خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل- فاطمه دوستدار: اعدام، قتل، بازداشت و سرکوب مخالفان، منتقدان، علمای دینی و فعالان حقوقی پرونده سراسر درخشان «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان در طول این سالهاست که با به قدرت رسیدن پدرش«سلمان بن عبدالعزیز» به پادشاهی عربستان در 23 ژانویه 2015 وارد میدان شد و به خاطر نفوذ بر پدرش توانست پست های مهمی همچون نایب رئیس مجلس وزیران و وزارت دفاع عربستان و حتی جانشینی ولیعهد را به دست آورد تا در زمان مناسب «محمد بن نایف» را که ولیعهد پادشاه بود، از صحنه قدرت خارج کند و این فرصت در 21ژوئن 2017 به دست آمد و بن نایف را از میدان قدرت حذف کرد و ولیعهد عربستان شد تا به یکه تازی خود در قدرت همچنان ادامه دهد.
با گذشت زمان اعتراض های گسترده نسبت به سیاست های بن سلمان در داخل و خارج از این کشور افزایش یافت و قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار و سردبیرارشد شبکه العرب و مشاور پیشین دولت عربستان و از منتقدان سیاست حکمرانی بن سلمان موج آتش این اعتراض ها را شعله ور کرد و مطالبات برای انتخاب ولیعهد جدید و عزل محمد بن سلمان از قدرت تشدید شد.
این وضعیت باعث شده است که سیاستمداران داخلی و خارجی عربستان نسخه ای مبنی انتقال قدرت محمد بن سلمان به عضو دیگر از این خاندان تجویز کنند تا بحران سیاسی در عربستان را حل کنند؛ به طوری که چندی پیش شاهزاده «خالد بن فرحان آل سعود» در گفتگو با شبکه آلمانی «دویچه وله» گفت که شاهزادگانی در خاندان سلطتنی هستند که از مقبولیت مردمی برخوردارند و شاهزاده «احمد بن عبدالعزیز» از جمله این افراد است.
در همین حال، «رند پل» عضو مجلس سنای آمریکا در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز گفت: راه حل بحران سیاسی عربستان این است که باید ولیعهد کناره گیری کند و شخص دیگر جایگزین وی شود.
برخی معتقد هستند که پادشاه عربستان مجبور است که برای پایان دادن به فشارهای داخلی و خارجی بخشی از خواسته ها را بپذیرد، هرچند پذیرش های خواسته های اندک باشد؛ اما اینکه پادشاه بپذیرد که «محمد بن سلمان» را از قدرت برکنار کند، جای بسی تامل دارد.
اگرچه تعیین فردی به جای ولیعهد می تواند گامی برای حذف این شاهزاده جوان از سمتش باشد، به طوری که شخصیت های مختلفی از خاندان آل سعود از جمله «خالد بن سلمان» برادر ولیعهد برای جایگزینی پیشنهاد می شود و اگر «محمد بن سلمان» از قدرت حذف شود، شاید وضعیت داخلی و حتی منطقه ای و بین المللی تلطیف شود.
برخی از منتقدان سیاست های «محمد بن سلمان» معتقدند که محمد بن سلمان از ابتدا رفتارها وسیاست های موذیانه ای نسبت به کشور و خاندان حاکم اتخاذ کرده است و به همین دلیل وی می تواند خطری برای آینده حکومت سعودی باشد.
حتی هیئت علمای عربستان نیز به صراحت خواستار حذف ولیعهد شدند و این اقدام را پرهیز از فتنه بزرگ می دانند.
برهمین اساس، اگر پادشاهی بتواند که ولیعهد جوان را حذف کند، سیاست های داخلی و منطقه ای «بن سلمان» همچون بازداشت شاهزادگان و مخالفان، جنگ یمن، تحریم قطر متوقف می شود. اگرچه با حذف «بن سلمان» پرونده پروژه های بزرگ و منطقه ای وی نیز احتمال می رود متوقف شود و مشخص نیست که سرنوشت این پروژه ها چه خواهد بود و چه تاثیر بر وضعیت این کشور می گذارد.
این درحالی است که سلمان بن عبدالعزیز تن به مطالبات داخلی و بین المللی بدهد و پسرش را سمت ولیعهدی حذف کند، زیرا می توان بن سلمان را دست پرورده پدر دانست؛ وی سیاست سرکوب مخالفان را از پدر آموخت تا قوی ترین شاهزاده آل سعود باشد؛ هنگامی که حاکم شهر ریاض بود در قصر خود یک زندان مخصوص مخالفان داشت؛ بن سلمان از سن 24 سالگی مشاور ویژه پدرش بود و در سن 26 سالگی سمت ریاست دیوان ولیعهد را برعهده داشت، در سن 28 سالگی وزیر کشور شد و یکسال بعد وزارت دفاع را برعهده گرفت تا کوچکترین وزیر دفاع در جهان لقب گیرد؛ پس از آن ولیعهد شد تا به عنوان قوی ترین مرد عربستان باشد.
برهمین اساس، به نظر می رسد که سلمان بیش از هر آنچه هرکسی تصور می کند به فرزندش نزدیک است و سیاست هایی امروز بن سلمان شاید سیاست های دیروز پدر باشد که به وی آموخته است که چگونه برای بقای در قدرت از آن استفاده کند. به همین دلیل شاید «سلمان» هرگز به عزل فرزند تن ندهد و سیاست دیگری را برای برون رفت از این بحران سیاسی اتخاذ کند و سناریوی حذف ولیعهد را اجرایی نکند./
نظر شما