به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از آمل بهترین روایتگر زندگی مردان جنگ، همسران آنها هستند؛ چرا که آنها به خوبی از رفتارها، خلق و خو و زوایای پنهان و پیدای شخصیت مردان جنگی با خبر هستند و با تمام افت و خیزها، تلخی و شیرینی زندگی با یک مرد جنگی دست و پنجه نرم کرده اند و آن را چشیده اند.
خانم نیکخو یکی از این زنان مهربان و صبور است. در این کتاب، ایشان روایتگر روزهای زندگی خودش و زندگی مشترکش با شهیدش (علی خداداد) است.
شهید سبزعلی خداداد، فروردین سال 1338 در روستای هتکه پشت در شهرستان بابل به دنیا آمد. وی دوره ابتدایی را در دبستان روستای زادگاه خود گذراند و چندی بعد برای ادامه تحصیل به شهرستان بابل رفت و مقطع دبیرستان را در رشته فرهنگ و ادب تحصیل کرد. او در سال 1357 به علت شرکت مستمر در فعالیتهای انقلابی از ادامه تحصیل بازماند و موفق به اخذ مدرک دیپلم نشد.
در همین سال فعالیتهای وی به اوج خود رسید تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. بعد از انقلاب به همراه شهید بزاز و دیگر دوستان انقلابی برای حفظ دستآوردهای مقدس انقلاب علیه گروهکها و احزاب ضد انقلاب مبارزه میکرد.
با شروع توطئه ضد انقلاب در غرب کردستان، خداداد دورههای آموزش عمومی و تخصصی را در سال 1359 در بسیج بابل فرا گرفت. همان سال به همراه اولین گروه اعزامی از شهرستان بابل به کردستان اعزام شد و در منطقه سنندج، سقز، بانه و سردشت فعالیتهای گسترده ای داشت. مدتی نیز به عنوان فرمانده تیپ در منطقه سردشت ایفای نقش کرد و در تاریخ 6 آذر 1359 به شهر بابل بازگشت.
در بخشی از این کتاب آمده است:
فرو ریختن خانه را میدیدم، ولی چیزی نمیشنیدم. داخل اتاقهای خانه بی هوا و بی هدف میچرخیدم. وسایل خانه که تکه تکه با علی آقا جمع کرده بودیم نگاه میکردم. آن لحظه حس کردم تنها روی زمین ایستادهام و کس دیگری روی زمین نیست. هیچ کس نیست. به خدا گفتم: خدایا من که را صدا بزنم؟ به کجا چنگ بزنم؟
در بخشی از وصیتنامه شهید سبزعلی خداداد آمده است:
برادران عزیزم! قدر این رهبر را بدانید همیشه ودر همه حال مطیع امر رهبر باشید و فرمانشان را با جان و دل پذیرا باشید، سرپیچی از دستورات ایشان سرپیچی از دستورات امام زمان(عج) است و خداوند از این امر راضی نیست و امت اسلامی باید رهبر داشته باشد چونکه بدون رهبر و بدون هادی از هم خواهد پاشید.
بنابراین ما باید خود را تابع محض ولایت فقیه قرار بدهیم و از ولی فقیه زمان خود حضرت امام خمینی اطاعت کامل بکنیم تا خدا از ما راضی باشد و خداوند ایشان را تا انقلاب مهدی (عج) برای هدایت امت اسلامی حفظ بفرماید.
برادران عزیز و حزب اللهیام! در بسیج مستضعفین بیشتر شرکت کنید و هر چه بیشتر در جلسات بسیج بروید با این عزیزان بسیجی همگام شوید و با آنها همکاری کنید و آنها را تشویق کنید چون بسیج بازوی پرتوان ولایت فقیه است و از برادران بسیجی خودم میخواهم که با اخلاق اسلامی و برخوردهای صحیح خود جوانانی که خواهان عضویت در بسیج هستند، جذب نمایید.
از برادران و خواهرانم می خواهم که در نماز های جمعه و جماعت شرکت نمایند، خصوصاً نماز دشمن شکن جمعه که لرزه بر اندام دشمنان اسلام و ابرقدرت های جهانخوار می اندازد. در مراسم دعای کمیل و غیره شرکت کنید و معنویات خود را بالا ببرید چون دعا انسان را به خدا نزدیک می کند. برادران عزیزم! جبهه جنگ را فراموش نکنید و بیشتر به جبهههای حق علیه باطل بروید تا اسلام در این جنگ پیروز شود و کفر سرنگون گردد.
برادران باید سعی کنیم تا انقلابمان را به کشورهای تحت سلطه ابرقدرتها صادر کنیم و یکی از وظایف مهم ما صدور انقلاب اسلامی است به کشورهای اسلامی تحت سلطه آمریکا و شوروی.
چاپ دوم کتاب «ساره» روایت همسر سردار شهید علی خداداد به قلم حسن شیردل و حسین شیردل در 400 صفحه و توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
نظر شما