کودکان از همه فیلسوف ترند/ اگر ذهن ها باز بود «ترامپ» انقدر مزخرف نمی گفت

چهره ماندگار فلسفه با بیان اینکه اصطلاحات فلسفی گفتن، به معنای فلسفه نیست، گفت: منظور از فلسفه باز بودن ذهن است اگر مردم دنیا این را بفهمند، ترامپ این قدر مزخرف نمی گفت، این قدر جنگ نمی شد و دو جنگ جهانی پدید نمی آمد.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، دومین نشست از سلسله نشست های «پنج شب، پنج کتاب، پنج شخصیت»  شب گذشته(یکشنبه، 27 آبان)، به رونمایی از کتاب  «وحدت هستی و هستی واحد» نوشته غلامحسین ابراهیمی دینانی اختصاص داشت که با حضور  آیت الله مصطفی محقق داماد، علی اوجبی و جمعی از اصحاب فکر و اندیشه برگزار شد.

 

ابراهیمی دینانی در ابتدای مباحث خود با بیان اینکه ما با فلسفه زندگی می کنیم و می فلسفیم، به قرائت ابیاتی از شیخ عطار پرداخته و گفت: او چنین می سراید که:

 

کاف کفر اینجا به حق المعرفه/دوستر دارم ز فای فلسفه

زانک اگر پرده شود از کفر باز/تو توانی کرد از کفر احتراز

لیک آن علم لزج چون ره زند/بیشتر بر مردم آگه زند

 

چهره ماندگار فلسفه افزود: بسیاری از مردم نمی توانند با فلسفه ارتباط بگیرند و من به آنها حق می دهم، استادی که اکنون زنده هم هست، تعریف می کرد زمانی که در فرانسه و دانشگاه سوربن درس می خوانده است، یکی از اساتید رو به دانشجویان کرده و گفت: شما درس تان تمام می شود و به کشورهایتان بر می گردید، فکر نکنید که فلسفه خواندید چیزی از آن در می آید و به جایی می رسید( نان و آب ندارد)، آن استاد تعریف می کرد که دانشجویان کمی افسرده شدند، اما استاد گفت: شاید یک فایده داشته باشد و این است که تا آخر عمر خر نمی شوی!

 

ابراهیمی دینانی با بیان اینکه فلسفه همان فلسفیدن است، تصریح کرد: اصطلاحات فلسفی گفتن، به معنای فلسفه نیست، منظور ما فلسفیدن است. انسان با ذهن خود ممتاز است. همه موجودات و حتی فرشتگان مثل او نیستند. جبرییل که وحی را بر حضرت ختمی مرتبت(ص) آورده است، از زمان موسی(ع) و از زمان حضرت ختمی مرتبت(ص) هرچه دارد همین است، منفتح نیست. مَلِک است و هرچه که دارد همین است که هست اما انسان هر لحظه اش در تغییر است. حضرت امیر(ع) فرمود: «وای بر کسی که دو روزش مثل هم باشد».

 

استاد بازنشسته دانشگاه تهران ابراز کرد: تحول برای هر لحظه است، برای زمانی است که ذهن منفتح باشد. یعنی لحظه لحظه حرف تازه و شنیدن حرف مخالف، نمی گویم حرف مخالف را قبول کن بلکه تحمل شنیدن داشته باش؛ گاهی این ذهن چنان منجمد می شود که در را می بندد و تا ابد در ذهنش زندانی می شود؛ شما به من بگوید زندان «اوین»، زندان «باسیل» فرانسه، آنها سخت تر است یا زندان ذهن؟ هر زندانی هر چه قدر که دیوارهایش بلند باشد بالاخره ممکن است دیوارش خراب شود یا مدت اش تمام شود و آن شخص از زندان بیرون بیاید، راه نجات برای بیرون آمدن از زندان های معمولی وجود دارد اما زندان ذهن هیچج وقت باز نمی شود.

 

وی گفت: آدم هایی هستند که ذهن شان را قفل کرده اند، نه حرف تازه می خواهند بشنوند و نه تحمیل شنیدن آن را دارد. علوم در حد خودشان اعم از قدیم و جدید وخوب است اما فلسفه، فقط دانستن نیست، فلسفه در ذهن را باز می کند. ذهن باید هر لحظه منتظر پذیرش حرف و سخن تازه باشد، کتاب تازه باشد. در این عرفان های قلابی خریت وجود دارد و با آن ها در ذهن ها را می بندند.

 

ابراهیمی دینانی با اشاره به ابیاتی از مولوی گفت: او عارف بود اما از هر فیلسوفی، فیلسوف تر، مولانا می گوید: هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود/بگذرد از حد و جهان بی حد و اندازه شود.

 

وی تاکید کرد: مولانا فکر می کرد،. ابن سینا و ملاصدرا فکر می کردند، هرچه قدر هم بلد باشیم کم است. خداوند در قرآن می فرماید: «وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا» هرچه بدانی کم است. علامه دهر هم باشی، سوال آن است که نسبت به راز آفرینش چه قدر می دانی؟ فلسفه خیلی دانستن نیست. انفتاح و گشودن ذهن و تحمل شنیدن است. باید تحمل حرف مخالف را داشته باشیم. یک چیزی در ذهن انسان است که ساده ترین حرف ولی در عین حال پیچیده ترین است. هر کسی روی کره زمین فکر می کند، هر آدمی دوست دارد که همه مثل او فکر کنند این یعنی خودپرستی. باید آماده شوی که حرف تازه بشنوی. کنجکاو باشی. تعریف من از فلسفه منفتح بودن و باز بودن ذهن است.

 

چهره ماندگار فلسفه اظهار کرد: اگر مردم دنیا این حرف را از فلسفه یاد بگیرند حتی سیاست مداران این قدر مزخرف نمی گفتند، ترامپ این قدر مزخرف نمی گفت. این قدر جنگ نمی شد و دو جنگ جهانی پدید نمی آمد. افرادی که دو جنگ جهانی را رقم زدند اگر با هم گفتگو می کردند این اتفاقات نمی افتاد.

 

وی ادامه داد: دو لغت فرنگی مونولوگ و دیالوگ، مساله این است که گفتگو با خود هم نوعی دیالوگ است. اصلاً فکر کردن یعنی گفت وگو. همه شما فکر می کنید، فکر کردن یعنی گفت وگو. وقتی داری با خود فکر می کنی با خود در حال گفت وگو هستی. فکر می کنی که من که هستم؟ پاسخ می دهی. حالا سوال مطرح می شود که از کجا آمده ام؟ تا ابد می مانم یا می روم؟ «از کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود/ به کجا می روم آخر ننمایی وطنم».

 

ابراهیمی دینانی در پایان خاطرنشان کرد: این ها فکر فلسفی هستند. همه شما فیلسوف هستید اما قدری فیلسوف تر بشوید. کودکان از همه فیلسوف ترند. پرسش های بچه ها را ببینید. بچه ها بلدند بپرسند. بچه فیلسوف بالذات است. تا بچه هستیم می پرسیم این چیست؟ اما متأسفانه وقتی بزرگ شدیم همه فکرمان این است که چه بپوشم و چه بخورم.

کد خبر 741020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha