به گزارش قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، در شب 14 ذی الحجه واقعه «شق القمر» به اعجاز پیامر گرامی اسلام(ص) در مکه رخ داد، بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند ،قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند و حضرت با انگشت اشاره به ماه کردند و به قدرت الهی ماه به دو نیم شد و باز به هم پیوست؛ و این آیه نازل شد «اقتربت الساعة و انشقّ القمر». «سوره قمر آیه1» ابو الجهل لعنت الله علیه گفت: این سحر است ! بفرستید از شهرهای دیگر هم بپرسند که آیا آنها هم دیدند که ماه دو نیم شد. چون از اهل شهرهای دیگر پرسیدند .آنها نیز خبر دادند که نیمی از ماه پشت خانه کعبه و نیمی بر کوه ابو قبیس افتاد .
براین اساس آمده است که در این روز یا شب در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا(س) بخشیده شد و حضرت رسول(ص) بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است.
فدک چه مکانی است؟
«فدک»، سرزمين آباد و حاصلخيزى بود که در نزديکى «خيبر» قرار داشت و فاصله آن با مدينه، در حدود يکصد و چهل کيلومتر بود که پس از دژهاى خيبر، نقطه اتکاء يهوديان حجاز به شمار مىرفت.
سپاه اسلام ، پس از آنکه يهوديان را در «خيبر» و «وادى القرى» و «تيما» در هم شکست، خلأیی را که در شمال مدينه احساس مى شد با نيروى نظامى اسلام پر نمود و بدين وسيله به قدرتهاى يهودى در اين سرزمين که براى اسلام و مسلمانان کانون خطر و تحريک بر ضد اسلام به شمار مى رفتند؛ پايان دادند.
سرزمينهایى که در اسلام به وسيله جنگ و قدرت نظامى گرفته مى شود متعلق به عموم مسلمانان است و اداره آن به دست فرمانرواى اسلام مى باشد، ولى سرزمينى که بدون هجوم نظامى و اعزام نيرو به دست مسلمانان مى افتد مربوط به شخص پيامبر(ص) و امام پس از وى مىباشد و اختيار اين نوع سرزمينها با او است و مىتواند آن را ببخشد و مىتواند اجاره دهد.
يکى از آن موارد اين است که از اين املاک و اموال، نيازمنديهاى مشروع نزديکان خود را به شکل آبرومندى برطرف سازد. «يوشع بن نون» که رياست منطقه فدک را بر عهده داشت، صلح و تسليم را بر نبرد ترجيح داد و تعهد کرد که نيمى از حاصل را هر سال در اختيار پيامبر اسلام بگذارد و از اين پس زير لواى اسلام زندگى کند و بر ضد مسلمانان دست به توطئه نزند و در قبال آن حکومت اسلامي امنيت منطقه آنها را تامين نمايد.
پيامبر گرامي «فدک» را به دختر گرامى خود حضرت زهرا(س) بخشيد. منظور از بخشيدن اين ملک- چنانکه قرائن گواهى مى دهد - دو چيز بود :
زمامدارى مسلمانان پس از درگذشت پيامبر اسلام طبق تصريح مکرر پيامبر، با اميرمؤمنان بود و چنين مقام و منصبى به هزينه سنگينى نياز دارد. امام على(ع) براى حفظ اين مقام و منصب، مى توانست از درآمد « فدک»، حداکثر استفاده را بنمايد.
خاندان پيامبر(ص) که يگانه دختر وى و نور ديدگانش حضرت حسن(ع) و حضرت حسين(ع) بود بايد پس از فوت پيامبر(ص)، به صورت آبرومندى زندگى کنند و حيثيت و شرف پيامبر(ص) محفوظ بماند. براى اين هدف پيامبر(ص) « فدک» را به دختر خود بخشيد.
محدثان و مفسران شيعه و گروهى از دانشمندان سنى مى نويسند: وقتى آيه «و آت ذا القربى حقه و المسکين و ابن السبيل» نازل گرديد، پيامبر دختر خود فاطمه را خواست و فدک را به وى واگذار نمود. همه مفسران اعم از شيعه و سنى قبول دارند که اين آيه، در حق نزديکان و خويشاوندان پيامبر نازل گرديده و دختر وى روشنترين مصداق «ذى القربى» است.
حتى در شام هنگامى که مرد شامى به على بن الحسين حضرت زين العابدين گفت: خود را معرفى نماى! آن حضرت براى شناساندن خود آيه ياد شده را تلاوت نمود و اين مطلب آنچنان در ميان مسلمانان روشن بود که آن مرد شامى در حالى که سر خود را به عنوان تصديق حرکت مى داد به آن حضرت چنين عرض کرد: بخاطر نزديکى و خويشاوندى خاصى که با حضرت رسول داريد خدا به پيامبر خود دستور داده که حق شما را بپردازد.
مامون، خليفه عباسي (به هر علتى بود) خواست فدک را به فرزندان زهرا(س) برگرداند، از اين رو به يکى از محدثان معروف، «عبد الله بن موسى» نامهاى نوشت و از او درخواست نمود که او را در اين مساله راهنمائى کند. او حديث بالا را که در حقيقت شان نزول آيه است به وى نوشت و مامون نيز فدک را به فرزندان حضرت فاطمه بازگردانيد.
خليفه عباسى به فرماندار خود در مدينه نوشت، پيامبر اسلام دهکده «فدک» را به دختر خود فاطمه بخشيده و اين يک مساله مسلمى است و ميان فرزندان زهرا در اين مساله اختلاف نيست.
فدک چگونه فتح شد؟
پس از فتح خیبر در سال هفتم هجرت، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر(ص) جبرئیل نازل شد و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) را آورد، آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند و حسب دستور پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین)ع) بر کتف پیامبر(ص) قرار گرفت و آن حضرت برخاست و امیرالمؤمنین(ع) را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحدین(ع) در حالی که شمشیر رسول الله(ص) همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.
یهودیان قلعه گمان کردند که مسلمین حمله کردهاند و روی دیوارها هستند، خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر(ص) را در برابر خود دیدند و از طرفی امیرالمؤمنین(ع) پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند و بقیه تسلیم شدند.
زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هرکس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه اموالش را بگیرند.
این گونه بود که بدون لشکرکشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک را فتح شد و طبق آیه مبارکه سوره حشر «سرزمینهایی که بدون لشکرکشی مسلمین فتح شود، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر(ص) بیایند، این مناطق و غنایم و اسرای آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی درباره آنها بگیرد، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارند».
اعطای فدک به فاطمه(س)
بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: "و آت ذا القربی حقه" : "حق خویشان را به آنان بده " پیامبر - صلی الله علیه و اله – پرسید: منظور چه کسانی هستند، و این حق کدام است؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه(ع) عطا کن.
پیامبر(ص) به حضرت زهرا فرمود: " خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه(س) بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا میکند، آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش".
حضرت زهرا(س) عرض کرد: " تا زندهاید بر من و مال من صاحب اختیار هستید ". پیامبر(ص) فرمود: ترس آن دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانهای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند، حضرت صدّیقه زهرا(س) عرض کرد: آن گونه صلاح می دانید عمل کنید. پیامبر(ص) امیرالمؤمنین(ع) را فرا خواند و فرمود: "سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایی پیامبر بنویس و ثبت کن "، امام علی(ع) آن را نوشت و پیامبر(ص) و ام ایمن شهادت دادند و پیامبر(ص) فرمود: ام ایمن زنی از اهل بهشت است .
درآمد فدک
رسول خدا(ص) مردم را در منزل حضرت زهرا(س) جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه(س) است و از درآمد فدک به عنوان اعطای فاطمه(س) بین مردم تقسیم کرد.
درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سر رسیدن درآمد فدک بود.
غصب فدک
بعد از رحلت پیامبر(ص) مأموران ابوبکر به دستور او نماینده صدّیقه(س) را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و در آمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند.
حضرت زهرا(س) همان نوشته و سند فدک را که پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عیناً نزد ابوبکر آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را.
بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر(ص) گذشته بود، حضرت صدّیقه شهیده(س) همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبهای ایراد فرمودند که دریایی از معارف، حقایق، بلاغت، فصاحت و شرایع اسلامی در آن است.
ابوبکر نامهای دال بر باز گرداندن آن به حضرت نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا(س) آن سند را در دست داشت و به منزل باز میگشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت.
فدک هدیه خدا به فاطمه(س)
از مطالب و نکاتی که مفسران و محققان اهل سنت و شیعه در خصوص آیات قبل بیان داشته این مطلب استفاده می شود که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) فدک را به فرمان الهی به دختر خود فاطمه زهرا(س) هدیه کرده است، این نکته را مطالب پیشین تأیید می کند.
علاوه بر آن علامه طباطبایی نیز در ذیل آیات 7 سوره مبارکه حشر، به نکات بسیار مهمی اشاره می کنند: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساكِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ ...»
از ظاهر این آیه بر مى آید كه مىخواهد موارد مصرف فى ء در آیه ششم «سوره حشر» را بیان كند. و «فى ء» در آن آیه را كه خصوص «فى ء» بنى النضیر بود به همه فى ء هاى دیگر عمومیت دهد:
«فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ"»: یعنى قسمتى از فىء مخصوص خدا و قسمتى از آن مخصوص رسول خدا است. و منظور از اینكه گفتیم مخصوص خداست، این است كه باید زیر نظر رسول خدا (صلی الله علیها و آله) در راه رضای خدا صرف شود.
«وَ لِذِی الْقُرْبی »: منظور از ذی القربی ذى القرباى رسول خدا و دودمان آن جناب است، و معنا ندارد كه ما آن را به قرابت عموم مؤمنین حمل كنیم.
سخن آخر:
خدای متعال بعد از بیان موارد مصرف «فیء» با تأکید دوباره همگان را ملزم به رعایت این دستور الهی نموده، و از عواقب تمرد و سرپیچی از آن برحذر می دارد: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ؛ آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا كنید)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نمایید و از (مخالفت) خدا بپرهیزید كه خداوند كیفرش شدید است!.»، هر چند که مسلمانان آن دیار این فرمان الهی را زیر پا گذاشتند، و توجهی به امر الهی ننمودند و حق فاطمه را غصب کردند.
نظر شما