به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، مصطفی عباسی مقدم، مشاور معاون قرآن و عترت(ع) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه کاشان درباره منبع غنی احادیث و روایات اهل بیت(ع) در تولید علم دینی، گفت: یکی از اندیشه های مهم علم دینی احادیث و روایات واصل شده از معصومان به خصوص امام باقر و امام صادق(ع) به عنوان پشتوانه معرفتی اسلام و مذهب تشیع هستند. ما معتقدیم جهان بینی اسلامی و شیعی دارای مزایای دیگر جهان بینی هاست و در زمینه اخلاق و فقه فردی و اجتماعی رهنمودهای لازم را به بشر ارائه می کند.
وی افزود: ما معتقدیم آنچه که از معصومین نقل می شود، بازتابی از معرفت قرآنی است. زیرا آنها از خان پرفیض قرآن بهره گرفته اند. امام باقر(ع) که به باقرالعلوم(ع) مشهور هستند همه دانشها را شکافنده اند و شاگردان متعددی در طول حیات علمی ایشان تربیت شدند که با تخصص های مختلف توانسته اند از فیض علم امام بهره بگیرند.
عباسی مقدم ادامه داد: اهالی معرفت و دست اندرکاران و اهالی اندیشه وظیفه دارند از آبشخور معرفت های اهل بیت به اندیشه های ناب دینی راه پیدا کنند. این ماموریت اگر به خوبی انجام بگیرد علوم انسانی و علوم اجتماعی، علوم فلسفی و علوم عقلی جان می گیرند. ائمه سعی داشتند مطابق فهم و به زبان ما معرفت های ناب الهی را به ما منتقل کنند زیرا آنها خوشه چین معرفت برای ما تشنگان معرفت هستند.
استاد دانشگاه کاشان در پاسخ به این پرسش که آیا جزییات تمام علوم را ائمه(ع) به ما عرضه کرده اند یا رئوس کلی چگونگی دانش ورزی و دانش اندوزی را به ما گوشزد کرده اند؟، بیان کرد: به نظر می رسد رئوس کلی دانش ورزی به ما منتقل شده است. ائمه(ع) در زمینه های مختلف از جمله کیفیت اندیشه، کیفیت مطالعه و مشاهده حقایق عالم و تحلیل مسائل عالم رهنمودهایی دارند.
استاد دانشگاه کاشان ادامه داد: تحلیل بر اساس مادی گرایی متفاوت با تحلیل بر اساس خدامحوری است. ائمه(ع) به تبعیت از قرآن به ما گوشزد کرده اند که در هر مطالعه علمی چه در علوم انسانی و چه در علوم زیستی باید نگاه مان به مبدا باشد و هر چه که وجود دارد، سایه خدا فرض و پرتوی از وجود بسیط و گسترده الهی دانسته شود.
عباسی مقدم تاکید کرد: همه علوم بر این اساس شاخه ای از معرفت الهی می شوند زیرا خداوند، عالم مطلق از نگاه انسانِ تابعِ معصوم می شود. ائمه خطوط کلی، اصول و محورهای اصلی اندیشه را به ما می آموزند و ما بر اساس آنها باید در همه مسائل انسانی چه در روانشناسی، جامعه شناسی، علوم پزشکی، زیستی و … مطالعه کنیم.
وی رعایت رئوس کلی در علوم را باعث جان گرفتن علوم قلمداد کرد و گفت: البته این گونه نیست که معصومین(ع) فقط به کلیات اکتفا کرده باشند. در زمینه جزییات علوم هم نکات مختلفی را در ارتباط با نفس انسان، ویژگی های انسان، نحوه مواجهه با مطبیعت و پدیده های انسانی به ما یادآوری کرده اند. ما در زمینه تعلیم و تربیت رهنمودهای زیادی از حضرت علی(ع) و امام باقر(ع) و صادق(ع) داریم.
وی تصریح کرد: شاگردان امام باقر(ع) در زمینه مباحث تربیتی و اجتماعی و فقه مطالب مختلفی دارند. امام باقر(ع) بیشترین معارفی که به ما منتقل کرده اند در حوزه فقه است. فقه همان علم چگونگی زندگی با جمع است. امام در زمینه های فقهی و کیفیت معامله با مردم، حقوق اقشار مردم، تقابل منافع افراد با یکدیگر مطالبی دارد که شاخه بزرگی از علوم انسانی محسوب می شود.
عباسی مقدم بیان کرد: امروزه حقوق سیاسی و تجاری و قضایی و …مندرج در فقه اسلامی است؛ فقهی که امام باقر(ع) پیشتاز آن است. شاخه ای از علوم انسانی اسلامی در فقه و حقوق متجلی می شود. شاخه دیگر علوم انسانی اسلامی در مباحث تربیتی است و ما نمونه های زیادی روایت در احادیث تربیتی داریم.
وی اضافه کرد: در موضوعات اعتقادی هم شاگردان مبرز امام باقر(ع) انتقال دهنده روایات ایشان بوده اند. مسائل مربوط به معاد و توحید و فلسفه و علوم نقلی را می توان از امامان فرا گرفت. علوم مربوط به تکالیف انسان که آبشخور اصلی آن تعالیم اهل بیت(ع) است، در فقه اسلامی مندرج شده است.
مشاور معاون قرآن و عترت(ع) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در علوم تجربی افرادی مانند ابوریحان بیرونی و زکریای رازی شاگردان مبرز ائمه(ع) بودند . معصومین در علوم مختلف شاگردانی را تربیت کردند که بعدها از طریق آنها علوم، نسل به نسل و مدرسه به مدرسه به دیگران منتقل شده است. ما منابع زیادی داریم که می توانیم در علوم مختتلف از آنها هم در کلیات و خطوط اصلی و هم در جزییات استفاده کنیم. ائمه مفسر قرآن و بیان کننده حکمتی هستند که قرآن از آن دم می زند.
وی تصریح کرد: قرآن به پیامبر(ص) می فرماید: «یعلمهم الکتاب و الحکمه». پیامبر(ص) مأموریت دارد که کتاب و حکمت را به مردم بیاموزد. کتاب همان قرآن و حکمت معارفی است که پیامبر(ص) به مردم می آموزد و ائمه(ع) ادامه دهنده راه پیامبران هستند. حکمتی که از طریق ائمه(ع) به مردم داده می شود، بیان حکمت قرآنی است.
به گفته عباسی مقدم ما اگر علوم انسانی را در سایه تعالیم اهل بیت(ع) توسعه دهیم مشمول تعلیم و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمتی که قرآن ارائه می کند، شده ایم.
عباسی مقدم با اشاره به وجود منابع غنی وحیانی و عدم ارائه نظریه متقن در زمینه علوم انسانی اسلامی گفت: چند مانع برای شکل گیری علوم انسانی بر اساس اندیشه های اسلامی وجود دارد: اول نبود خودباوری و عدم اعتقاد به اینکه در سایه تعالیم اهل بیت(ع) می توانیم بالاترین نظریه پردازی ها و راه گشایی های علمی را داشته باشیم. عده ای اعتقاد به دین و اسلام دارند اما خودباوری به این مساله را ندارند.
وی ادامه داد: دوم اینکه نظریه پردازی نیازمند داشتن روش است. باید متدولوژی و روش مندی علمی وجود داشته باشد تا از اندیشه ها و مطالب و آموزه هایی که در قرآن و احادیث وجود دارد به تدریج به سامانه فکری در زمینه تربیت، اسلام شناسی، علوم زیستی و …. برسیم. باید از جزء جزء مطالب استفاده کنیم و از آنها قواعد را استخراج کرده تا از دل قواعد نظریه ها تولید شوند.
عباسی مقدم بیان کرد: بعد از نظریه پردازی علوم به تدریج رشد می کنند و توسعه می یابند. در شرایط حاضر آنچه که ما داریم مجموعه ای از آموزه های پراکنده است که در روایات و تفاسیر از پیامبر(ص) و ائمه(ع) رسیده است و آنها را به اندازه کافی مورد مطالعه و مداقه قرار ندادیم تا از دل آنها قواعد و نظریه ها تولید شوند. مثلا نظریه اهل بیت(ع) درباره تربیت کودک چیست؟ ما در قیاس با نظریه های اندیشمندان غربی تلاش نکرده ایم نظریه تربیتی امام صادق(ع) را تبیین کنیم. جزئیات را می دانیم اما تبدیل به نظریه نکرده ایم. برای تولید نظریه، احاطه بر تمام دیدگاه ها لازم است.
وی در بیان سومین مانع در نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی گفت: سومین مانع عدم برآیند علمی برای تبدیل آموزه ها به نظریه پردازی است که هنوز انجام نشده زیرا دانشگاه های ما به اندازه کافی به این مساله نپرداخته اند. دانشگاه ها بیشتر سرگرم اندیشه های غربی بوده و حوزه های علمیه هم در مساله یابی هنوز به اندازه کافی مطالعه عمیق نکرده اند که مساله تربیتی و جامعه شناختی و سیاسی اهل بیت را بدانیم.
عباسی مقدم ادامه داد: چهارمین مانع عدم تولید ادبیات متعلق به علوم انسانی اسلامی است. ما باید آن قدر کتاب و پایان نامه در این زمینه ها بنویسیم تا به تدریج رشد کنیم. در دانشگاه های ما اگر نظریه های غربی تحلیل و تکرار شوند بیشتر به آنها امتیاز داده می شود تا اینکه از نظریه اسلامی تبیین جدیدی ارائه شود.
وی در پایان سخنانش گفت: اگر افرادی کتاب، پایان نامه و مقاله درباره علوم انسانی اسلامی نوشتند، باید تشویق شوند تا ادبیات این حوزه بیشتر شود چراکه با افزایش آن هم افزایی هم بیشتر می شود و به تدریج به مرحله جمع آوری و گردآوری مطالب و سپس به مرحله نظریه پردازی می رسد. این مراحل باید طی شود و لازمه آن تشویق پژوهشگرانی است که در این زمینه کار می کنند.
نظر شما