به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، همایش «روز جهانی فلسفه» امروز (دوشنبه، 28 آبان)، با عنوان «حکمت و تمدن» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
در این همایش دکتر مهدی گلشنی، با عنوان «برپایی یک تمدن اسلامی پایدار مستلزم همگامی دانش با حکمت است» سخنرانی کرد. بخش دوم از سخنرانی وی تقدیم حضورتان می شود:
گلشنی با اشاره به عوامل غفلت از حکمت در زمانه کنونی، اظهار کرد: یکی از علت ها تشنگی قدرت و موفقیت است. در قرون وسطی و اوایل علم جدید، تعقیب دانش به خاطر تفکر در مصنوعات الهی بود، به عوض آنکه به خاطر منافع مادی برای بشر باشد. در زمینه حاکمیت سکولاریسم بر محافل علوی معاص، علم به دلیل کسب قدرت و کنترل طبیعت و جوامع دنبال می شود.
وی در ادامه غفلت از مراتب بالاتر واقعیت را علت دیگر غفلت از حکمت در زمانه کنونی دانسته و افزود: علم معاصر کلا مبتنی بر یک رویکرد تجربه گرایانه به واقعیت است که در آن تنها دانش مبتنی بر حواس، معتبر شناخته می شود. علم جهان فیزیکی را تنها واقعیت می گیرد و جایی برای خدا در نظر نمی گیرد و بُعد معنوی انسان نادیده گرفته می شود و یا انکار می شود، این انسان ها را محدود به جهان مادی می کند و هدفی جز تأمین خواسته های مادی در نظر نمی گیرد.
گلشنی تصریح کرد: تشنگی قدرت و موفقیت، از دی گر عوامل فراموشی و غفلت نسبت به حکمت در روزگار کنونی است، در قرون وسطی و اوایل علم جدید، تعقیب دانش بخاطر تفکر در مصنوعات الهی بود، به عوض آنکه به دلیل منافع مادی برای بشر باشد در زمینه حاکمیت سکولاریسم بر محافل علوی معاص، علم به دلیل کسب قدرت و کنترل طبیعت و جوامع دنبال می شود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر غفلت از مراتب بالاتر واقعی، سبب می شود تا از حکمت غفلت شود، علم معاصر کلا مبتنی بر یک رویکرد تجربه گرایانه به واقعیت است، که در آن تنها دانش مبتنی بر حواس، معتبر شناخته می شود. علم جهان فیزیکی را تنها واقعیت می گیرد و جایی برای خدا در نظر نمی گیرد و بُعد معنوی انسان نادیده یا انکار می شود، این انسان ها را محدود به جهان مادی می کند و هدفی جز تأمین خواسته های مادی در نظر نمی گیرد.
این محقق در ادامه با طرح این پرسش که برای برپایی یک تمدن اسلامی روز آمد چه باید کرد، اظهار کرد: برای ایجاد یک توسعه علمی و فناورانه پایدار و برپایی یک تمدن اسلامی روزآمد توجه به دو هدف اساسی ضروری است که شامل ترویج تفکر اسلامی و حاکمیت دادن به جهان بینی اسلامی در جهت دهی به علم و فناوری و توجه به نیازهای اساسی جوامع اسلامی می شود.
استاد دانشگاه شریف با بیان اینکه در مقام عمل نیز باید چند اقدام اساسی انجام داد، گفت: احیاء تفکر اسلامی و سیاست گذاری برای رفع مشکلات موجود و رفع نیازهای اساسی کشور در پرتو آن و ضرورت حاکمیت یک دیدگاه کل نگر بر علم و تکنولوژی، از اقداکاتی است که باید صورت پذیرد.
گلشنی اظهار کرد: وقتی ما صحبت از حاکمیت جهان بینی اسلامی بر علم می کنیم، منظورمان این نیست که کار علمی به طریقی جدید صورت گیرد یا برای کار علمی صرفا به قرآن و سننت رجوع شود و یا توفیقات شگرف علم و فناوری در چند قرن گذشته را نادیده بگیریم؛ زیرا این کار نه مطلوب است و نه ممکن.
وی ادامه داد: منظور ما این است که آن مفروضات متافیزیکی که در سطح بالا بر علم حاکمند، باید از اصول بنیادی دین متخذ باشند؛ چیزی که آن را جهان بینی اسلامی می نامیم. این دیدگاهی است که خدا را خالق و نگهدارنده جهان می داند، جهان را هدف دار تلقی می کند، منکر واقعیات غیر مادی نیست ، و بر وجود یک نظام اخلاقی در جهان تأکید دارد.
این چهره ماندگار در مورد ضرورت حاکمیت یک دیدگاه کل نگر بر علم و تکنولوژی گفت: فرآیند چند پاره شدن علم و اکتفاء صرف به تخصص ها مورد انتقاد بعضی از عالمان طراز اول معاصر قرار گرفته است. از دید آنها تخصصی کردن افراطی، ما را از درک ارتباط پدیده ها در سطوح بالاتر و یافتن یک دیدگاه وحدت بخش در مورد طبیعت محروم می کند. همچنین باعث جدایی علم و فرهنگ نیز می شودکه خود موجب بروز نتایج مخرب از علم خواهد شد.
وی ادامه داد: شكی نيست كه با بسط دانش انسانی، چاره ای جز تخصص جويی نيست؛ اما تخصص جویی به معناس ناديده گرفتن ساير حوزههاس دانش نيست. بدون يک بينش وسيع نگر، عالِم فقط راه خود را درست می بيند و از مرتبط كردن يافتههای خود با ساير حوزههای دانش محروم می ماند. حوزههای تخصصی اگر در متن وسيع تری ديده شوند، به فهم بيش تری منجر می شوند؛ در غير اين صورت، عالِم از دسترسی به يک نگرش وحدانی به طبيعت محروم می ماند.
گلشنی گفت: وسعت ديد داشتن در فرهنگ قدمای ما حاكم بود اما درزمان حاضر ازبين رفته است. بايد در دانشگاه هاس ما تحقيقات بين رشته اس دایر شود. اين مطلب علاوه بر فوابد خاص خود ديدها را وسعت می دهد. عنايت به علوم انسانی در گسترش وسعت ديد بسيار موثر است.
این چهره ماندگار تصریح کرد: بايد برخوردی كه دانشمندان مسلمان در عصر تمدن اسلامی با علوم مختلف می كردند احياء و رايج شود. آنها هيچ جدايی بين معارف خاص دينی و علوم طبيعی نمی دیدند و هدف هر دو را یکی می دانستند، با اين بينش بود كه همه علوم يكجا تدريس می شد و بعضی از علما در هر دو حوزه برجسته بودند؛ پس بايد بینشی بر علم و تكنولوژی حاكم شود كه همه سطوح واقعيت و تمام ابعاد حيات انسانی را دربر گيرد.
این پژوهشگر افزود: برای برپایی یک تمدن نوین اسلامی پایدار، علم باید با حكمت همراه باشد تا برای حل مسایل بشر و جوامع انسانی بكار رود، اهدافی كه باعث رضای خداوند و رفاه انسان ها می شود. در اين ديدگاه طبيعت به منزله امانتی است كه از خداوند به ما رسيده و ما بايد از آن نگهدارس كنيم. تربيت دانشمندان متعهد و تشكيل جوامع سالم از اهداف اصلس علم همگام با حکمت است.
وی در پایان اظهار کرد: همگامی علم با حکمت باعث می شود ک همه دانش ها بطور كلی، و علوم طبيعت و فناوری به نحو خاص، بهنحوی توسعه يابند كه: نيازهای معنوی افراد و جوامع انسانی را برآورده سازند، نيازهای مادی مشروع افراد و جوامع انسانی را برطرف كنند، از جوامع در مقابل نيروهای شيطانی محافظت كنند، منافع گسترده انسانی را بر منافع كوتاه مدت جوامع علمی ترجيح دهند وبه طرق مختلف از كاربردهای خطرناک علم و فناوری جلوگیری کنند.
نظر شما