خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف- فاطمه کریم اللهی: «هنر امام باقر (ع) و به دنبال ایشان امام صادق علیهما السلام این بود که شیعه محتاج را به شیعه مرجع تبدیل کردند. این مهم ترین اتفاقی است که در تاریخ حیات فکری شیعه رخ داده است و طی آن شیعه محتاج به شیعه مرجع تبدیل شود. به عنوان نمونه می توان به این نکته اشاره کرد که در این دوره زیر نظر امام باقر افرادی از شیعه پرورش یافتند که این افراد مرجعی برای پاسخگویی به سوالات و اشکالات شیعیان در شهرهای مختلف بودند. از جمله این افراد می توان به ابان ابن تغلب نام برد که حضرت خطاب به او می فرماید تو موظفی که در مسجد مدینه بنشینی و برای مردم فتوا بدهی حضرت می فرماید من دوست دارم مثل تو کسی صاحب کرسی فتوا در مدینه باشد. همچنان که در این دوره می بینیم که محمد ابن حنیفه هم در جایی دیگر صاحب کرسی است.»
آنچه در ادامه می آید گفتگوی گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با دکتر معارف عضو هیات علمی دانشگاه مذاهب اسلامی به مناسبت فرا رسیدن میلاد باسعادت امام محمد باقر علیه السلام است.
معروف است که ائمه نور واحد هستند اما در شرایط و اقتضائات که قرار می گیرند بسته به فضا جهت گیری و کارویژه و پروژه شان متفاوت می شود. اگر بخواهیم از این منظر به حیات امام محمد باقر (ع) نگاه کنیم چه نقاطی برجسته خواهد بود؟
در بین امامان ما هر کدام شان بسته به شرایطی که داشتند و وضعیتی که در آن قرار می گرفتند شخصیتی را متناسب با زمانه خود به ظهور می رساندند. در این میان امام پنجم ما امام محمدباقر علیه السلام که معروف به باقرالعلوم هستند موفق شدند حرکت علمی خاصی را در بین شیعه ایجاد کنند بنابراین بی مناسبت نیست که چند دقیقه ای در این باره سخن بگوییم.
مقدمتا بر اساس روایات معتبر تاریخی به این موضوع اشاره کنیم که لقب باقرالعلوم از جانب رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم به امام باقر (ع) عطا شده است و ریشه آن به ماجرایی برمی گردد که برای جابر ابن عبدالله انصاری از اصحاب پیامبر روی می دهد. ایشان می فرماید من در سالی بیمار شدم و آن قدر این بیماری سخت و گران بود که فکر کردم از این بیماری جان سالم به در نخواهم برد. پیامبر (ص) در آن روزهای سخت بیماری به عیادت من آمد و بشارت دادند که من بر اثر این بیماری از دنیا نخواهم رفت. همان موقع امام حسین (ع) خدمت پیامبر (ص) بودند و پیامبر روی به من کردند و فرمودند تو عمر درازی خواهی داشت تا این که نوه فرزندم حسین را خواهی دید در آن روز سلام مرا به او برسان: "انه یبقرالعلم بقرا / او کسی است که دانش را می شکافد چه شکافتنی" و تاریخ نشان داد که این پیشگویی پیامبر به حقیقت پیوست و جابر ابن عبدالله انصاری عمر درازی یافت و امام محمد باقر را البته در سن طفولیت درک کرد و سلام پیامبر را به او رساند. این یکی از پیشگویی های پیامبر (ص) ما در حق یکی از نوادگان شان است و شیعه و سنی هم به این حدیث پیامبر توجه نشان داده اند.
آنچه درباره امام محمد باقر (ع) می توان بیان کرد این که حضرت در سال 94 هجری به امامت می رسند که بعد از درگذشت پدر بزرگوارشان بوده است. ایام امامت امام محمد باقر مصادف با اواخر قرن اول و دهه های اول قرن دوم و دوران امامت ایشان مصادف با افول قدرت بنی امیه است، ضمن این که برخی از حاکمان بنی امیه گاهی افراد معتدلی بودند که قدری به امامان شیعه و اهل بیت احترام می گذاشتند که از مشخص ترین آن ها می توان به عمر ابن عبدالعزیز اشاره کرد که در ایام امامت امام محمد باقر چند صباحی والی مدینه بود و فوق العاده به امام باقر احترام می گذاشت. این شخص در سال 99 هجری خلیفه کل سرزمین های اسلامی شد و معروف است که در این دوره او لعن بر امیرالمومنین (ع) را قدغن کرد و هم این که دستور داد فدک را به اهل بیت برگرداند.
در حقیقت شما به این موضوع اشاره می کنید که مجموعه ای از شرایط چون تضعیف بنی امیه و اعتدال رفتاری برخی حکمای آن که هم عصر با امام محمد باقر بودند در مجموعه حرکت های حضرت موثر بود؟
بله در حقیقت یک عامل از میان عوامل دیگر است. اهل سنت می گویند امام باقر فرموده است که عمر ابن عبدالعزیز نجیب بنی امیه است البته این روایت را در شیعه نداریم. در هر حال ضعف و افول بنی امیه و عوامل دیگر باعث شد که فضای مناسبی برای امام باقر به وجود آید که حضرت در شهر مدینه درِ خانه خود را به روی مشتاقان علوم باز بگذارد که در این میان نکته قابل توجه این است که بسیاری از بزرگان اهل سنت چون ابوحنیفه و دیگران به نزد امام می آمدند و شرح گفتگوی این بزرگان اهل سنت با امام باقر در تاریخ ثبت است. نکته دیگر درباره رویکرد امام باقر علیه السلام در این دوره این است که امام تنی چند از شیعیان را که استعدادهای خوب و برجسته بودند مثل زراره، محمد ابن مسلم، ابوبصیر و ... را به سوی خود جذب کردند و حرکت علمی ریشه ای را به صورت فردسازی بنیان نهادند. این حرکت در طول مدت زندگانی امام باقر ادامه داشت و زمانی که حضرت در آستانه وفات قرار گرفتند فرزندشان امام جعفر صادق علیه السلام را صدا زدند و فرمودند یا جعفر من سفارش اصحاب خود را به تو می کنم به تعبیر امروزی ها تو این افراد را زیر بال و پر بگیر و امام جعفر صادق در جواب فرمودند که قربان تان شوم چنان در تربیت آنان اهتمام می کنم و جدیت به خرج می دهم که هر کدام از آن ها در شهری که زندگی می کند به علم اهالی آن شهر نیازی نداشته باشد بلکه مردمان آن شهر باشند که به علم و دانش این افراد نیازمند و محتاج باشند و همین طور هم شد و بخش اعظم زندگی امام صادق (ع) صرف تربیت چنین شاگردانی در جهان اسلام شد.
پیش از امامت امام محمد باقر و امام جعفر صادق ظاهرا به مفهوم متداول کلمه شیعه فقهی در میان مردم نداشت و شیعیان محتاج بودند که مسایل خود را از بزرگان اهل سنت بپرسند. ریشه این اتفاق کجا بود؟
بعد از واقعه کربلا و به دلیل خفقانی که در دوره امام سجاد علیه السلام بر شیعیان اعمال شد عملا ارتباط شیعه با امامت قطع شد و شیعیان از اطراف امام سجاد و ائمه پراکنده شدند چون به ویژه در زمان حجاج ابن یوسف کسی از شیعیان جرات نمی کرد که خدمت امام برسد و از محضر امام استفاده کند کار به جایی رسید که شیعیان وقتی می خواستند به حج مشرف شوند وقتی می خواستند مناسک حج را به جا بیاورند به بزرگان اهل سنت مراجعه می کردند احکام حج و حلال و حرام را از بزرگان اهل سنت می پرسیدند. در این دوره ما با شیعه ای مواجه هستیم که می توانیم آن ها را شیعه محتاج بنامیم خب البته در این میان بزرگان اهل سنت احکام را با مبانی خود که گاهی با رای و قیاس بود اعلام می کردند.
و هنر امام باقر (ع) در این میان چه بود؟
هنر امام باقر و به دنبال ایشان امام صادق علیهما السلام این بود که شیعه محتاج را به شیعه مرجع تبدیل کردند. این مهم ترین اتفاقی است که در تاریخ حیات فکری شیعه رخ داده است و طی آن شیعه محتاج به شیعه مرجع تبدیل شود. به عنوان نمونه می توان به این نکته اشاره کرد که در این دوره زیر نظر امام باقر افرادی از شیعه پرورش یافتند که این افراد مرجعی برای پاسخگویی به سوالات و اشکالات شیعیان در شهرهای مختلف بودند. از جمله این افراد می توان به ابان ابن تغلب نام برد که حضرت خطاب به او می فرماید تو موظفی که در مسجد مدینه بنشینی و برای مردم فتوا بدهی حضرت می فرماید من دوست دارم مثل تو کسی صاحب کرسی فتوا در مدینه باشد. همچنان که در این دوره می بینیم که محمد ابن حنیفه هم در جایی دیگر صاحب کرسی است.
آنچه مسلم است این که در زمان امام باقر (ع) حدیث شیعه رویش و تولد جدید یافت. امام در این دوره یارانی را تربیت می کند که حافظ و پاسدار روایات هستند و امام صادق (ع) هم این شیوه را به کمال رساندند. مثل این می ماند که امام باقر نهال برومندی را کاشتند و در زمان امام صادق این نهال به شجره ای تنومند با شاخ و برگ های فراوان بدل شد. آنچه در کتاب "الرجال" شیخ طوسی آمده امام باقر 500 راوی و صحابی داشته اند که اکثر آن ها دانشمند بودند و هزاران روایتی که در سطح کتب اربعه و سایر کتاب های حدیثی ما آمده محصول تلاش های امام باقر علیه السلام و این افراد است.
نظر شما