به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، حجت‌الاسلام‌والمسلمین «نجف لک زایی» روز گذشته (چهارشنبه 24 بهمن) در نشست بصیرت‌افزایی «تاریخ تحلیلی و تطبیقی ایران معاصر» که با حضور اساتید و طلاب مدارس علمیه و مراکز تخصصی جامعه‌الزهرا علیهاالسلام در تالار بیداری اسلامی برگزار شد، بر لزوم تقویت قدرت تحلیل ما در حوزه مسائل سیاسی ایران کنونی تأکید کرد و گفت: دلایل مختلفی برای تقویت قدرت تحلیلی ما در حوزه مسائل سیاسی وجود دارد که مهم‌ترین دلیل این است که بهترین مشارکت سیاسی، مشارکت سیاسی آگاهانه است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اگر آگاهی ما بیشتر باشد، مشارکت سیاسی ما آگاهانه‌تر خواهد بود، تصریح کرد: مشارکت سیاسی مورد تأکید اسلام، حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی است، پس ما باید ما مشارکت سیاسی داشته باشیم و سعی کنیم که این مشارکت سیاسی ما مؤثر باشد و برای موثر بودن، باید مشارکت سیاسی آگاهانه داشته باشیم.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی تأکید کرد: حتی اگر کسی خودش بخواهد از سیاست فاصله بگیرد، امکان فاصله گرفتن از سیاست وجود ندارد زیرا انسان برای زنده ماندن و بقا نیاز به سیاست دارد و همین موضوع دلیل دیگری است تا ما آگاهی خود را نسبت به مسائل سیاسی افزایش دهیم.
وی در ادامه با بیان اینکه بشر، پنج نهاد اساسی را تأسیس کرده و از آن استفاده می‌کند، گفت: اگر هر یک از نهادهای اساسی نباشد بقا و زندگی انسان به خطر می‌افتد که اولین نهاد اساسی بشر، نهاد خانواده است که کار ویژه آن حفظ و تولید نسل است.
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم افزود: نهاد خانواده یک ضرورت است و همه انسان‌ها ناگزیرند که به نهاد خانواده تن دهند.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی بیان داشت: نهاد بهداشت دومین نهاد بشر است که کار ویژه آن سلامت است و همه جوامع از دیرباز تا کنون چاره‌ای ندارند جز اینکه نهاد بهداشت و طبابت را بپذیرند تا از شیوع بیماری‌های واگیردار جلوگیری شود.
وی، سومین نهاد را نهاد اقتصاد برشمرد و اضافه کرد: کارویژه نهاد اقتصاد تأمین معیشت انسان از جمله غذا، مسکن و لباس است، همچنین نهاد تعلیم و تربیت چهارمین نهاد اساسی بشر است که کارویژه آن، انتقال عوامل به زیستن به نسل‌های جدید است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: نهاد پنجم، نهاد حکومت است که کارویژه آن تأمین امنیت برای انسان است، اگر انسان‌ها علیه هم اقدام کنند، دادگاه و قوه قضائیه، پلیس و غیره که در اختیار حکومت هستند، وارد صحنه می‌شود.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی با بیان اینکه همه ما نیازمند امنیت هستیم، یادآور شد: چهار نهاد خانواده، بهداشت، اقتصاد و تعلیم و تربیت نیز نیازمند امنیت هستند و در نتیجه به حکومت احتیاج دارند.
وی با بیان اینکه دولت، عهده دار امنیت خانواده، بهداشت، اقتصاد و همچنین امنیت فرهنگی است، عنوان کرد: پزشکان به تنهایی نمی‌توانند مانع بیماری واگیردار شوند و در این عرصه حکومت باید وارد عمل شود، دولت موظف است که در عرصه تعلیم و تربیت، مباحثی که امنیت جامعه را خدشه‌دار می‌کند ارائه نشود.
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تأکید کرد: ما انسان‌ها چه بخواهیم و چه نخواهیم نهاد حکومت با ما در ارتباط است و در حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ، خانواده، تعلیم و تربیت و غیره با ما کار دارد، بنابراین مهم‌ترین نهاد بشری در این میان، نهاد حکومت است.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی با طرح این سؤال که نهادهای اساسی بشری چه نسبتی با دین دارند، اظهار داشت: پاسخ به این سؤال متفاوت است، سکولارها می‌گویند که دین باید یک نهاد مستقل باشد و یک نهاد ششم و در عرض دیگر نهاد‌ها است.
وی ادامه داد: سکولارها معتقدند که در امنیت به حکومت احتیاج است، یعنی حکومت موظف است که امنیت متدینان و مکان‌های مذهبی را تأمین کند، لائیک‌ها می‌گویند دین اصلا نباید باشد، اما دین مبین اسلام می‌گوید که دین نهاد نیست، دین فرانهاد است.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: بر اساس دین اسلام، پنج نهاد اساسی بشر به دو نوع تقسیم می‌شوند، یا بر اساس دین شکل می‌گیرند و منحل می‌شوند و یا کاری به دین ندارند. به عنوان مثال، خانواده یا دینی و یا غیردینی است، خانواده وقتی از ارزش‌های دینی تبعیت کند، خانواده دینی شکل می‌گیرد، اقتصاد نیز دینی و یا غیردینی است، از صدر اسلام و از زمانی که فقه شکل گرفته، کتب فقهی زیادی در حوزه اقتصاد داریم و از نظر مسلمانان اقتصاد باید بر اساس ارزش‌های دینی شکل بگیرد و پیش برود.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی با اشاره به بهداشت دینی، گفت: اولین کتاب فقهی ما کتاب الطهاره در حوزه بهداشت است، در حوزه تعلیم و تربیت نیز دین به ما می‌گوید چه کتبی ضاله است و یا باید به کتب ضاله پاسخ داد؛ بنابراین آموزش دین واجب است و پدر باید دین را به فرزندان خود آموزش دهد.
وی تصریح کرد: حکومت می‌تواند بر اساس دین و یا بدون در نظر گرفتن دین شکل بگیرد و رابطه دین و سیاست که مطرح می‌شود، منظور همین است، اما مهم‌ترین کار دین این است که در معنای امنیت تصرف می‌کند.
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه وظیفه ذاتی حکومت، تأمین امنیت برای مردم است، یادآور شد: کسی که دین را وارد عرصه حکومت نمی کند، امنیت را فقط به حفظ بقای دنیوی تعریف می‌کند، اما کسی که دین را وارد عرصه حکومت می‌کند، امنیت برای او حفظ بقای دنیوی و اخروی است.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی اضافه کرد: کسی که دین را وارد عرصه حکومت می‌کند، به گونه‌ای باید برنامه‌ریزی کند و جامعه را پیش ببرد که بقای دنیوی و اخروی مردم تأمین شود.
وی عنوان کرد: مهم‌ترین دلیل که می‌گوییم دولت، حکومت و نظام سیاسی باید دینی باشد این نکته است که نظام سیاسی دینی و اسلامی، دغدغه امنیت دنیوی و اخروی مردم را دارد، در حالیکه نظام سیاسی غیردینی و سکولار تنها به دغدغه دنیوی مردم توجه دارد و کاری به امنیت اخروی مردم ندارد.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در فقه، کتاب‌هایی داریم که به مباحث حکومت و امنیت می‌پردازد، کتب ضاله مربوط به امنیت فرهنگی می‌پردازد، کتاب الجهاد نیز امنیت نظامی را مطرح می‌کند، کتب فقهی دیگر به امنیت مالی، جانی، اقتصادی، روانی و خانوادگی و امنیت فرهنگی و دینی می‌پردازند.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی تأکید کرد: فقه هیچ گاه غیرسیاسی نبوده است و نمی‌تواند غیرسیاسی باشد، بنابراین دین اسلام هیچ گاه نمی‌تواند غیرسیاسی باشد، به همین خاطر کسی که انگاه اجمالی به قرآن بکند، سراسر آیات سیاسی و اجتماعی را دارد.
وی بیان داشت: در ایران معاصر ما دغدغه علما و فقهای عظیم‌الشأن ما پیوسته این بوده که آیا حکومت در ایران به دین هم توجه دارد یا نه؛ به عنوان مثال، در دوره قاجاریه که جنگ‌های ایران و روسیه مطرح می‌شود، علمای دین برای حفظ اسلام و ایران فتوای جهاد می‌دهند و در صف اول هستند.
معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم افزود: وقتی به قراردادهای اجتماعی می‌رسیم علما پرچمدار دفاع از استقلال ایران هستند، در مشروطه نیز علما در صف اول هستند و در نهایت علمای بزرگ اسلام همواره در صف اول مبارزه با استبداد و استعمار بودند.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین لک زایی تصریح کرد: در ایرن معاصر چهار نیرو سرنوشت ایران را شکل دادند که مهم‌ترین نیرو، نیروی دین به رهبری علما و فقه بوده است، نیروی دوم مسئولان و نیروی دولتمردان بودند، نیروهای سوم بیگانگان و نیروهای غیرایرانی بودند، نیروهای چهارم نیز روشنفکران بودند که این چهار نیرو با هم ارتباطاتی داشتند که در جلسات بعدی به آن پرداخته می‌شود.
نظر شما