تغییر شعارهای ورزشی به سیاسی در استادیوم‌ها نتیجه اوضاع اقتصادی است

یک حقوق‌دان می‌گوید که خشونت‌های درون ورزشگاه‌ها فقط شکل خاصی از رهاسازی عقده‌هایی است که در افراد جامعه به علت تحمل فشارهای اقتصادی شکل می‌گیرد.

 

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل ایسنا، لیگ برتر فوتبال ایران در هفته سوم شاهد درگیری‌های زیادی میان تماشاگران تیم‌ها روی سکوها بود. اتفاقی که هرچند تازه نیست اما با این حال همیشه با پرداخت‌های کلیشه‌ای و دسته بندی سطحی و دور از واقعیت افراد، به تماشاگر و تماشاگرنما بدون تحلیل‌های ریشه‌ای و آسیب شناسانه باقی مانده است. علی نجفی توانا، حقوقدانی است که در این رابطه و زوایای مختلف آن گفت‌وگو کرده است.

 

این حقوقدان اعتقاد دارد که "درگیری‌های جناحی زمینه‌ای فراهم کرده است که امروز بر اساس استانداردها، عمده مردم ایران از لحاظ ثبات روحی و روانی نسبت به دیگر کشورها در رتبه‌های پایینی قرار دارند. در سال‌های اخیر درگیری بین نیروهای سیاسی، افزایش تورم، مشکلات اقتصادی، بیکاری، عدم ازدواج جوانان، مردم ایران به ویژه جوانان را به یک بمب در حال انفجار رفتاری تبدیل کرده است.

 

او با بیان این که "خشونت را فقط در میادین ورزشی نمی‌بینیم" اظهار کرد: مردم در حال رانندگی، در خرید و فروش، در روابط اجتماعی و حتی در روابط خانوادگی، به خاطر التهاب و عدم تعادل روحی - روانی قدرت برقراری یک ارتباط سالم را در اکثر موارد از دست داده‌اند. رفتار انسان بازتاب شرایط محیط است. به طور طبیعی ما در تمام زمینه‌ها تجلی این فشارهای درونی مربوط به گذشته و بیرونی ناشی از شرایط فعلی را مشاهده می‌کنیم.

 

توانا در مورد بازتاب فشارهای جامعه بر افراد و بروز این فشارها به شکل‌های خشونت آمیز در محلی مثل ورزشگاه فوتبال هم این گونه توضیح داد: موضوعی که بسیار قابل توجه است، خاصیت گمنانی است. یعنی وقتی در فضایی قرار بگیرید که افراد شما را نمی‌شناسند یا شما را نمی‌بینند یا امکان رصد و نظارت کردن وجود ندارد، بر اساس فشارهای جامعه ممکن است رفتارهایی انجام دهید که اگر قبلا از شما در مورد آن پرسیده می‌شد، آن رفتار را نکوهش می‌کردید. در میادین ورزشی به ویژه ورزشگاه‌های بزرگ که گنجایش بالای ۱۰، ۲۰ هزار نفر را دارند جوانان خود را رها می‌کنند و به جای پیروی از عقل و منطق، برخی تمام عقده‌ها و نیازهای درونی خود را با فریاد، توهین، پرخاشگری و خشونت کلامی و جسمی ارضا می‌کنند چون تصور می‌کنند مورد شناسایی قرار نمی‌گیرند.

 

 

این حقوقدان اضافه کرد: نکته‌ای که باید مورد توجه دولت‌مردان قرار بگیرد مشکلات اقتصادی و بیکاری است. دولتمردانی که متاسفانه گوش شنوایی نداشته‌اند. ما هنوز بر همان آمارهای قبلی پا فشاری می‌کنیم که تورم تک رقمی است در حالی که در برخی اقلام و کالاها رشد دو، سه برابری قیمت مشاهده می‌شود. این فشارها باعث می‌شود که شعارهای ورزشی و هنجارمند تبدیل به شعارهای سیاسی شوند. این بیم وجود دارد که این فشارها از شعارهای کلامی به خشونت جسمی میان افراد تبدیل شوند. جوانی که تحت تاثیر مشکلات و هیجانات قرار دارد، زیر فشار تورم و بیکاری است و امکان ازدواج ندارد، برایش مهم نیست که با چه کسی درگیر می‌شود، مهم تخلیه هیجانات و فشارهای درونی و آرامش کاذب و موقتی بعد از آن است.

 

توانا با اشاره به این که "وقتی بستر تخلیه هیجانات فراهم می‌شود، ورزش و رقابت بهانه است،" تصریح کرد: انسان هیجان زده به این فکر نمی‌کند که بعد از رفتارش چه اتفاقی می‌افتد. او نمی‌تواند نتیجه و تبعات رفتارش را پیش بینی کند. موضوع دیگر بحث همراهی و هم‌نوایی است. وقتی هیجانات فردی در بین یک گروه قرار می‌گیرد تبدیل به هیجانات جمعی می‌شود و جوی ایجاد می‌شود که آن جو انسان را هدایت می‌کند. این هم‌نوایی باعث می‌شود که فرد، استقلال رفتار خود را از دست می‌دهد و تحت تاثیر جو همان کار جمعی را انجام می‌دهد.

 

او در پاسخ به این پرسش که حضور نیروهای ضد شورش در ورزشگاه‌ها تشدید کننده خشونت هستند یا از بین برنده آن، گفت: حضور نیروهای امنیتی و انتظامی می‌تواند تا حدی به صورت مستمر از افزایش خشونت‌ها جلوگیری کند ولی با توجه به افزایش تدریجی خشونت‌ها ناچارا باید میزان استفاده از این نیروها را افزایش داد. این موضوع شرایطی را ایجاد می‌کند که اگر ما با اقدامات کنشی، بسترهای این خشونت‌پذیری را از بین نبریم حتی با وجود نیروهای امنیتی هم نمی‌توان از خشونت جلوگیری کرد.

 

توانا با بیان اینکه "تبدیل شعارهای ورزشی به شعارهای اجتماعی و سیاسی رابطه مستقیمی با شرایط اقتصادی کشور دارد،" خاطرنشان کرد: این شعارها، شعارهای مطالباتی است. مردم با این شعارها درخواست رسیدگی به وضعیت اسف‌بار اقتصادی را دارند. در چنین شرایطی برخورد خشونت آمیز و رفتارهایی مثل استفاده از ماشین‌های ضد شورش و آب‌پاش در ورزشگاه‌ها در حد یک مسکن است. بهترین راه برای جلوگیری از تداوم این صحنه‌ها آسیب شناسی و دریافت چرایی این رفتارهاست. به جز یک عده رانت‌خوار که به ریش ما می‌خندند و دلارها را جابجا می‌کنند و زندگی مرفهی دارند، بقیه ما در شرایط بد اقتصادی قرار داریم. این افرادی که در ورزشگاه‌ها می‌بینید از آمریکا، انگلیس یا بیگانگان خط نمی‌گیرند. این‌ها فرزندان همین مرز و بوم هستند که مدیران جامعه نتوانستند نیازهای آنها را مدیریت و مشکلات آنها را حل کنند یا با اقدامات کنشی به آنها نوعی آرامش و ثبات شخصیتی بدهند. باید با این واقعیت روبه‌رو شویم که این رفتارها با بگیر و ببند، زور و محکومیت قابل کنترل نیست و باید شیوه دیگری با مبانی علمی اتخاذ شود. باید ببینیم چه کرده‌ایم که یک جوان به جای این که از یک مسابقه فوتبال لذت ببرد با پرخاشگری و خشونت کلامی و جسمی موجب بر هم زدن آرامش خود و دیگران می‌شود.

 

این حقوق‌دان ادامه داد: در کشورهای اروپایی وقتی مردم مطالباتی دارند سعی می‌کنند به این خواسته‌ها توجه کنند. تظاهرات در این کشورها قانونی است. البته در کشور ما هم این موضوع قانونی است اما ما در اینجا با یک سیاست انقباضی و امنیت‌محور از بروز این تظاهرات جلوگیری می‌کنیم. اگر ما قابلیت سامان‌دهی به تظاهرات را داشته باشیم و خیابان‌ها را در اختیار مردم قرار دهیم و مکان‌هایی را برای تخلیه هیجانات در اختیارشان بگذاریم با یک گردش سیاسی و اجتماعی مسالمت آمیز، دیگر کار به اینجا نمی‌رسد که با صدای بوق در تونل‌ها یا شعارهای و توهین‌ها در ورزشگاه اعتراض خود را نشان دهند. دولت باید به مطالبات به حق مردم توجه کند و فضایی برای تخلیه این هیجانات را در اختیار مردم قرار دهد؛ در غیر این صورت اوضاع از کنترل خارج خواهد شد.

 

توانا در مورد سردادن شعارهای قومیتی در ورزشگاه‌ها و شایعاتی در مورد خط گرفتن برخی افراد برای تفرقه‌افکنی میان مردم در این شرایط کشور هم گفت: ایران بزرگ در طول تاریخ به عنوان یک کشور قدرتمند از قومیت‌های مختلف تشکیل شده است. این قومیت‌ها در کنار هم برادرانه زندگی کرده، می‌کنند و خواهند کرد. ملت عرب ما در مقابل اعراب مهاجم، ملت آذری در برابر عثمانی استعمارگر، ملت بلوچ ما در مقابل دولت‌های دیگر و باقی قومیت‌ها برای این وحدت در کنار هم حضور دارند. نکته‌ای که متاسفانه دولت‌مردان به آن توجه نمی‌کنند این است که مدیرانی که به همراه خانواده و خویشاوندان و با نام دین و اسلام، به بیت المال دست درازی می‌کنند موجب شده‌اند اعتماد عمومی به مدیریت به حداقل برسد. در چنین جامعه‌ای، دشمنان خارجی با سوءاستفاده از این مکانیسم‌ها از آنها به صورت ابزاری استفاده می‌کنند. یعنی با سازمان دهی دو، سه نفر در میان جمعیت و ارسال پیامک‌ها مردم را هدایت می‌کنند. لازم نیست که کل جمعیت با هم هماهنگ باشند.

 

این پدیده ما را وادار می‌کند که با استفاده از آسیب‌شناسی و استفاده از جامعه شناسی سیاسی و روان شناسی اجتماعی زمینه‌های این تحریک پذیری را شناسایی کنیم. جمعیت ایران در حال حاضر جمعیت تحریک‌پذیری است. ما ضرب و جرح‌، درگیری و قتل را مشاهده می‌کنیم. این نشان می‌دهد که آستانه مقاومت پایینی پیدا کرده‌ایم. دشمنان ما از این تحریک پذیری سوءاستفاده می‌کنند. جوانی که با قرض گرفتن پول، خودش را به ورزشگاه می‌رساند، می‌خواهد از تماشای فوتبال لذت ببرد اما این جوان پتانسیل پرخاشگری هم دارد، فقط کافی است با یک تحریک و جرقه کوچک، خشونت او شعله‌ور شود.

 

کد خبر 721224

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha