به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت الله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیهای مهم و راهبردی با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به تبیین ویژگیهای مسیر پرافتخار پیموده شده در چهل سال گذشته و برکات خیرهکننده انقلاب اسلامی در رساندن ایران عزیز به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمان ها، خطاب به جوانان و آیندهسازان ایران مقتدر، الزامات این جهاد بزرگ را در هفت سرفصل اساسی بیان کردند.
ایشان در سرفصل هفتم این بیانیه در مورد سبک زندگی عنوان کردند: «سخن لازم در این باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامی گذارم و به همین جمله اکتفا می کنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیان های بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوان ها است.»
با توجه به اهمیت ابعاد این بیانیه و همچنین تاکید مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نسبت به مساله سبک زندگی بر آن شدیم گفت وگویی با حجت الاسلام «محمد شبدینی پاشاکی»، استادیار پژوهشکده الهیات و معارف اسلامیِ پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) داشته باشیم، وی تاملات و نوشته های متعددی در باب مساله سبک زندگی داشته است. در ادامه حاصل بخش دوم و پایانی این گفت وگو تقدیم حضورتان می شود:
آنچه که در سبک زندگی اسلامی به عنوان یک مهارت به حساب می آید و می تواند افراد را در مراحل مختلف یاری رسانی کند، چیست؟ به بیان دیگر نقطه قوت این مدل از زندگی در چه چیز نهفته است؟
قبل از هر چیز مقدمه ای را بیان می کنم، این مساله را نمی توان کتمان کرد که غرب با بهره مندی از تکنولوژی و روش های مختلف توانسته در بهتر زندگی کردن انسان ها موثر باشد اما با این وجود خلاهای زندگی در زیست انسان مدرن همچنان باقی مانده که از جمله مهمترین آنها معنویت است.
از طرف دیگر سبک زندگی اسلامی برای همه دوران ها برنامه ارایه کرده است، اما وجه بارز در این مدل زندگی، وجود معنویت و مهارت ارتباط با خداست که بسیاری از انسان ها از آن دور هستند و زمانی که به تاریکی در زندگی شان می رسند بدترین تصمیم ها را می گیرند برای مثال اقدام به خودکشی می کنند.
با این وصف، معنویت نقش مهمی را در زندگی انسان ایفا می کند، دین مبین اسلام از این عنصر در عرصه های مختلف زندگی یاد کرده و همواره یاد خدا را عامل مهم خوشبختی در زندگی معرفی می کند.
با این وجود علت آنکه سبک زندگی غربی بعضا در برخی کشورها و از جمله در جامعه ما نیز ریشه دوانده است، چیست؟
علت آن است که در آشفتگی جهان امروز که مملو از انواع و اقسام ارتباطات شبکه ای و مجازی است، نتوانسته ایم به درستی آموزه ها و معارف دین را تبیین کنیم. از طرف دیگر یکی از اصول سبک زندگی عدالت محوری است.
در دین مبین اسلام بر اصل برادری دینی و عدالت تاکید بسیاری شده است. اگر توجه کنیم این دو از اصولی است که در مباحث سایر ادیان و در قالب های مختلف در مباحث جامعه شناسی مطرح شده است. اینکه در جامعه چه طور زندگی کنیم و چه ارتباطی با مردم داشته باشیم، همه و همه سبب می شود که در جامعه نوعی وفاق شکل بگیرد البته در صورتی که همه چیز بر اساس عدالت باشد.
با این حال در شرایط فعلی مردم احساس می کنند که مشکلات اقتصادی فراوان شده است، کسی به دیگری رحم نمی کند. دیگر مثل اوایل انقلاب نیست که مردم پشت هم در می آمدند، حال سوال آن است که تکلیف ما چیست؟ چه طور سبک زندگی خود را همچنان بر اساس دین و فرهنگ خودمان پیش ببریم؟
سبک زندگی اسلامی در چهار حوزه فردی، اجتماعی، ارتباط با دیگران، ارتباط با طبیعت که البته مورد اخیر در جامعه ما رو به فراموشی است برنامه دارد. امروز بسیاری از آموزه هایی را که اسلام هزار و چهارصد سال قبل بیان کرده، در تریبون های بین المللی از سوی سازمان ها و نهادها ارائه می شود در حالی که ما خود از آنها غافل هستیم!
معتقدم اگر آموزه های دین به درستی برای مردم بیان و در عین حال مباحث بروز مطرح شود، شاهد خواهیم بود که جامعه تاثیر می پذیرد.
به نظرتان انسان مسلمان فارغ از همه دغدغه های معمول که هر شخصی ممکن است در هر نقطه از جهان در زندگی اش با آن مواجه شود، چگونه می تواند آرامش دین مدارانه را در زندگی احیاء کند؟
برای پاسخ به این پرسش باید چند مولفه را مورد توجه قرار داد، نخست آنکه زندگی انسان نیازمند آن است که او با اجتماع زندگی کند، دور از سایر انسان ها زندگی کردن برای طبع آدمی مفید نخواهد بود. ما می گوییم روحیه برادری یا اخوت، می گوییم اصل مواسات و برادری، اگر در جامعه این مولفه ها وجود نداشته باشد دیگر چیزی از سبک زندگی دینی نمی ماند که بخواهد آرامشی را برای مردم به ارمغان بیاورد.
بنابراین هر فرد مسلمان باید این روحیه اخوت و برادری را در خود تقویت کند و ما باید آن را احیا کنیم، این روحیه و این رویکرد بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری بود است. البته در جامعه ما این مساله دیده می شود، مردم ما بی خیال نیستند و اینگونه نیست که نسبت به یکدیگر بی تفاوت باشند. با این حال باید کاری کنیم که این اتفاق در زندگی افراد پررنگ تر شود، همین حس همیاری با مردم سبب می شود که آرامش به زندگی تزریق شود.
از طرف دیگر ارتباط با خداوند و توجه به معنویات نقش مهمی در ایجاد آرامش در انسان دارد، منظور از ارتباط با خدا این نیست که انسان برود و در اتاقش را ببندد و بگوید می خواهم نماز بخوانم و بیست و چهار ساعت شبانه روز تسبیح به دست باشد.
عبادت چیزی جز خدمت به خلق نیست، می خواهم بگویم که ارتباط با خدا در راستای ارتباط با مردم است، یعنی اگر پیامبر(ص) این قدر محبوب و تبدیل به چهره ای جهانی شد به دلیل آن است که همواره برای مردم تلاش می کرد و غم مردم را داشت، چنان که خداوند فرمود: «مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى» (قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى).
ارتباط با خدا سبب می شود که انسان مسئولیت اش نسبت به مردم بیشتر شود و این امر به تنهایی عاملی است که افراد بیشتر در جامعه حضور پیدا کنند، در نتیجه معتقدم اگر هر انسان مسلمانی در جامعه ما این دو مهارت را حفظ کند یعنی مهارت ارتباط با خداوند متعال و دیگری مهارت ارتباط با برادران دینی، می تواند زندگی خود را بر اساس حسن خلق و آرامش بنا نهاده و موفق باشد.
نظر شما