بر قیاس است. این فضایی است که در جامعه اسلامی به وجود آمده است و طبیعتا اقتضا می کند که امام باقر هم وارد مباحث علمی شوند. این روایت از امام صادق وجود دارد که فرمودند قبل از پدر من – امام باقر – شیعیان ما در مباحث علمی و فقهی در حلال و حرام و حج و ... محتاج فرقه های دیگر بودند و به علمای فرقه های دیگر مراجعه می کردند اما پدر من به گونه ای احادیث را تشریح کردند که شیعیان ما از دیگران بی نیاز شدند و این دیگران بودند که به شیعیان محتاج گشتند و نیازهای خود را از شیعه برآورده کردند.»
آنچه در ادامه می آید گفتگوی گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با «دکتر رجبی پور، کارشناس تاریخ اسلام» است که پژوهش ها و تحقیقات وسیعی درباره امام محمدباقر علیه السلام انجام داده اند.
معروف است که ائمه نور واحد هستند اما در شرایط و اقتضائات که قرار می گیرند بسته به فضا جهت گیری و کارویژه و پروژه شان متفاوت می شود. اگر بخواهیم از این منظر به حیات امام محمد باقر (ع) نگاه کنیم چه نقاطی برجسته خواهد بود؟
بله این تحلیل شما کاملا درست است و ائمه با این که نور واحد هستند و از نظر مقام علمی و معنوی سطح بالایی دارند اما اقتضای شرایط و زمان وظایف مختلف سیاسی و اجتماعی را ایجاب می کند. حالا با این دیدگاه می توان گفت عصر امام باقر (ع) عصر آرامش سیاسی است. ما تا قبل از امام باقر بحث قیام مختار و زبیری ها را داریم اما در دوران امام باقر که از سال 94 تا 114 به طول می کشد در این 20 سال تقریبا یک آرامش سیاسی بر فضا حاکم است. در دوران امام صادق علیه السلام باز یک سری مشکلات سیاسی ایجاد می شود اما آنچه بدیهی است این که در دوران امام باقر علیه السلام منازعات سیاسی چندانی وجود ندارد لذا همین آرامش اجازه حرکت به سمت ابعاد دیگر را می دهد، همچنان که می دانیم این اتفاق هم روی می دهد و بحث های علمی و فقهی در این دوران روی می دهد. دوران امام باقر علیه السلام دوران فقهای سبعه است، هفت فقیه بزرگ در آن دوران وجود داشته که امام باقر هم عصر و معاصر با این فقهاست. در همین دوران است که بحث های مهم کلامی نظیر بحث درباره جبر و اختیار، قضا و قدر آغاز می شود و این که برای حل این مسایل تا چه انداره می شود از روایات استفاده کرد و تا چه اندازه به قیاس و استدلال متوسل گشت. در همین دوران است که کوفه به تدریج به مرکزی برای فقها و علمایی که اهل قیاس و استحسانات عقلی هستند بدیل می شود اما در مدینه گرایش همچنان روایی است و مسایل از دریچه روایات نگریسته می شود.
در حقیقت دو قطب علمی در حال شگل گیری است؟
بله در دوران امام باقر علیه السلام دو قطب علمی یکی در حجاز و مدینه قرار دارد که مبتنی بر رویکرد روایی است و دومی در کوفه و عراق که متکی بر قیاس است. این فضایی است که در جامعه اسلامی به وجود آمده است و طبیعتا اقتضا می کند که امام باقر هم وارد مباحث علمی شوند. این روایت از امام صادق وجود دارد که فرمودند قبل از پدر من – امام باقر – شیعیان ما در مباحث علمی و فقهی در حلال و حرام و حج و ... محتاج فرقه های دیگر بودند و به علمای فرقه های دیگر مراجعه می کردند اما پدر من به گونه ای احادیث را تشریح کردند که شیعیان ما از دیگران بی نیاز شدند و این دیگران بودند که به شیعیان محتاج گشتند و نیازهای خود را از شیعه برآورده کردند.
در حقیقت تا قبل از امام باقر فقه شیعه هنور تشکیل نشده است؟
بله البته روایت ها و بحث های کلامی و تفسیری و عقلی از امامان ما وجود دارد اما هنور آن علم کلامی و فقهی شیعه شکل نگرفته است.
بنابراین می شود مهم ترین کارویژه امام باقر (ع) را حرکت در یک پروژه علمی دانست؟
همان طور که عرض کردم این دوره دوره رشد مباحث علمی است و شیعیان قبل از امام باقر (ع) آگاهی کاملی به مباحث دینی خود نداشتند لذا تمرکز امام باقر این است که شیعیان را از نظر علمی رشد دهد.
آیا نحوه آموزش شیعیان شبیه دوران امروز آموزشی بوده که فی المثل یک مرکزی تاسیس شود و افراد در آن حضور داشته باشند؟
دانشگاه رسمی به گونه ای که مکانی باشد و دانشجویان رسمی و ... مسلما این طور نبوده است، در حقیقت امام به دنبال این بودند که از فرصت ها استفاده کنند و فی المثل یکی از بهترین فرصت ها موسم حج بوده است. ما از امام باقر (ع) روایت بسیاری داریم که به پیروان خودشان می فرمایند که به حج بیایید یا می فرمایند صرف حضور در حج و طواف دور خانه خدا کافی نیست و حج شما وقتی کامل می شود که به دیدار معصوم بروید. در حقیقت امام از همه امکان هایی که دور و برشان بوده برای آموزش شیعیان استفاده می کردند و در این ملاقات هاست که خود به خود مسایل علمی هم مطرح می شود.
روایت داریم که امام باقر در مدینه حمام داشتند و صاحب حمام بودند و نکته این جاست که در همین حمام هم بحث های علمی مطرح می شده است یا در مکه وقتی حضور داشتند در چادر امام این بحث ها وجود داشته است. حالا بحث ها بیشتر انفرادی بوده یا این که دسته ای از افراد چند نفری - 10 – 5 نفر - به محضر امام می آمدند.
نامه نگاری چطور؟
در کنار دیدارهای حضوری نامه نگاری هم بوده اما نامه نگاری ها بیشتر در زمان ائمه دیگر رونق می گیرد.
آیا می توانیم بگوییم اوج حرکتی که امام باقر (ع) شروع می کنند در زمان امام صادق (ع) روی می دهد؟
واقعیت آن است که ستون و بنای اصلی در زمان امام باقر روی می دهد و کاری که ایشان می کند اگر به درستی نگاه شود عظیم و بزرگ است. شاید این عبارت تا حدودی جایگاه ایشان را نشان دهد. هشام ابن حکم می گوید مردم عراق پیامبرشان محمد باقر است، مفتی شان محمد باقر است که برای مردم فتوا می دهد.
برای حسن ختام گفتگو روایتی از امام باقر (ع) را بفرمایید
روایت های زیادی از حضرت وجود دارد آنچه اکنون به نظرم می آید روایتی است از امام باقر که می فرماید "عالمی که از علم او استفاده شود بهتر از هفتاد عابد است." در دوران کنونی هم نگاه کنیم می بینیم دانشمندانی که در همه جهات به وظایف علمی خود عمل می کنند و نفع آن ها به جامعه می رسد مقام و جایگاه آن ها بالاتری از عابدی است که در یک گوشه نشسته و عبادت می کند. این ارزش و جایگاه علم را نزد معصوم نشان می دهد.
نظر شما