مسجدی ها/یک کارتن خواب

مهدی به من نگاهی می اندازد و می رود چون انگار می داند که به نظر خیلی ها، مساجد برای امثال او، کمتر جایی دارند.

خبرگزاری شبستان، سرویس مسجد و کانون های مساجد: ساخت مساجد به عنوان محلی برای نیایش، تجمع و تعامل مسلمانان در طول تاریخ اسلام همواره مدنظر بسیاری از بزرگان دینی و حاکمان و مسئولان کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی بوده و هست.

 

 

وجود جایگاهی برای پرداختن به مسایل اجتماعی و ارتقای ابعاد گوناگون زندگی افراد از جمله زندگی اجتماعی مسلمانان در جوامعی که این گروه در آن ها زندگی می کنند می تواند مأمنی برای افزایش سطح کیفی زندگی این افراد و حتی تمامی کسانی باشد که در این محیط ها اعم از شهرها و کشورها زندگی می کنند و در طول سالیان سال در آن ها به دنیا می آیند و می بالند و زندگی می کنند.

 

 

ضرورت پرداختن به وجود مساجد در محیط های اجتماعی گوناگون و افزایش کارکردهای آن ها برای پاسخگویی به نیازهای انسان ها در جوامع مختلف، موضوعی است که همواره در طول تاریخ اسلام بر آن تاکید شده است و در جوامع گوناگون به شکل های مختلفی به انجام رسیده است.

 

 

موضوعی که در سلسله نوشتارهای «مساجد و معابر» و «مسجدی ها» به آن پرداخته می شود نگاه کمی دقیق تر به مقوله ایجاد مساجد و نیاز کنشگران اجتماعی به وجود آن ها در اطراف محیط های زندگی افراد و نیز چگونگی نقش آفرینی این اماکن دینی در زندگی امروزی بشر است.

 

 

در ادامه به یکی از موضوعات مطرح در زمینه مساجد پرداخته می شود:

 

 

مهدی می گوید "سه سال است که کارتن خواب شده‌ام" وقتی او را می بینم که دارد از عرض خیابان به آرامی عبور می کند و وقتی به او می گویم که می خواهم با او مصاحبه کنم سیگارش را به گوشه ای می اندازد و می گوید "در مورد چی هست، نکند در مورد خودمان است در مورد ما که خیلی می نویسند اما چندان اتفاقی نمی افتد" می گویم هم هست و هم نیست نظرت را در مورد مساجد بگو.

 

 

جمله ام را که می شنود فورا می گوید "اگر مساجد باز باشند و در سرمایی که واقعا استخوان آدم را در خانه هم نوازش می دهد، ما بتوانیم حداقل داخل حیات آن ها برویم تا از شر سرما کمی در امان باشیم خیل خوب می شود البته می دانم که این توقع با وضعیتی که خیلی از ما داریم نمی خواند".

 

 

ادامه می دهد "همانطور که گفتم واقعا نمی شود توقعی داشت چون بعضی از کارتن خواب های معتاد برای فرار از نشئگی و تهیه مواد هر چه که دست شان برسد را می برند اما سوال من از خیلی از مسئولان این است که با این وضعیتی که در جامعه مان وجود دارد اگر ما به مساجد و امثال آن پناه نبریم کجا برویم؟ برخی از کسانی که به اصطلاح مسئول رسیدگی به وضعیت ما هستند اصلا چندان توجهی به ما ندارند باور کنید ما هم انسان هستیم و هر کسی بنا به دلایلی می توانست جای ما باشد اما این فکر کمتر در جامعه ما خریدار دارد."

 

 

غلام دوستش را از آن سمت خیابان صدا می کند و ادامه می دهد "برخی از کسانی هم که در برخی از مراکز با ما روبرو می شوند فکر می کنند ما جانی هستیم البته فکر نکنم که با جانی ها هم این طور رفتار می شود مثلا ما را تنبیه می کنند خوب شما بگویید با شرایطی که ما داریم کجا باید برویم؟ مسجد اگر مسجد باشد فکری هم برای ما دارد و ما را در این وضعیت تنها نمی گذارد."

 

 

 

هوا خیلی سرد است در این سرما تنها کاری که من می توانم انجام دهم نگاه کردن به او است اما بعید می دانم که سرمایی که او دارد حس می کند را من احساس می کنم.

 

 

 

کد خبر 766293

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha