به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: «توجه داشته باشیم علت اینکه بچه های ما این قدر میل و شوق دارند که وارد فضای مجازی شوند و ارتباطات و سرگرمی شان را تامیین کنند، این است که موضوع ارتباط و تعامل با دیگران، تفریح و بازی که جزو نیازهای بدیهی و اولیه شان است دیگر در خانواده و محیط واقعی تامین نمی شود و عموماً به دلیل سنت های جدیدی که بر خانواده حاکم شده، این نیازها بدون پاسخ باقی می مانند.»
این جملات بخش هایی از سخنان حجت الاسلام محمد کهوند، کارشناس و پژوهشگر فضای مجازی است که در مورد آثار سوء استفاده افراطی از این فضا بر سبک زندگی نسل آینده مطرح شده است. در ادامه مشروح این گفت وگو تقدیم حضورتان می شود:
با توجه به اینکه افراد در سنین کودکی شخصیت شان شکل می گیرد، به نظرتان ورود کودکان به فضای مجازی آن هم در سنینی که باید سرگرم بازی کردن باشند چه اثرات منفی دارد؟
برای آنکه تاثیر فضای مجازی روی کودکان را بررسی کنیم باید ببینیم که آیا این فضا بر افراد تاثیر می گذارد؟ بدیهی است که اثر دارد و قابل انکار نیست، اما برخی تاثیرات این فضا جزو اقتضائات اش است، مثل اینکه انسان ها ارتباطات شان با دنیای واقعی کم می شود، اینکه آدم ها از هم دور می شوند و اینکه انسان در عصر ارتباطات در فقر ارتباطات عاطفی به سر می برد و این جزو مسایل فضای مجازی است، یعنی حتی اگر این گستره بومی شود باز هم این خروجی ها را به نوعی شاهد خواهیم بود.
شب بیداری ها، محتوایی که در وب ارایه می شود و ... همه از جمله مسایلی است که روی سبک زندگی افراد تاثیر می گذارد. افراد عموما زمان وبگردی خود را شب ها انتخاب می کنند، چرا که سر و صدا کمتر است و در فضای خلوتی قرار می گیرند.
بحث دیگر محتوا است به ویژه در مورد کودکان، بستگی دارد که فرزند ما با چه محتوایی مواجه است، ما در کشور اینترنتِ کودک نداریم و برنامه ها و موارد محتوایی هم برایشان تدارک ندیده ایم، یک سری کارهایی انجام شده ولی گسترده نیست. بچه ها در اینستاگرام، گوگل و سایر سایت ها و موتورهای جست وجو می چرخند، با انواع وا قسام بازی ها مواجه می شوند؛ نود و پنج درصد بازی ها طبق آمار بنیاد بازی های رایانه ای، غیربومی است، بنابراین، بچه ها با محتوای غیربومی مواجه می شوند، کودکانی که هنوز قوه تشخیص خوب و بد ندارند و بعد تاثیر ناگوار از این بازی ها می گیرند.
لذا فضای مجازی به عنوان رسانه ای بسیار قدرتمند و سهل الوصول، اثر بالایی بر کودکان دارد ولی ما با توجه به اینکه مدیریت قوی روی این فضا نداریم در نتیجه سرویس های غیربومی در کشور ما غالب شده است که عموما با فرهگن مان در تعارض است.
تاثیر این حضور بی رویه و بدون چارچوب گروه های سنی پایین در فضای مجازی چه عواقب سوئی را بر سبک زندگی تحمیل می کند؟
خانواده ها دو دسته هستند؛ یک سری خانواده هایی که هنوز بچه هایشان گرفتار فضای مجازی نشده اند، این دسته بنابر دلایلی می خواهند برای بچه هایشان ابزارهای ارتباطی تهیه کنند ولی با این نگاه که بچه دچار آسیب نشود. در نتیجه یک سری راهکار برای آنها متصور است؛ دسته دوم خانواده هایی هستند که فرزندان شان گرفتار فضای مجازی شده اند.
توجه داشته باشیم علت اینکه بچه های ما این قدر میل و شوق دارند که وارد فضای مجازی شوند و ارتباطات و سرگرمی شان را تامیین کنند، این است که موضوع ارتباط و تعامل با دیگران، تفریح و بازی که جزو نیازهای بدیهی و اولیه شان است دیگر در خانواده و محیط واقعی تامین نمی شود و عموماً به دلیل سنت های جدیدی که بر خانواده حاکم شده، این نیازها بدون پاسخ باقی می مانند.
برای مثال در گذشته تعداد فرزندان خانواده ها زیاد بود و بچه های اقوام و همسایه ها نیز برای بازی و تعامل آنها حضور داشتند، اما امروز کودکان ما همبازی ندارند، ارتباط با اقوام کم شده است. پسرها دیگر به حیاط منزل یا کوچه نمی روند چون خانه ها کوچک شده و دختربچه ها نیز دیگر جمع های دوستانه گذشته را ندارند و خاله بازی نمی کنند.
از سوی دیگر والدین هم شرایط خوبی ندارند، پدر چند شیفت کار می کند، مادر محقق است یا بیرون از منزل کار می کند، در نتیجه کودک و نوجوان ما تنها می ماند و سرگرمی اش فضای مجازی می شود.
آیا درمانی برای این ویروس که ذره ذره در حال از بین بردن بسیاری از ارزش های دینی بومی ما است، وجود دارد؟
کسانی که به دنبال درمان هستند باید سنت های حسنه ترک شده را احیاء کنند. خانواده ها به فکر صله رحم باشند، فرزندآوری کنند. این مواردی است که دین بر آنها تاکید دارد.
خانواده هایی که می خواهند پیشگیری کنند باید مسئولیت پذیر باشند، بسیاری از والدین فکر می کنند این وظیفه آموزش و پرورش، صدا و سیما، روحانیت و .. است در حالی که حتی اگر همه این موارد به صورت جدی کار کنند و خانواده همراه نباش،د به هیچ وجه نمی توان نتیجه مطلوب را گرفت.
از سوی دیگر بچه ها باید مسئولیت پذیر تربیت شوند، وقتی که چنین باشد در برابر خدا، در برابر جامعه و در برابر خانواده احساس مسئولیت کرده و دست به هر کاری نمی زند. نکته دوم اینکه باید اصل مدیریت را راه اندازی و ذیل آن نسبت به پنج حوزه توجه کنیم. اولا باید مدیریت محتوا داشته باشیم. یعنی قبل از تهیه ابزار، محتوا را پیش بینی و فیلم و عکس خوب برایشان تهیه کنیم.
مسئله دوم مدیریت ابزار است؛ یعنی هر ابزاری را در اختیار فرزندان قرار ندهیم؛ مسئله دیگر مدیریت نیاز است، والدین ملزم به تهیه نیازهای کاذب بچه ها نیستند، بلکه باید ابزار مورد نیاز را تهیه کنند. چهارمین مسئله مدیریت زمان است، یعنی در زمان مشخص استفاده مشخص از فضای مجازی شود. علاوه بر این باید مدیریت مکان داشته باشیم یعنی باید این فرهنگ در خانواده جا بیفتد که هر جایی از فضای مجازی استفاده نکنند.
از سوی دیگر بحث ایمن سازی بچه ها بسیار مهم است، فرزندان ما با خداوند و با مراکز دینی ارتباط داشته باشند؛ منظور از ارتباط با خدا ارتباط عاطفی است که این مهم هم ذیل آموزش و وجود معنویت در قالب نماز و قرآن و دعا متبلور می شود.
حجت الاسلام قرائتی به خوبی این فضای آموزشی را زنده کرده است.
آیا درمان قطعی برای معضلات ایجاد شده در خانواده ها ناشی از استفاده افراطی از فضای مجازی وجود دارد؟
این آسیب ها یکی دو روزه ایجاد نشده که سریع هم حل شود.،شاید مدت ها طول بکشد تا عوارض این مسائل از خانواده ها خارج شود. ابعاد آموزشی باید مثل گذشته در خانواده ها زنده شود، والدین در گذشته با فرزندان ارتباط خاص تری داشتند، احکام، اخلاق و مسایل زندگی را برایشان طرح می کردند. از تربیت فرزند ناامید نمی شدند؛ باید این رویکرد مربی گونه والدین برگردد.
از سوی دیگر در حوزه بازی های رایانه ای هم باید از مدل های بومی استفاده کرد، اکنون بسیاری از این بازی ها در کافه بازار وجود دارد.
نکته آخر نیز آن است که والدین تا زمانی که استقلال در فضای مجازی ایجاد نشده و این فضا در کشور بومی نشده است خودشان مطالبه گر باشند و از مسئولان ذیربط شبکه ملی اطلاعات را مطالبه کنند.
نظر شما