«مسلم ناصری» در پاسخ به این پرسش که «آیا می توان تمام جنبه های واقعه عاشورا را در قالب داستان و شعر برای کودکان تبیین کرد؟» به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان گفت: آن چیزی که مهم است، زاویه دید موضوع و چگونگی بیان است. مسلما طرح مرگ برای کودکان خوشایند نیست در حالی که این موضوع را نیز می توان برای آنها به شیوه ای خاص بیان کرد. از مرگ مفهومی سخت تر و سنگین تر نداریم اما این موضوع را نیز می توانیم در قالب شعر و داستان برای کودکان بیان کنیم. هرچند که عده ای مخالف و عده ای موافق طرح این موضوع هستند.
ناصری ادامه داد: طرح مسئله بستگی به چگونگی بیان آن دارد، می توان به کودک گفت با مرگ، عزیزی را از دست می دهیم، از او جدا می شویم و دچار غم و دلتنگی می شویم.مسلما این ضربه سنگینی برای کودک خواهد بود اما می توان مرگ را به یک نوع سفر تشبیه کرد و در قالب داستان و شعر از این سفر برای کودکان گفت.این مسئله را در یکی از کتاب هایم برای کودکان توضیح دادم به این صورت که ما درختی می کاریم، در زمستان میوه و برگ ها از بین می روند اما درخت زنده است. بهار پیش رو است و زندگی و سرسبزی ادامه دارد.
این نویسنده که داستان مقتل امام حسین(ع) و قصه هایی از امام حسین(ع) را در قالب کتابهای «ماه پاره» و «مهمان کوچک» نوشته است، تصریح کرد: جنبه های عاشورا را می توانیم برای کودکان بیان کنیم. این بستگی به نوع نگاه و قلم نویسنده دارد. همانطور که طرح بسیاری از مسایل بستگی به دیدگاه نویسنده دارد. به عنوان مثال ما برای آگاهی بچه ها نسبت به مراقبت از بدنشان می توانیم در قالب شعر و داستان آنها را آگاه کنیم. این بستگی به توانایی و ظرافت قلم نویسنده دارد که در حد نیاز کودک مسایل جنسی را برایش بیان کند. در مورد حادثه عاشورا نیز می توانیم در حد درک و فهم به کودک آگاهی دهیم.
ناصری با بیان اینکه آگاهی بخشی باید متناسب با درک و ظرفیت مخاطب باشد، خاطرنشان کرد: آگاهی بخشی یک فرد دانشگاهی در حوزه عاشورا نیازمند نگاه تحلیلی است. یک فرد عامی را در ایم حوزه می توان با مداحی و روضه آگاه کرد. آگاه کردن یک کودک نیز نگاهی متفاوت دارد. آگاهی بخشی در هر موضوعی بستگی با در نظر گرفتن دو بعد باید صورت گیرد؛مخاطب شناسی و موضوع شناسی. نویسنده باید مخاطب و موضوع را در زوایای مختلف بررسی کند و بشناسد تا با تسلط بر متن و دانش مسئله را به درستی برای مخاطب بیان کند.
نویسنده کتاب هایی همچون مسافر شهرهای بی نشان، سردار تنها، آخرین بازمانده و مسافر غریب اظهار داشت: نویسنده باید بر منابع مسلط باشد، مهمتر اینکه مخاطب شناس باشد. مشکل عمده ما این است که نمی دانیم چه مطلبی در چه جایگاهی بیان شود. از طرفی مخاطب را نیز خوب نمی شناسیم، تمام اینها دست به دست هم می دهد که نویسنده نتواند موضوع را به درستی برای مخاطبش بیان کند.
وی با بیان اینکه ما بیشتر در مورد عاشورا بیان تاریخی داشتیم، گفت: در عاشورا مفاهیم گسترده ای وجود دارد. ما صرف جریان تاریخی به عاشورا نگاه کردیم، در صورتی که جنبه های انسانی عاشورا بیشتر باید بیان شود. اگر این را در نظر بگیریم متوجه می شویم که عاشورا پتانسیل زیادی دارد و ما باید از آن به خوبی استفاده کنیم. نویسنده نباید به جنبه های تاریخی عاشورا محدود شود.
ناصری بیان کرد: عینی گرایی در کودکی مهم است اما تخیل هم کمک می کند. تخیل جز با شناخت منابع و تسلط بر جزییات تاریخی میسر نمی شود. بیشتر نوشته ها در مورد عاشورا برای کودکان و نوجوانان یا حتی بزرگسالان به کلیات می پردازد. لازم است نویسندگان مطالعه دقیق تری داشته باشند زیرا نویسنده قرار است با نوک سوزن جوارح و اجزای اصل را از لابلای سنگ ها بیرون کشد و مروارید و الماس را به مخاطب نشان دهد.
نظر شما