به گزارش خبرگزاری شبستان، این حقیقت انکارناپذیر است که یک تعلیم و تربیت خوب کلید اسلامیسازی و تولد دوباره فرهنگ کنونی و تمدن مسلمانان است.
نگرش کلی از تعلیم و تربیت و برنامهریزی آن به طور مخصوص در سیاست و قوانین ملزم دانایی و خرد بالایی است تا نیرومندترین قدرتی که میتوان تفکر تمدن الامی معاصر را بر واقعیت منطبق کند یک سنتز هوشمند علوم و قدرت بهترین وسیله کسب تفکر تمدن مدرن اسلامی جهان معناگرا در دنیای واقعی است.
در نتیجه علوم بدون همزمانسازی و بکارگیری سیستماتیک پوچ و بیارزش در حالی که در قدرت و سیستم اجرایی باشد و بدون اتکا به علم کافی و غنی باشد بیشک مسئلهای چالشی و خطرناک میشود چرا که علوم همواره نقش روشنگرایی را ایجاد میکند. نقشی حاکی از غنیسازی، محورگرایی، تغییر و پیشرفت در جامعه که بیشک به حمایت قدرت شریف در رأس اجرا و همراهانش احتیاج دارد.
در چنین حالتی برای قدرتهای بازیگر جامعه نقش اصلی مختص به محوریتبخشی، دولت حمایت و توسعه در جامعه تبدیل میشود که به کمک دایمی، شور و مدیریت علوم نیاز دارد، بنابراین وجود هر یک بدون دیگر پوچ و بیمعنی است. چنین حضوری ساختگی، مصنوعی و در نهایت بیتأثیر است.
به طور حتم، به همین دلیل است که اسلام یکی از اصلیترین ویژگیهای قانونی است که کامل و منحصر به فرد است. در اسلام افرادی از خرد و دانایی و عالم به طور مرتب مردم مسلمان را مشاوره میدهند. مشاوره دوجانبه قرآن چون مرجعی که در اختیار همه مسلمانان است، همانگونه که پیامبر اکرم اسلام حضرت محمد (ص) در بسیاری موارد یاران و پیروان خود را به مشورت دعوت میکردند.
در همین زمان و به همین دلیل، علوم بدون بکارگیری از آنها به شدت در اسلام محکوم شده است و در ایمان مخلصانه به استفاده از علوم دعوت شده است، بنابراین منطقی است که بگوییم علوم بدون عمل یا تئوری بدون کاربرد همانند درخت بدون میوه است، به همین دلیل قرآن میفرماید زنان و مردانی که بیشتر از خدا میترسند مؤمنترند، یعنی آنها بهترین طبقه مؤمنان را تشکیل میدهند چون آنها علوم، اعتقاد و عمل را با هم درآمیختهاند.
به گزارش آی ویوز، ارتباط علوم، مردم و دولت و استمرار خمات محترمانه به جامعه و تقویت روابط میان آنها باید وجود داشته باشد.
در هر جامعهای حاکمان و اندیشمندان باید با همکاری یکدیگر مسئولیت اداره و راهبری جوامع را عهدهدار شوند. همچنان که مردم باید در کنار آنها قرار داشته باشند چون آنها هدف اصلی در یک جامعه هستند. حضور و مشارکت مردم در هر جنبهای حیاتی و منطقی است.
حقیقتا، علم و قدرت دو مسئولیت بزرگ هر فردی است که در مسند حکمفرمانی است. آنها برای یک امت هستند نه برای یک فرد، باید بیشتر دهنده باشند تا گیرنده، پاداش آنها تمامنشدنی و نامحدود در حین اینکه خیانت آنها مجازاتی دیگر در قانون اسلام دارد.
از آنجایی که در اسلام هر انسانی شرافت و آزادی دارد باید به حقوق او در جامعه احترام گذاشت و دادن سرویسها و خدمات جامع برگرفته از شناخت و حقوق و علوم وظیفه حاکمان است.
پایان پیام/
نظر شما