خبرگزاری شبستان،گروه بین الملل:دومین کودک در نتیجه سیاست های سختگیرانه مهاجرتی رئیس جمهوری آمریکا جان خود را از دست داد،بدون اینکه هیچ اتفاق خاصی علیه سیاست های مهاجرتی ترامپ رخ دهد.
در پی مرگ کودک مهاجر هشت ساله اهل «گواتمالا»،نهاد «حفاظت مرزی و گمرکی آمریکا» خواستار کنترل پزشکی بر روی همه کودکان مهاجر شد که در بازداشتگاه ها به سر می برند.
گواتمالا خواستار تحقیق درباره مرگ این کودک شد و نمایندگان آمریکایی هم با عصبانیت سیاست های مهاجرتی دولت «دونالد ترامپ» را محکوم کردند.
اما زیاده روی خشونت ترامپ در سیاست های مهاجرتی از آنجا نشات می گیرد که هیچ اقدام حقوق بشری برای جلوگیری از این سیاست ها انجام نمی شود و همه نهادها تنها به محکوم کردن این دست از اقدامات بسنده می کنند.
سیاست های خشن مهاجرتی دونالد ترامپ، موجب جدا شدن کودکان از والدین در یک هزار و 800 خانواده مهاجر در بازه زمانی 17 ماهه شده شد و در همان ابتدای کار یک کودک مهاجر جان خود را از دست داد اما کجاست قانونی که از این همه بی اخلاقی جلوگیری کند؟
متاسفانه این بار هم حامیان حقوق کودکان، مهاجران و سازمان ملل تنها به محکوم کردن این اقدام غیر اخلاقی و غیر قانونی بسنده کردند و اجازه دادند این کار ادامه پیدا کند تا اینکه یکی دیگر از کودکان مهاجر جلوی چشم همه جهان و زیر سایه سیاست های ترامپ جان خود را از دست بدهد.
اما مسئله اینجاست که این سیاست ها نه تنها وجهه اخلاقی آمریکا را خدشه دار کرده است بلکه می تواند بر اقتصاد این کشور هم به شدت تاثیر گذار باشد.
پویایی اقتصادی آمریکا متکی بر رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) و جمعیت است. اقتصاد جهانی به طور فزاینده ای تحت تأثیر خدمات قرار دارد و در آمریکا هم بیش از 80 درصد تولید ناخالص داخلی در بخش خدمات است.
این بخش به خلاقیت، دانش، نوآوری و استراتژی بستگی دارد و هسته از اقتصاد مبتنی بر مغزها است. از آنجایی که هیچ کشوری قدرت انحصاری در قدرت مغزها ندارد، کشوری که بیشترین قدرت را در جذب باهوش ترین ترین مردم جهان دارد، قوی ترین اقتصادها را ایجاد می کند.
وقتی آمریکا نسبت به مهاجران مهمان نوازی می کرد در جذب بهترین و درخشانترین های جهان موفق بود،اما از زمانی که دونالد ترامپ مهاجران مکزیکی را تقبیح کرد و اجازه ورود آنها به آمریکا را نداد دشمنی بسیاری از مردم جهان با واشنگتن را آغاز کرد.
اگر آمریکا مهاجرت با دید خصمانه نگاه کند از تأثیری که این نگاه بر اقتصادش خواهد داشت،پشیمان خواهد شد.
به طور قطع همه آمریکایی ها سیستم کارآمد مهاجرتی را ترجیح می دهند که فرآیندی قانونی و با نظم برای ورود و اسکان مهاجران در آمریکا در نظر بگیرد اما در عین حال آنها دوست دارند کنگره ای داشته باشند که قادر به قانون گذاری درست در این زمینه باشد و رئیس جمهوری که سیاست هایش معرف شکوه و منزلت کشورشان باشد.
اما به جای آن مردم آمریکا شاهد هستند که ترامپ در دوران ریاست جمهوری اش سیاست های نمادین بی معنایی را اتخاذ کرده که متمرکز بر «دیوار» است ،دیواری که ناکارآمد است چرا که با خارجی ها دشمنی دارد و اجازه تعامل با آنها را نمی دهد.
«دیوار» در هر زمانی در هر جای دنیا که ساخته شود،پیامدهای بدی در پی دارد ،چه «دیوار برلین» باشد چه «دیوار ترامپ».
دیوار برلین و دیوار ترامپ تفاوت های اساسی در هدف خود دارند:دیوار برلین به دنبال نگه داشتن مردم در داخل مرزهای آلمان و دیوار ترامپ برای نگه داشتن مردم در خارج از مرزهای آمریکا است که هر دو مخالف روح آزادی است.
اما نقطه مشترک آنها این است که هر دو نمایش ها نمادین هستند.دیوار برلین در نهایت نماد شکست کمونیسم شد اما نگرانی مردم امریکا این است که دیوار ترامپ،نماد شکست «رویای آمریکا» شود.
امروز آمریکایی ها شاهد شیوع عصبانیت های نژادپرستانه هستند و در فصل تعطیلات که باید پر از نور امید و شادی باشد ؛تاریکی نفرت و خشم اقلیت ها و خانواده های مهاجر با جامعه سایه افکنده است.اصرار ترامپ بر تخصیص بودجه برای ساخت دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک،دولت را به تعطیلی بی سابقه کشانده است و این یک فاجعه برای جامعه آمریکا به شمار می رود.
این شاید آمریکای دونالد ترامپ باشد اما آمریکای یک آمریکایی نیست.آمریکایی که روزی «جان اف کندی» ،رئیس جمهوری سابق آمریکا آن را «کشور مهاجران» نامید.
رئیس جمهوری آمریکا نگرش های خطرناکی دارد که شخصیت او را شکل داده است و موضع ضد مهاجرتی که مدت هاست بر آن تاکید دارد نشات گرفته از همین شخصیت است.
در حالی که سیاست های مهاجرتی آمریکا به طور قطع نیازمند بازنگری و بهبود است، ترامپ و حامیانش بیشتر مشغول سرکوب مهاجرت ها و مهاجران هستند تا بهبود حکومتداری خود.
این در حالی است که مهاجرت و باز بودن به سوی دنیا مدتهاست عامل قدرت آمریکا بوده است.
دیوار، محدودیت در حال افزایش ویزا، کودکانی که از والدین خود جدا شده اند و ممنوعیت ورود مسلمان به آمریکا، نمونه ای از سیاست های مهاجرت ترامپ هستند که آرام آرام آمریکا را ضعیف می کنند،بدون اینکه بتوان خسارت هایی را که از این همه سیاست های ضد مهاجرتی به وجود می آید را جبران کرد.
آمریکا از این زمان به لطف سیاست هایی که «دونالد ترامپ» در پیش گرفته است به کشور نفرت و کشور درهای بسته معروف می شود.
زمان لازم است تا آمریکا بار دیگر اعتبار خود را به دست بیاورد،به ویژه به خاطر کودکان مهاجری که از والدین خود جدا شده و در بازداشتگاه ها جان باخته اند این بهبودی و به دست آوردن اعتبار دوباره بیشتر به طول خواهد انجامید.
طوفان ضد مهاجرت که در دوران ریاست جمهوری ترامپ،آمریکا را درنوردید در تاریخ این کشور باقی خواهد ماند و برای همیشه عامل شرم برای فرزندان آمریکایی خواهد بود.
و حرف آخر اینکه «دیوار ترامپ» یک ایده وحشتناک است .این دیوار هرگز نباید ساخته شود و این ایده که آمریکا را به لبه پرتگاه می برد هرگز نباید پیاده شود.
نظر شما