به گزارش خبرگزاری شبستان، شرق نوشت: ویدئو پیرمردی را نشان میداد که در بین جمعی که دور وزیر را گرفتهاند از هزینه بالای فیزیوتراپی همسرش گلایه میکند. پاسخهای وزیر اما مأیوسکننده بود؛ پاسخهایی که نهتنها در آنها نشانی از حل مشکل وجود نداشت، بلکه موجب تمسخر پیرمرد هم شد. نامش «عباس پهلوان» است، 72 ساله و نانوای بازنشسته که حالا در شهر کوچک بجستان کشاورزی میکند. او ماجرای روبهروشدنش با قاضیزادههاشمی را اینطور تعریف میکند: «بیمارستان بجستان بودم که گفتند آقای وزیر میخواهد به اینجا بیاید، برای همین همانجا ماندم تا وزیر را ببینم. وقتی آمدند بهشان گفتم ما اینجا هیچ امکاناتی نداریم؛ نه فیزیوتراپ و نه دستگاه دیالیز. من نهفقط بهخاطر خودم که بهخاطر مردم شهرستان بجستان با ایشان صحبت کردم. وقتی شنیدم وزیر میآید خوشحال شدم، چون فکر میکردم بعد از اینکه با او صحبت کنم بخشی از مشکلات بیمارستان شهرمان حل خواهد شد، اما وقتی از مشکلات گفتم، به من گفتند خودم فیزیوتراپی کنم. انتظار نداشتم وزیر اینطور با من رفتار کند، فکر میکردم با گفتن این حرفها بگوید یک فیزیوتراپ به بیمارستان بجستان میفرستند، نهاینکه بگوید خودم فیزیوتراپی کنم». صحنه ابتدایی ویدئوی منتشرشده جمعی را نشان میدهد که وزیر بهداشت را احاطه کردهاند. در میان آنها مردی با لباس چهارخانه سیاهوسفید روبهروی وزیر ایستاده تا از مشکلاتش بگوید. او خطاب به قاضیزادههاشمی میگوید: «باور کنید 60 هزار تومن باید بدم برم، 60 هزار تومان باید بدم برگردم، برای فیزیوتراپی زنم». در این بخش از ویدئو وزیر از او میپرسد: «برای فیزیوتراپی؟» و مرد در پاسخ «بله» کوتاهی میگوید. همان لحظه وزیر ادامه میدهد: «خودت فیزیوتراپی کن دیگه». مرد ادامه میدهد: «من بلد نیستم آخه، من بیسواد...». وزیر صحبتش را قطع میکند و میگوید: «کاری نداره میخوای بمالی دیگه، فقط بمال». ناگهان مردانی که آنجا ایستادهاند میزنند زیر خنده. صدای خندهشان برای چندثانیه صدای وزیر بهداشت و مردی را که با او صحبت میکرد در خود میبلعد. با قطعشدن صدای خنده حضار، مرد ادامه میدهد: «40 سال تهران بودم حالا اومدم بجستان». وزیر بهداشت بار دیگر صحبتهایش را قطع میکند و میگوید: «اگر تهران بودی که اینارو بلدی دیگه». باز صدای خنده حضار بلند میشود. مرد ادامه میدهد: «والا من شاطر نانوایی بودم، بلد نبودیم چیکار کنیم». باز هم وزیر بهداشت میان حرفهایش میپرد: «شاطر نانوایی بالاخره زواله که درست میکردی، چونهگیری میکردی، اینم باید بکوبی دیگه». مرد ادامه میدهد: «باور کنید 60 هزار تومن باید بدم برم، 60 هزار تومن باید بدم برگردم، 45 هزارتومن اونجا باید بدم، 160هزار تومن برام تموم میشه». در این بخش از ویدئو، وزیر بهداشت میگوید: «فکر میکنی فیزیوتراپی چیکار میکنه؟ یک حوله گرم باید بذاری. خودت ببند به پاش کاری نداره». صدای خنده حضار بار دیگر بلند میشود. صدای مردی که با وزیر بهداشت صحبت میکرد میان خندهها محو میشود. همان لحظه وزیر بهداشت به مرد پشت میکند و از او دور میشود و دوربین صورت وزیر را که در حال خندیدن است نشان میدهد. مردان خندهرو نیز پشتسر او به راه میافتند و مرد میان جمعیت گم میشود.
کسی سراغی نگرفت
عباس پهلوان در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا بعد از مطرحکردن مشکلاتتان با وزیر بهداشت کسی برای کمک به سراغتان آمد یا نه، گفت: «نه، کسی نیامد و سراغی نگرفت. من از برخورد وزیر ناراحت نیستم، فقط توقع داشتیم یک متخصص فیزیوتراپ به شهرستان بفرستند، چون هربار باید همسرم را برای فیزیوتراپی ببرم کاشمر که توان پرداخت هزینه رفتو برگشت به کاشمر را ندارم. هربار باید 120 هزار تومن فقط پول رفتوبرگشت بدهم. بعد از اینکه از تهران به بجستان آمدم، کار نانوایی را رها کردم و مشغول کار کشاورزی شدم و پرداخت هزینههای بیماری خودم و همسرم برایم دشوار است».
رضا، پسر عباس پهلوان، نیز درباره انتشار ویدئوی مواجهه پدرش با وزیر بهداشت اینطور توضیح داد: «قبل از محرم بود که وزیر بهداشت به بجستان آمد. پدرم قصد داشت مشکلات شهرستان را به وزیر بگوید. پدرم سرطان مثانه دارد، مادرم هم جفت زانوهایش مشکل دارد و نمیتواند راه برود. برای شیمیدرمانی خودش به مشهد میرود، چون بجستان امکانات کافی ندارد. از طرفی هم برای فیزیوتراپی مادرم باید به کاشمر، گناباد یا مشهد برویم. در بیمارستان بجستان ما فیزیوتراپ نداریم. مردم اینجا برای کوچکترین مسئلهای باید به شهرهای اطراف بروند. ما فقط به صورت فیزیکی بیمارستان داریم، در بیمارستان نه متخصص داریم، نه فیزیوتراپ. مشکلات زیاد است، برای همین پدرم خواست مشکلات اینجا را به وزیر بهداشت بگوید که وزیر از سر شوخی اینطور به پدرم پاسخ دادند». او ادامه داد: «ایکاش اگر میخواهید این خبر را پوشش بدهید بیشتر کمبودهای بیمارستان بجستان را مطرح کنید. شهرستان بجستان مشکلات زیادی دارد. بیماران اورژانسی حتما باید بروند گناباد که با اینجا 50 کیلومتر فاصله دارد. البته تازگی یک هلیکوپتر به اینجا آوردهاند برای بیماران اورژانسی. ما ورودی استان خراسانرضوی هستیم، برای همین جاده همیشه شلوغ است و برای همین نیاز است امکانات بیمارستان افزایش پیدا کند. درکل شهرستان بجستان در بخش بهداشت کمبودهای زیادی دارد».
واکنش انجمن فیزیوتراپی
همین ویدئوی 55ثانیهای کافی بود تا واکنشهای مختلفی در فضای مجازی شکل بگیرد. در ساعات ابتدایی بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی از این رفتار وزیر بهداشت به شدت انتقاد کردند. واکنشها اما فقط به فضای مجازی ختم نشد و پای دبیر انجمن فیزیوتراپی استان تهران نیز به میان آمد. عبدالرحمان اهوازیان، دبیر انجمن فیزیوتراپی استان تهران در واکنش به این فیلم کوتاه در بیانیهای نسب به نحوه پاسخگوی قاضیزادههاشمی به این بیمار واکنش نشان داد. در این بیانیه آمده است: «همانگونه که مستحضر هستید رشته فیزیوتراپی یکی از رشتههای مهم درمانی به شمار میآید که با توجه به تغیر سبک زندگی و صنعتیشدن جوامع و رشد چشمگیر بیماریهای اسکلتی عضلانی از یک سو و همچنین افزایش طول عمر و سالمندی جمعیت از سوی دیگر، نیاز و ضرورت حضور این خدمت را در تمامی جوامع بیش از پیش ضروری ساخته به نحوی که کارشناسان این رشته را جز 10 شغل برتر در سالهای آینده پیشبینی کردهاند. بیشک در کشور ما نیز همچون سایر کشورها جامعه فیزیوتراپی با سابقهای بیش از ٥٠ سال و همچنین دپارتمانهای مختلف آموزشی و حضور بیش از هفت هزار همکار فیزیوتراپیست در کشور بار مهمی از سلامت جامعه را به دوش کشیدهاند». در بخش دیگری از این بیانیه با انتقاد از ویدئوی منتشرشده آمده است «متأسفانه شاهد پخش کلیپی در فضای مجازی از شخص اول سیستم نظام سلامت کشور بودهایم که خطاب به بیمار دردمندی که تقاضای کمک دارد با واژهای نامناسب به این قشر خدوم و زحمتکش توهین میکنند و حال جای این سؤال وجود دارد که آیا ایشان واقعا نمیدانند فیزیوتراپی چیست؟ اگر میدانند و اینگونه میگویند که باید تأسف خورد و اگر نمیدانند که بهعنوان شخص اول سلامت کشور باز نیز فقط تأسف خورد. امروز ایشان باید پاسخگو باشند که در دوران حضورشان در این پنج سال چه قدم سازندهای درخصوص رشد رشته فیزیوتراپی برداشتهاند و چه گرهای از مشکلات این رشته باز کردهاند! ما تنها شاهد آن بودیم که روزبهروز به حجم زیاد مشکلات همکاران ما افزوده شده است که برشمردن این مشکلات در حوصله این بحث نمیگنجد». در پایان این بیانیه آمده است «در پایان بهعنوان عضو کوچکی از جامعه فیزیوتراپی کشور ضمن اعلام اعتراض و ناراحتی همکاران خدوم و زحمتکشم در سرتاسر کشور امیدوارم که ایشان بهعنوان یک عضو دانشگاهی نسبت به این امر واکنش نشان داده و ضمن عذرخواهی از جامعه بزرگ فیزیوتراپی کشور نسبت به کاهش ناراحتی و ترمیم احساسات جریحهدارشده این عزیزان اقدام بورزند».
اولینبار نیست
این اولینبار نیست که برخوردهای عجیب وزیر بهداشت مورد انتقاد قرار میگیرد؛ او اواخر سال 95 نیز در جریان سفر به شهرستان بدره از توابع استان ایلام پس از اینکه با انتقادات فرماندار این شهرستان مواجه شد، در واکنش عجیبی به او گفت «اگه گذاشتم یک روز اینجا بمونی بیشعور» اقدامی که واکنشهای شدیدی را به دنبال داشت. وزیر بهداشت البته پس از آن در تماسی تلفنی از فرماندار بدره حرفهای ردوبدلشده بین خودش و او را، سوءتفاهم ناشی از خستگی کار عنوان و از او عذرخواهی کرد. چند ماه پس از آن نیز در خرداد ماه سال 96 وزیر بهداشت در حاشیه جلسه هیئت دولت در پاسخ به سؤالات خبرنگار روزنامه قدس درخصوص افتتاح بیمارستان امام رضا 2 و حساب ملی سلامت گفت: «روزنامه قدس یک روزنامه سیاسی شده، از پول امام رضا خرج میکند و سیاستهایش علیه امام رضا است. شما مگر مزدورید؟ هر چرتی را که به شما میدهند نباید بپرسید، آدم از گرسنگی بمیرد بهتر از این است که برای این روزنامه کار کند». توهینی که با انتقاد جمعی از روزنامهنگاران روبهرو شد؛ آنها در نامهای خواستار عذرخواهی وزیر بهداشت شدند اما او هرگز از این رفتار خود عذرخواهی نکرد. وزیر بهداشت تنها مقام بلندپایهای نیست که واکنشهای عجیبش در برخورد با دیگران مورد انتقاد قرار گرفته؛ پیش از این نیز ویدئویی از محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی منتشر شد که به کشاورز گیلانی که با احترام درباره افت قیمت برنج داخلی سؤال میپرسد و مطالبهای را مطرح میکند، در پاسخی کوتاه میگوید: «از اون سبوسدارها بهش بدین بخوره» با انتشار این ویدئو و اعتراضات گسترده نسبت به آن، وزیر کشاورزی در پیامی کوتاه که در خروجی سایت وزارتخانه منتشر شد، واکنش نشان داد؛ در این پیام آمده بود «خدا نیامرزد حجتی را اگر خداینکرده شائبه توهین به بندگان خدا را در سر خود بپروراند؛ چه رسد به کشاورز دلسوخته و زحمتکشی که تلاش میکند افت قیمت حاصل تلاش سالانه محصولش (برنج) را به گوش مسئولان برساند». عباس آخوندی وزیر راهوشهرسازی هم یکی دیگر از مقامات بلندپایهای است که در سالهای گذشته نحوه برخوردش با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان مورد انتقاد قرار گرفته است. او سال 96 در حاشیه نشست هیئت دولت در پاسخ به این سؤال که گفته شده ایرباس سومی که به ایران آمده، مرجوعی کشور کلمبیاست، آیا این موضوع صحت دارد و شرایط آن اکنون چگونه است، گفت: «مرجوعی یعنی چی، این حرفهای عجیبی است. خبرنگار باید یک جُو عقل داشته باشد» و پس از این سخنان میکروفن خبرنگار را گرفت و قصد پرتکردن آن را داشت و ادامه داد: «شما حرفهای نیستید و از خبرنگاری سر درنمیارید برید بابا».
شیرینجوابی یا حاضرجوابی
علیمحمد بیدارمغز، کارشناسارشد تشریفات در رابطه با آداب مواجهه مسئولان و متولیان امور با مردم میگوید: «نکته اول و مهم این است که باید دانست شیرینجوابی با حاضرجوابی متفاوت است، مسئله مهم این است که یک مقام عالیرتبه علاوه بر تخصصی که دارد و ما از این مهارتها با عنوان مهارتهای سخت یاد میکنیم، باید دارای مهارتهای نرم نیز باشد. او باید بتواند سختترین حرفها را به نرمترین شکل و با زیباترین جملات بیان کند. وقتی میخواهد مخالفت کند، طوری باشد که باعث آزردگی مخاطب نباشد. اگر جایی امکاناتی وجود ندارد و فرد مسئول میخواهد به این مسئله اعتراف کند، باید اعتراف او بهگونهای باشد که به ذوق و احترام و شخصیت مخاطبش برنخورد. در این زمینه مقوله بسیار مهمی با عنوان هوش هیجانی مطرح میشود. هوش هیجانی، با هوش ذاتی یا همان آیکیو متفاوت است و از آن بهعنوان ایکیو یاد میشود. یعنی فرد باید بتواند در مواقع سخت هم احساسات خود و هم احساسات مخاطب را کنترل کند و در واقع آیکیوی خود را به کار بیندازد. نکتهای که باید در نظر داشت این است که هوش هیجانی اکتسابی است و این هوش هیجانی جز با گذراندن دورههای آموزشی و تمرکزکردن محقق نمیشود. فرد دارای هوش هیجانی بهگونهای رفتار میکند که در بدترین شرایط بتواند بهترین انتخاب و برخورد را از خود نشان دهد. آنهایی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند، در دوران زندگیشان وضعیتی بهتر در شرایط برابر با دیگران خواهند داشت». بیدارمغز در ادامه با ذکر مثالی به اهمیت هوش هیجانی اشاره کرد و گفت: «دانشمندان در دانشگاه استنفورد مطالعهای طولی انجام دادند که نتیجه قابل تأملی داشت. آنها فرزندان کوچک استادان و کادر اجرائی دانشگاه را مورد بررسی قرار دادند و در اتاقی بسته به آنها یک شکلات دادند و گفتند اگر شکلاتت را تا یک ساعت نخوری، شکلات دیگری به تو هدیه میدهیم. یک تعداد از کودکان طاقت نیاوردند و شکلات خود را خوردند و عدهای دیگر خود را کنترل کردند و شکلاتشان را نخوردند. 20 سال بعد بررسی استادان نشان داد کودکانی که در گذشته شکلاتشان را نخورده بودند، حتی نسبت به بچههایی که هوش بالاتری هم داشتند موفقتر بودند و اینجا بود که به اهمیت بالای هوش هیجانی توجه بیشتری شد». این استاد تشریفات تأکید کرد: «یک فرد با هوش بالا ممکن است در برنامههای معمول زندگی خود موفق باشد، اما نمیتواند در بزنگاهها موفق باشد. اینجا همان نقطهای است که تفاوت شیرینجوابی با حاضرجوابی مشخص میشود. فرد باید بتواند مدیریت سخنان خود را داشته باشد و با شیرینجوابی شرایط را بهنفع خودش تغییر دهد. یک مقام عالیرتبه به این هوش بیشتر نیازمند است تا یک فرد عادی. اگر یک فرد عادی در یک شرایط خاص پاسخ نامتعارف بدهد شاید خیلی به چشم نیاید، ولی وقتی یک مقام عالیرتبه نتواند هوش هیجانی خود را کنترل کند و حرف یا عکسالعمل نامناسب از خود نشان دهد، از آنجا که شخص دارای مقام در معرض دید عکاسان و فیلمبرداران است اشتباهاش تا ابد ثبت میشود. نکته نهایی این است که ما مدعی هستیم که مقامات عالیرتبه ظاهرا نخبگان اجرائی یک کشور هستند و مقامات اجرائی نخبگان ما هستند، بنابراین از یک نخبه انتظار میرود که بتواند هوش هیجانی بالاتری از خود نشان دهد و در شرایط خاص خود را مدیریت کند».
نظر شما