به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، آیا هدف زندگی رسیدن به شادی است؟ راستی چه کسی است که آرزوی داشتن زندگی آرام و شاد را نداشته باشد، کیست که نخواهد در جایی زندگی کند که تا آخر عمر بی دغدغه در آنجا بیاساید و شاد باشد؟ ولی می دانیم که واقعیت زندگی چنین نیست. مسیر زندگی ما اغلب اندوه بار و نامعلوم است. اکثر اوقات با روحیه ای سرشار از تاریکی ناشی از احساس گناه، خیانت، شک، افسردگی، خشم و وحشت بسر می بریم.
کتاب «مرداب روح» به بررسی مرداب هایی می پردازد که همه ما در آنها دست و پا زده ایم یا روزی در آن غوطه ور خواهیم شد. این کتاب به جایگاه و نقش تاثیرگذار رنج ها در رشد روحی اشاره می کند زیرا دقیقا در مرداب های زندگی است که پرده از هدف، شأن و عمیق ترین معنای زندگی را داریم. هیچکس از اینکه در مرداب های روح بیفتد و در زندگی رنج بکشد، معاف نیست. این واقعیت تلخ و حزن انگیزی است که گریزی از آن نیست. دکتر جیمز هولیس در کتاب «مرداب روح» می گوید «در زندگی به دنبال حالت غیرممکن خوشبختی نگردیم و برای رنج هایی که در زندگی نصیب مان می شود، ارزش قایل شویم».
کتاب «مرداب روح» نوشته دکتر «جیمز هولیس»، دانش آموخته موسسه روانکاوی یونگ در زوریخ با ترجمه فریبا مقدم از سوی انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی چاپ و روانه بازار کتاب شده است.این کتاب مشتمل بر 9 فصل با عناوین حضور دایمی گناه، اندوه، مرگ، خیانت، شک و تنهایی، افسردگی، درماندگی و نومیدی، وسواس و اعتیاد، خشم، ترس و اضطراب، مروری ساده بر عقده و عبور است.
«سیدسهیل رضایی»، رییس هیئت مدیره بنیاد فرهنگ زندگی و ناشر کتاب مرداب روح در مورد این کتاب گفته است: این کتاب بی نظیر، عمیق و تاثیرگذار است. سال 1393 دوره ای آموزشی با کمک این کتاب و چند منبع دیگر در بنیاد فرهنگی زندگی تدوین شد و بنده آن را تدریس کردم. در روند دوره همه اقوال این بود که کلام و منطق و چشم انداز مباحث بی نهایت تازه و بکر و تاثیرگذارند. از آن دوره همیشه خاطراتی مفید می شنوم و هنوز سی دی های ضبط شده آن دوره جزو محبوب ترین و موثرترین آثار من است. دکتر جیمز هالیس از معدود اندیشمندانی است که توانسته است از دل تئوری پروفسور کارل گوستاو یونگ مدل هایی را استخراج کند که به مسایل عمیق جامعه بشری پاسخ هایی درخور و قابل بدهد. از زمانی که با ایشان آشنا شدم، کمتر متن و کتابی دیدم که بتواند ایشان را کنار بزند و نگاه مان را دوباره تازه کند. قدرت عجیب کتاب «مرداب روح» آن است که آقای هولیس توانسته است ابتدا بسیار خوب دردها و رنج های اصلی بشر را تحلیل کند و از سوی دیگر بسیار دقیق از طریق تعریف مفهوم عقده و معنا رنج های بشر را رمزگشایی و شفابخشی کند.
در قسمتی از کتاب «مرداب روح» می خوانیم: به محض اینکه نگرانی افزایش می یابد در برخی رفتارهای تکراری اسیر می شویم که به ما اجازه می دهند احساس تنهایی نکنیم. با چنین ارتباطی اضطراب به طور موقت فرو می نشیند. چنین رفتاری می تواند کاملا بدون اراده یا با تایید آگاهانه ما صورت پذیرد. شخصی سیگاری را روشن می کند، آن را می کشد، خاموش می کند و بدون اینکه توقفی آگاهانه داشته باشد به گفتگو ادامه می دهد. متاسفانه آن اثر فرحبخش ارتباط لحظه ای دوام ندارد و بنابراین دفعه بعدی که روان سرشار از نگرانی می شود، آن رفتار هم باید تکرار شود.
جیمز هولیس معتقد است، رنج لازمه رشد و بلوغ روحی است. بدون رنج انسان، ناآگاه، نابالغ، وابسته، ضعیف و محدود می ماند. از سوی دیگر بسیاری از کج رفتاری ها، عادات سوء، تعصبات و روانی رنجوری های نظیر افسردگی، خشم مزمن، اضطراب، ترس مداوم و پرخاش در حقیقت راه هایی هستند که برای گریز از رنج انتخاب کرده ایم.
نویسنده کتاب «مرداب روح« اذعان داشته است: فاصله میان امیدهای مانا واقعیت زندگی بسیار طولانی است و مشکلات و رنج های بی شماری را دربر می گیرد. تفاوتی نمی کند که بردبارانه شرایط حاضر را که توانمندی و عین حال اجتناب ناپذیر است، تاب آوریم و با روحیه ای قهرمانی با آن برخورد کنیم با فقط دست روی دست بگذاریم و ماتم بگیریم به هر حال فاصله میان امیدهای ما و زندگی واقعی بسیار طولانی است اما روانشناسی یونگ که رشد درونی را ترغیب می کند، هدف زندگی را نه خوشبختی بلکه یافتن معنا می داند.
نظر شما