قهرمان سازی برای کودکان  با روایت کارتونی از زندگی «غلامحسین ابراهیمی دینانی»

توجه شبکه پویا به ساخت انیمیشنی از زندگی استاد «غلامحسین ابراهیمی دینانی»، چهره ماندگار فلسفه از آن جهت اهمیت دارد و مایه مسرت است که پس از سال ها، قالب متفاوتی را برای معرفی قهرمان زندگی به کودکان انتخاب کرده است.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: این جمله برای همه والدین آرزوست و به گوش فرزندان آشنا، همه پدران و مادران می گویند... (می خواهم بچه ام خوب تربیت شود). ملاک این خوب بودن اما از دیدگاه هر خانواده متفاوت است اما همه راه ها برای آن است که دعای «عاقبت بخیری» در حق فرزندان اجابت شود.

 

همه ما می دانیم که عوامل متعددی در تربیت موثر است اما یکی از مهمترین آنها داشتن الگوی مناسب و قرار گرفتن در محیط های آموزشی مناسب و از سوی دیگر دریافت خوراک فکری مطلوب است. 

 

اگر کودکی نخستین الگو و قهرمان زندگی خود را در خانواده پیدا نکند، در مدرسه به دنبال آن می گردد و اگر باز هم به نتیجه نرسد در محیط های دیگر و آن قدر به شکلی حتی ناآگاهانه به دنبال این الگو خواهد بود که بالاخره با یکی از آنها به همزادپنداری برسد؛ نکته قابل توجه اینکه امروز با توجه به گسترش تکنولوژی بسیاری از نقش ها جایگزین شده و با در نظر گرفتن گستردگی فعالیت ها در محیط مجازی، وظیفه تربیت کردن حتی به این محیط ها نیز تسری یافته است و از این جهت است که کشورهای مختلف به دنبال آن هستند که این محیط را متناسب با سنین افراد طراحی کرده و خوراک مناسبی در آن عرضه کنند.

 

از سوی دیگر با وجود آنکه پیشرفت و رشد روزافزون تکنولوژی، گوی سبقت را از سرگرمی ها و بازی های سنتی در جذب کودکان و نوجوانان ربوده است، اما با این وجود تلویزیون که در دهه های پیش وارد خانواده ها شد، هنوز هم جای خود را حفظ کرده و تاثیر بسزایی در شکل دادن به رفتار کودکان و نوجوان و الگوپذیری آنان دارد. هنوز هم شاهد تکه کلام های مرسوم برخی مجموعه های تلویزیونی در سخن بچه های دیروز هستیم.

 

لذا جا دارد یادی کنیم از برنامه های پربار صداوسیما در روزگار گذشته که به معنای واقعی کلمه سبب روسفیدی آن روزهای رسانه ملی شدند. برای مثال در گروه سنی کودک و نوجوان برنامه ها، سریال ها و انیمیشن هایی مثل «کار و اندیشه»، «محله برو بیا»، «باز مدرسه ام دیر شد»، «چاق و لاغر»، «قصه های مجید» و ... اشاره کرد. کارهایی که در عین داشتن داستان کودکانه نکات ریزی را مطرح می کردند از جمله نوع بیان، برخورد با بزرگ تر، اهمیت وقت شناسی و منظم بودن، اصول رفت و آمدهای خانوادگی و ... .

 

شاید آن زمان بیشتر همّ و غم تهیه کنندگان فرم دادن به سبک زندگی بود که تحت تاثیر فرهنگ وارداتی در حال فراموشی و زوال بود. اگرچه در سال های اخیر آن سطح از همت و علاقمندی به انجام کارهای فاخر ویژه گروه سنی کودک و نوجوان کمتر دیده شده اما هنوز هستند کسانی که می کوشند که تنور برنامه سازی متفکرانه برای این گروه سنی حساس و سرنوشت ساز را داغ نگاه دارند.

 

برای مثال چندی قبل شبکه پویا، دست به اقدامی جالب زد و در روایتی کودکانه انیمیشنی به کارگردانی «محمدحسین الفت پور» از زندگی «غلامحسین ابراهیمی دینانی»، چهره ماندگار فلسفه تولید و پخش کرد. یک پویانمایی متفاوت و جذاب که طی آن بچه ها با کودکی آشنا شدند که با حداقل امکانات از روستایی در اصفهان تصمیم می گیرد زندگی متفاوتی را تجربه کند، در این انیمیشن غلامحسین دینانی، کودکی کنجکاو معرفی می شود که مدام پرسش می کند، او برای یافتن پاسخ پرسش هایش کتاب می خواند، و وقتی برایش سوالات بیشتری پیش می آید، تصمیم می گیرد سفر کند و به مدرسه دیگری برود و معلم های خوبی پیدا کند. لذا با والدین اش مشورت و نهایتاً به قم هجرت می کند. آنجا با علامه طباطبایی(ره) آشنا و در کلاس های درس ایشان حاضر می شود و درس حوزه و دانشگاه را می خواند.

 

غلامحسین، کودکی پرسش گر

 

 

 

 

چندین نکته قابل توجه در مورد این انیمیشن وجود دارد. نخست آنکه زبان و نوع ادبیاتی که برای این پویانمایی استفاده شده،کودکانه و ساده است. تصاویر و هر کدام از صحنه های این انیمیشن شاد است و در چنین فضایی به تدریج  کودک را با کودک دیگری آشنا می کند که ذاتا پرسش گر است و این یعنی اگر کسی زیاد سوال کند، بد نیست، بر خلاف رویکردی که امروز در میان برخی خانواده ها می بینیم که در برابر سوالات فراوان کودک تاب نیاورده و با لحنی عتاب گونه او را خطاب قرار داده و می گویند: چه قدر سوال می پرسی؟ این انیمیشن از یک طرف به کودک پرسیدن را آموزش می دهد و مهم تر از همه یادآوری می کند که پرسش کردن بد نیست و هم به والدین تاکید می کند که پاسخ سوالات کودکان را بدهند و اگر جواب را نمی دانند برای یافتن اش مطالعه کنند و خسته نشوند.

 

غلامحسین، کودکی که برای یافتن پاسخ سوالاتش کتاب می خواند

 

 

 

از طرف دیگر در این پویانمایی نکات متعددی نَه با زبان مستقیم بلکه در قالب داستانی همراه با بیان علت و نتیجه به کودک آموزش داده می شود، از جمله اینکه اگر کودک سوال دارد می تواند در کتاب ها دنبال پاسخ ها بگردد و هر چه که بیشتر کتاب بخواند بهتر می تواند به نتیجه برسد و البته اگر تلاش کند یک روز مثل غلامحسین می تواند دانشمند شود، دانشمندی که حتی در ایام پیری باز هم شب و روز می نویسد و کتاب می خواند. همچنین به کودک این مساله منتقل می شود که باید مانند غلامحسین از والدین اش مشورت بخواهد، غلامحسین از پدر و مادرش اجازه گرفت و برای رفتن به حوزه علمیه به قم سفر کرد.

 

غلامحسین با والدین خود برای تصمیماتی که می گیرد مشوت می کند

 

راهی قم می شود

 

 

در این انیمیشن راه موفقیت غلامحسین، مدرسه رفتن و دیدار با «معلم خوب» و خوب درس خواندن و ارتباط مستمر با معلم است، بنابراین برای کودک در قالب پویانمایی این نکته آموزش داده می شود که هر آرزویی هم داشته باشد نباید از مسیر مدرسه و درس و تحصیل غافل بماند و زمانی که با الگوی زندگی خود مواجه شد مانند غلامحسین رفتار کند یعنی معلم خود را رها نکرده و همواره سعی کند مانند او باشد و رفتار و کرداری مثل معلم اش داشته باشد. در ادامه غلامحسین که خود راه معلم اش را ادامه داده است، سال ها بعد از علامه طباطبایی(ره) برای شاگردانش یاد می کند و این نکته ظریف نیز نه تنها قدرشناسی را به کودک آموزش می دهد بلکه به او تاکید می کند که الگوی خود در زندگی را برای دیگران بازتعریف کند مثل غلامحسین که وقتی خود دانشمند شد، شاگردانی تربیت کرد که امروز برخی از آنها مثل خود او و معلمان اش دانشمند شدند.

 

با علامه طباطبایی آشنا می شود و در کلاس های درس عمومی و خصوصی اش حضور می یابد

 

به دانشگاه می رود

 

 

توجه شبکه پویا به ساخت انیمیشنی از استاد «غلامحسین ابراهیمی دینانی»، چهره ماندگار فلسفه از آن جهت اهمیت دارد و مایه مسرت است که پس از سال ها، قالب متفاوتی را برای معرفی قهرمان زندگی به کودکان انتخاب کرده که زاده همین مرز و بوم است و به نوعی آشتی با فرهنگ بومی محسوب می شود.

 

به دلیل فعالیت های علمی خود، جایزه دریافت می کند و تشویق می شود

با اینکه خود دانشمندی بزرگ شده اما باز هم کتاب می خواند و کتاب می نویسد

از معلم خوب اش در روزگاری که خودش هم تبدیل به استادی برجسته شده یاد می کند

 

به نظر می رسد تولید و پخش این پویانمایی به نوعی یکی از کارکردهای فلسفه برای کودکان در جامعه است، نه از آن جهت که چهره ماندگار فلسفه به این گروه سنی معرفی می شود بلکه از این نظر که در قالب متفاوت و با بهره مندی از استدلال، نتیجه مطلوب از زندگی یک شخص موفق به کودک معرفی شد که در زندگی خود با طی کردن تمامی مراحل در سیری معقول در کنار تلاش و علاقه به چنین جایگاهی رسیده است.

 

*فاطمه فرامرزی 

 

 

کد خبر 752262

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha