خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل؛ فاطمه دوستدار: در حالی «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان امروز دوشنبه(28 آبان) از جامعه بین الملل خواست تا در مقابل برنامه هسته ای و موشکی بالستیک ایران بایستند؛ که کشور عربستان در جنگی دست دارد که فاجعه انسانی عظیم از جمله شیوع بیماری و قطحی در یمن را رقم زده است.
پادشاه عربستان در اظهاراتی در برابر اعضای هیئت شورا بزرگترین هیئت مشورتی در آل سعود، گفت: عربستان از تلاش های سازمان ملل برای پایان جنگ در یمن حمایت می کند.
حال عربستان همان کشوری است که لوله های توپ هایش منازل یمنی ها را هدف قرار می دهد و جنگندههایش اتوبوس ها و مدارس کودکان و بیمارستان ها را بمباران می کند.
این اظهارات پادشاه سعودی نخستین اظهارات علنی اش از زمان کشته شدن «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد عربستانی در کنسولگری این کشور در استانبول در اوایل اکتبر است. ماجرایی که خشم جهانی را برانگیخت و روابط ریاض با غرب را بحرانی کرد.
پادشاه عربستان در اظهارات امروز خود اشاره ای به ماجرای خاشقجی نکرده است، اما به موضوع هسته ای ایران اشاره می کند و انگشت اتهام خود را به سمت ایران نشانه می گیرد.سخنانی که با ستایش هیئت قضایی عربستان و دادستان کل این کشور روبه رو شد.
ملک سلمان در این اظهارات گفت که کشورش از راه حل سیاسی بحران سوریه و یمن حمایت می کند.
این اظهارات درحالی است که عربستان یکی از حامیان مالی تروریسم است و منشا فکر شان برآمده از ایدئولوژی وهابیسم است؛ ایدئولوژی که با حمایت مالی انبوه ریاض تغذیه می شود و همین تروریستها در سوریه با حمایت عربستان و متحدان غربی اش به تخریب زیرساخت های این کشور و کشتار صدها غیرنظامی و آواره کردن هزاران سوری اقدام کردند و حال مقام عالی این کشور سخن از حمایت از راه حل سیاسی بحرانی می زند که از سال 2011 میلادی بر آن دامن زده اند و آتش آن را هر روز با خبرپراکنی های دروغین رسانه های تحت حمایتشان شعله ورتر کردند.
پادشاه عربستان چگونه سخن از حمایت از راه حل سیاسی یمن می زند که خود بارها در مذاکرات یمنی – یمنی شائبه ایجاد کرده است و امروز در الحدیده یمن در حال پیاده سازی برنامه واشنگتن برای اشغال این شهر است.
وی همچنین درحالی فلسطین را مسئله اول عربستان می داند که بارها دیدارهایی بین مقامات عربستانی و صهیونیستی شکل گرفته است و از عادی سازی روابط بین دو طرف استقبال می کند و حتی می بینیم که از دیدار مقامات صهیونیستی با کشورهای عربی هیچ انتقادی نمی کند و حتی حمایتی نیز از فلسطین در این راستا انجام نمی دهد.
به نظر می رسد این اظهارات کوتاه هفت دقیقه ای پادشاه عربستان برای نشان دادن تصویری مثبت از این کشور است، چرا که از حمایت از یمن و سوریه و رسیدن به راه حل سیاسی براساس قطعنامه شورای امنیت به شماره 2216 و طرح خلیجی و بازگرداندن پناهندگان سوری و خروج گروههای تروریستی در سوریه سخن می گوید.
ملک سلمان می خواهد با این اظهارات خود را بی گناه جلوه دهد، به همین دلیل در ادامه اظهاراتش از جامعه بین الملل می خواهد جلوی برنامه هسته ای ایران بگیرد، چرا که این ایران که تهدید امنیتی به شمار می آید و این ایران است که در امور داخلی دیگر کشورها دخالت می کند و در کشورهای منطقه آشوب به راه می اندازد.
به نظر می رسد که پادشاه سعودی هیچ دید درستی از عملکرد سیاسی و منطقه ای و بین المللی خودشان ندارد که ایران را متهم می کند، اما هیچ اتهامی را متوجه خود نمی داند؛ کشوری که موشک هایش را در یمن فرود می آورد و مزدوران تروریستش در هر جای منطقه از جمله عراق، بحرین، سوریه به سرکوب و کشتار مردم دست می زنند.
پادشاه سعودی در این اظهارات خود که «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان هم حضور دارد، اشاره ای به مسئله خاشقجی نمی کند و تنها خطاب به ولیعهد درباره تمرکز بر توانایی انسانی و آماده کردن نسل جدید برای ماموریت های آتی سخن می گوید.
اگرچه پادشاه سعودی در سخنان خود اشاره به عراق دارد وبه ستایش برنامه های آنها می پردازد، اما این مسئله به علت برقراری روابط مستحکم و همکاری در زمینه های مختلف انجام می گیرد و اگر عراق نیز به مانند برخی از کشورهای منطقه همچون قطر برخلاف میل عربستان حرکتی انجام دهد؛ دوباره روابط دو طرف تیره می شود. عربستان در این برهه می خواهد با نزدیک شدن به عراق تلاش کند تا جای پای ایران بگذارد و یا ایران کمی از عراق دورتر کند.
اما نکته جالب این اظهارات آنجاست که سلمان بن عبدالعزیز به گونه ای رفتار کرده است که به گمان امروز ریاض دچار بحرانی به نام خاشقجی نشده است و این مقامات سعودی از جمله بن سلمان نبوده است که دستش به خون یکی از مخالفانش آلوده شده و وی را به گونه ای در استانبول به قتل رساندند و حتی اثری از جسد وی وجود ندارد.
پادشاه عربستان در اظهارات تلاش داشته است تا افکار عمومی جهان و رسانه ها را نسبت به ریاض منحرف کند و نگاه ها را به سمت ایران بکشاند؛ اما تحولات اخیر منطقه و جایگاه ایران و مواضع منطقه ای و وجه خدشه دار شده ریاض در جهان باعث می شود که ریاض به مطلوب مورد نظر خود دست نیابد.
نظر شما