به گزارش خبرگزاری شبستان، آنتون چخوف، نویسنده روس، به شهادت بسیاری از منتقدان و نویسندگان، بهترین داستان کوتاهنویس دنیا بوده است. او تعداد زیادی داستان کوتاه و بلند و چند نمایشنامه نوشته که پس از گذشت دهها سال به زبانهای مختلف ترجمه شده و یا به صورت تئاتر و سریال درآمدهاند.
چخوف تحصیلات پزشکی خود را در سال 1879 در دانشکده پزشکی دانشگاه مسکو آغاز کرد و در زمان دانشجویی، برای گذران زندگی خود و خانوادهاش، صدها داستان کوتاه نوشت. نوشتن برای او فقط وسیلهای برای امرار معاش نبود، چون در زمانی هم که به کار طبابت میپرداخت، وقت زیادی را صرف نوشتن داستان و نمایشنامه میکرد. او خود در این باره گفته است: «در زندگی ادبی بیست ساله ام صرفنظر از گزارشهای حقوقی، یادداشتها مقالاتی که روز به روز در روزنامه انتشار دادمام - که پیدا کردن و جمعآوری آنها مشکل است- بیش از سیصد داستان و افسانه نوشته و به چاپ رساندهام. نمایشنامه هم برای تئاتر تنظیم کردهام.» چخوف با اینکه چهل و چهار سال بیشتر زندگی نکرد اما هنگامی که چشم از جهان فرو بست چهره داستاننویسی جهان را تغییر داد و تاثیری عمیق بر نمایشنامهنویسی بر جای نهاد.
در آغاز مجموعه داستان، بهترین داستان های کوتاه آنتوان پاولوویچ چخوف می خوانیم:« همچنان که سالهاى زندگى چخوف به پایان آن نزدیک مىشد به این نتیجه مىرسید که عشق روشنترین و زیباترین رابطه انسانى است و، بر خلاف نظر داستایِفسکى و تولستوى، ضرورتى نمىدید که به مسائلى کشیده شود که عشق افلاطونى بر آنها حکومت مىکند. در بسیارى از داستانهاى اواخر زندگى او و نیز در نمایشنامهها، عشق در نظر او عملى تهورآمیز و شجاعانه است و ابزارى است که به یارى آن انسانِ چخوفى از انزواى خود پا بیرون مىگذارد؛ چرا که کلمات را در ایجاد ارتباط بىحاصل مىبیند. چخوف، بر اساس گرایشهاى تازه روانشناسى، که بسیار بدان علاقهمند بود، حیوان درون انسان را، بدون احساس اشمئزاز و تنها با اندکى دشوارى، پذیرفت. این موضوع یکى از دلایل نوگرا بودن اوست و نیز دلیلى بر کششى است که فردیت او هنوز هم در ما ایجاد مىکند. او به روشنى اعتقاد داشت که زندگى انسان در جامعهاى مرده و عارى از شور و شوق نابههنجار است. درک او از انسان آن بود که براى زیستن هیچ الگوى فرشتهگونى وجود ندارد. اشارههاى بىشمار چخوف و آدمهاى آثار او به فراموشى آجلى که به زودى آنها را در خود فرو خواهد برد، زندگى آرمانىِ او را در زمان حال و هر چه بیشتر بهره بردن از حال، فارغ از عادتهاى گذشته و ترسهاى آینده، هر چه روشنتر ارائه مىدهد...»
« بهترین داستان های کوتاه ؛ آنتوان پاولوویچ چخوف» با ترجمه «احمد گلشیری»را انتشارات نگاه چاپ کرده است.
نظر شما