به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از جهاددانشگاهی واحد استان البرز، «دکتر صلاحالدین قادری» در نشستی که با عنوان «رنجهای یک انسان مدرن» توسط اداره فعالیت های دینی، ادبی و هنری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی در دانشگاه خوارزمی برگزار شد گفت: یک انسان مدرن با رنجهایی مثل «تضاد»، «تناقض» و «تعارض» مواجه است.
جامعه شناس و استاد دانشگاه بین المللی خوارزمی رنج «تضاد» را ارتباطی میان سلطه و رهایی عنوان و خاطرنشان کرد: خواست میان رهایی و سلطهای که وجود دارد برای انسان مدرن تضادی به وجود آورده و او را رنج میدهد.
وی در ادامه به روند افسونزدایی، تقدسزدایی و دنیوی شدن چیزها در زندگی انسان مدرن اشاره و تصریح کرد: در این زمینه «کارل مارکس» معتقد است در دوره مدرن همه روابط ثابت و منجمد همراه با پیش داوری و عقاید کهنه وابسته به آنها به حاشیه رانده میشود؛ دوره مدرن دوره ساخت پیدا کردن و دوام آوردن چیزها نیست و هر چیزی که بخواهد پایدار شود دود میشود به هوا میرود.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: با توجه به این نگاه، در دنیای مدرن هر آنچه مقدس است دنیوی میشود که از تقدسزدایی و افسونزدایی ناشی میشود و میتوان از آن به عنوان یکی از رنجهای انسان مدرن نام برد.
قادری در ادامه به نگرش «ماکس وبر» در خصوص رنجهای انسان مدرن اشاره و اعلام کرد: وبر معتقد است عقلانی شدن جهان مدرن کلیه ارزشهای جهانبینی سنتی قرون وسطایی را تخریب کرده است؛ او معتقد است در دنیای ماقبل مدرن، ارزشهای مطلق و عامی از سوی مابعدالطبیعه بر دنیا حاکم بود اما در دوره جدید این ارزشها بر اثر عقلانی شدن از بین میرود.
وی افزود: به عقیده وبر، آدمی در این دوره همه چیز را محاسبه میکند و هیچ چیزی از سلطه محاسبه بشر خارج نیست و هر چیزی میتواند ابژه مطالعاتی بشر قرار گیرد و دیگر هیچ نیروی رمزآلودی نیست که بر جهان مسلط باشد؛ به همین دلیل مدرنیته با نظام ارزش دینی سازگار نیست.
این استاد دانشگاه خوارزمی ادامه داد: با توجه به اینها میتوان گفت که مدرنیته به معنای انشقاق و از هم گسیختگی است چون در این دوره ارزشها فردی میشود و هر فرد خودش ربالنوع خود را انتخاب میکند؛ این افسونزدایی و فردگرایی کلیت واقعیت را از بین برده و در واقع برای بشر رنج به دنبال داشته است.
وی نهیلیسم را یکی از پیامدهای این وضعیت عنوان و خاطرنشان کرد: نهیلیسم رنج سنگینی است که امروزه بر دوش بشر سنگینی میکند.
قادری افزود: «ژان ژاک روسو» معتقد است در این وضعیت همه چیز گنگ و مبهم است اما هیچ چیز تکان دهند نیست؛ نیچه هم که به عنوان یک متفکر نهیلیست شناخته میشود معتقد است در دوره مدرن سهگانه «خیر»، «زیبایی» و «حقیقت» دچار تمایز و جدایی شده است؛ مثلاً در دوره پیش از مدرن چیز زیبا، خیر هم بود اما در دوره مدرن لزوماً هر چیز زیبایی خیر نیست و ...
وی ادامه داد: در این وضعیت بشر خود را در میان خلأ ارزشها و فراوانی امکانات میبیند؛ یعنی دنیایی که عینیات افزایش یافته اما معنویات کاهش داشته است.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: نیچه برخورد انسانها با این وضعیت را در سه دسته تقسیم میکند؛ نخست آدمکهایی که پاسخشان به آشوب مدرن تلاش برای نزیستن است، دوم افرادی که خود را درون بهشت گمشده میافکنند و سوم کسانی که به دنبال پذیرش شادمانه دنیای مدرن هستند.
وی به دیدگاه «مارکس» در خصوص نهیلیسم نیز اشاره و بیان کرد: نهیلیسم در دیدگاه مارکس وضعیتی است که سایر ارزشها در ارزش مبادله حل شود؛ مثلاً شرف و وقار از بین نمیرود بلکه برچسب قیمت میخورد؛ در این وضعیت رفتار انسانی زمانی مقبول و اخلاقی است که دارای قیمت و ارزش باشد و هر چیزی که سودآور باشد بقا پیدا میکند.
قادری در ادامه بحث «دلزدگی» را به عنوان یکی دیگر از رنجهای انسان مدرن مطرح کرد و گفت: «زیمل» در این خصوص معتقد است نگرش دلزده از تحریکات عصبی تأمین میشود و به سرعت تغییر میکند و رو به تناقض میرود.
وی افزود: در شهرهای مدرن سرعت محرکها آنقدر زیاد است و لذت طلبی به حدی وجود دارد که باعث میشود انسان آرام آرام حس تمایز خود را از دست بدهد و این از دست رفتن حس نوعی دلزدگی و بی تفاوتی را به دنبال میآورد.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی در بخش پایان عنوان کرد: حال با توجه به این رنجهایی که در دنیای مدرن و برای یک انسان غربی وجود دارد سوال اینجاست که ما چقدر توان تحمل این رنجها را داریم؟ مسلم است یک انسان شرقی که در فرهنگ سنتی، باستانی و شرقی رشد کرده توان تحمل این حجم از رنج را ندارد؛ بنابراین رنج و دستاورد با هم است و نمیتوان فقط از دستاوردهای غرب گفت و رنجهای آن را تحمل نکرد؛ مدرن بودن تناقض میان رهایی و رنج را به دنبال دارد و هر کس که میخواهد مدرن باشد باید این رنج را هم تحمل کند.
نظر شما