«خدامحوری»، حضرت زهرا(س) را «امّ ابیها» و دلارام امیرمومنان(ع) کرد

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر در تشریح فلسفه جریان سازی سبک زندگی فاطمی(س) در طول تاریخ، گفت: مقام بالا و ظرفیت نورانی حضرت صدیقه(س) از خدامقصدی ایشان ریشه می گیرد، محوری که در تمدن سازی بشدت به آن نیاز داریم.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها و به منظور بررسی مولفه های سبک زندگی فاطمی(س) که می توان از آنها در حوزه تمدن سازی بهره برد با حجت الاسلام والمسلمین «علی سرلک»، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر، مدرس حوزه و دانشگاه گفت وگویی داشته ایم که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

 

وجود چه عنصر و مولفه ای در سبک زندگی فاطمی(س) باعث شده این سبک در طول تاریخ حیات و پویایی داشته باشد و علی رغم گذشت 14 قرن هنوز بتواند جریان سازی کند و پایه ای برای ساخت تمدن نوین اسلامی باشد؟

 

از مهمترین مسائلی که در سبک زندگی فاطمی(س) باید به آن توجه کرد این است که مقصد حضرت زهرا(س) خدا است و این خدامحوری و خدامقصدی، بسیاری از رفتارها و مواضع ایشان را تبیین کرده است.

از این رو، اگر حضرت زهرا(س) را منهای این نگرش بفهمیم و بدون آن به سبک زندگی شان دست بیابیم، قطعاً به بسیاری از ابهامات و حتی تناقضات برمی خوریم اما وقتی بدانیم این هدف متعالی یعنی جلب رضای خدا محور سیره ایشان بوده آنگاه درک خواهیم کرد که چرا دختری، همسری و مادریِ حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) چنین جریان ساز بوده است.

برای مثال اینکه رسول خدا(ص) در شعب ابیطالب و آن شرایط سخت محاصره اقتصادی، به حضرت زهرا(س) «امّ ابیها» می گفتند به دلیل خدامحوری ایشان است، به عبارت دیگر، این تعبیر بلند که خاستگاه آن وحی است برگرفته از ظرفیت عظیم، نورانی و ربّانی در فاطمه زهرا(س) است که از خدامقصدی شان ریشه می گیرد.

 

آیا در نقش همسری و مادری و یگانه بودن وجه الگویی آن حضرت(ع) نیز همین خصیصه یعنی خدامحوری تاثیر داشته است؟

 

بله، اینکه امیرالمومنین(ع) که با همه مشکلات دنیا خم به ابروی شان نمی آوردند، می فرمایند: با دیدن فاطمه(س) همه غصه هایم برطرف می شد هم قطعاً به دلیل دل بریدن حضرت صدیقه(س) از دنیا و اتصال به خدا بوده است که چنین دلارام مولای متقیان(ع) بودند.

همچنین است در رابطه مادر و فرزندی و حتی فراتر از آن در ارتباط حضرت(ع) با همسایگان؛ اینکه ایشان شب تا صبح مشغول به عبادت هستند و وقتی امام مجتبی(ع) می پرسند: چرا شما فقط همسایگان را دعا می کنید؟ و حضرت(س) در پاسخ می فرمایند: «اول همسایه بعد خانه» بی تردید از منبعی الهی سرچشمه می گیرد منبعی که پیامبر(ص) درباره آن فرمودند: به قدری درباره همسایه سفارش شده که گمان کردم همسایه از انسان ارث می برد.

لذا این خدامحوری باعث شده تا برکات وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه(س) در نقش های دختری، همسری، مادری، همسایگی، فامیلی و ... جلوه های فوق العاده ای داشته باشد.

 

آیا راهی به تاسی از این سبک زندگی وجود دارد و می توان به برخورداری از جلوه هایی از آن امیدوار بود؟

 

ما در سبک زندگی وقتی می توانیم از این نورانیت الهام بگیریم، که بدانیم معنای زندگی فاطمی(س) چه بوده است؟ که یک معنا بیشتر نداشته جز خدامحوری، چنان که ایشان از خود به «کنیز خدا» تعبیر کرده اند.

همین خدامحوری باعث شد وقتی خواستند با تحلیل دقیق از شرایط زمانه موضع گیری تند سیاسی داشته باشند در خطبه آتشین خود در مسجدالنبی(ص) در ابتدا به خط ارتباطی با خدا اشاره کردند و فرمودند: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، کَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها»، این یعنی ایشان  در بحرانی ترین شرایط هم به ضرورت خدامحوری تاکید و تصریح داشته و به آیندگان یادآور شده اند که در عین پیشرفت های مادی و فناورانه اگر بخواهند به رشد واقعی دست بیابند راهی جز این ندارند.

 

چنین محور و مقصد چه رهاوردی برای حضرت زهرا(س) داشته است؟

 

رهاورد این سبک از زندگی آن است که همه اولیاء و انبیای الهی مقابل مقامات آن حضرت(ع) سر تعظیم و تکریم فرود آورده اند و در زیارتنامه شان می خوانیم که خدا قبل از آنکه ایشان را بیافریند، مورد آزمون قرارشان داد و این یک حقیقت قدسی است لذا امام عسکری(ع) می فرمایند: «ما حجت خدا بر مردم هستیم و مادرمان فاطمه(س) حجت خدا بر ما».

این  جایگاه قدسی می تواند به خوبی این جلوه های تاریخ ساز سبک زندگی فاطمی(س) را نشان دهد.

 

مقام معظم رهبری در بیانیه «گام دوم انقلاب» بر ضرورت تمدن سازی و مسئله سبک زندگی تاکید کرده اند آیا می توان از سبک زندگی فاطمی(س) برای تحقق این اصول در گام دوم بهره برد؟   

 

تمدن های گوناگونی در طول تاریخ بروز و ظهور داشته و بعد افول و سقوط کرده اند، باید توجه داشت تمدن سازی کاری عظیم است و باید پایه های محکم و حساب شده داشته باشد، اگر بنا است اسلام به تمدن متناسب با خود دست بیابد (تا کنون مجال آن به معنای درست کلمه یعنی جریان سازی در سطح کلان محقق نشده است) باید پایه اساسی و معیار خود را داشته باشد.

تمدن اسلامی به ابدیت یعنی حتی فراتر از تاریخ نظر دارد، این مهم در نگاه و سیره حضرت زهرا سلام الله علیها فراوان به چشم می خورد، چیزی که حضرت زینب(س) هم در کاخ یزید به آن اشاره کرده و فرمودند: والله تو نمی توانی ما را به فراموشی بسپاری. این سخن ناشی از نگاه در مقیاس ابدیت است که حتی تاریخ برای هدف گیری آنها قامتی کوتاه دارد.

به عبارت دیگر، تمدن باید فراتر از زمان و مکان به عناصر تشکیل دهنده خود روی بیاورد. اگر خدامحوری که اساس و بنیان سبک زندگی فاطمی(س) است در تمدن سازی مبنا قرار گیرد آنگاه انسان در جایگاه اصلی خود قرار گرفته و از انسان متمدن، جامعه متمدن خلق می شود.

این همان تبلور «الله جلّ جلاله» است؛ یعنی اگر خدا آرزوی آرزومندان قرار گیرد تمدن بزرگ شکل می گیرد که هیچ چیز نمی تواند پایه آن را فرو بریزد.

این مهم سرلوحه اولیای الهی بوده اگرچه ما به معنای واقعی به تمدن اسلامی نرسیده ایم اما به فرهنگ ناب شیعی دست یافته ایم که بعد از 1400 سال همچنان زنده و پویا است.

 

معنویت و اخلاق در سبک زندگی فاطمی(س) چه جایگاهی دارد و الهام از آن چقدر به ما در تحقق گام دوم انقلاب کمک می کند؟

 

معنویت و اخلاق در معماریِ تمدن اسلامی نقش بندکشی و بُتن ریزی  را دارد و عبارت است از فضای سالمی که انسان ها در انتخاب مسیر خود در آن تنفس کرده و ریه های شان را به آلودگی ها و سموم مبتلا نمی کنند، اساساً قصه اخلاق و معنویت بستر سالم و زمینه مساعدی است که می تواند سبب جوانه زدن بذرها شود.

لذا اگر افراد یک جامعه از معنویت و اخلاق دور شده و به سمت هوس ها و عهدشکنی رفته و اهل فریب، کم فروشی و امثال آن شوند، این جامعه جهنم مجسم می شود.

این یعنی اخلاق و معنویت شرط لازم و ضروی است که فضا را به سمت خدای متعال سوق می دهد و بی اخلاقی در مقابل آن حتی اگر به لحاظ فکری و علمی هم دستاورد داشته باشیم، ما را دچار انحطاطی بزرگ می کند.

 

چه نوع معنویتی را می توان از سبک زندگی فاطمی(س) برای رشد و فلاح جامعه الهام گرفت؟

 

به نظر می رسد معنویت هم در رونق عبادات و مناسک است و هم در رونق بازار مناجات و هم در حفظ حرمت آحاد جامعه مثل محترم دانستن بزرگان و توسعه ابنیه و ...؛ اخلاق هم عبارت است از مناسبات اعتمادبرانگیز انسانی که در بهره گیری متقابل از توانمندی های یکدیگر دارند.

اساساً الگوگیری از سیره اولیاء بدون اخلاق و معنویت ناممکن است، در برخی روایات است که برخی مدعیان تشیع برای دیدار حضرات معصومین(ع) می رفتند اما ائمه(ع) آنها را به حضور نمی پذیرفتند، چون پایبندی لازم را به معنویت و اخلاق نداشتند.

سیره اولیای الهی در سبک زندگی کسانی جاری می شود که اهل معنویت و اخلاق باشند گویی شرط لازم برای شبیه شدن به سبک زندگی فاطمی(س) عنصر معنویت و اخلاق است.

 

کد خبر 769002

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha