خبرگزاری شبستان _ خراسان شمالی؛ شمس الشموس، شاه ایران، سلطان خراسان، 11 ذیقعده سال 148 هجری قمری در مدینه متولد شد، نامش علی بن موسی الرضا علیه السلام و القابش رضا، صابر، رضیّ و وفیّ، کنیه اش ابوالحسن است. پدر بزرگوار امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، موسی بن جعفر(ع) و مادر ارجمندش بانو نجمه است، از مادر امام رضا علیه السلام نقل است که لحظه تولد حضرت رضا(ع)، امام موسی بن جعفر(ع)، نزد من آمد و فرمود: ای نجمه، کرامت پروردگارت بر تو گوارا باد، در واقع امام هشتم، مولود مبارک از کرامت پروردگار است. امام هشتم(ع) با صبر بسیار، مشکلات پیچیده عصرش را با دریایی از سعه صدر، متانت، بردباری، صبر انقلابی و با سرپنجه تدبیر حل کرد که دردانه مُلک ایران، 20 سال امامت کرد و سرانجام با انگور زهرآلود مأمون خلیفه عباسی در سال 203 هجری قمری به شهادت رسید.
حضرت رضا علیه السلام در نخستین سال امامت پدرش موسی کاظم علیه السلام در سال 148 چشم به جهان گشود، بنابراین از آغاز ولایتش تا هنگام شهادت پدر در سال 183 هجری در برابر حوادث بسیار سخت و تلخ قرار داشت و دستیار و پشتوانه توانا برای پدر بود. به ویژه در دو بُعد فرهنگی و سیاسی، چشم نافذ و بازوی پر توان پدر بود، همچنین ایشان هنگام زندانی بودن پدر، سرپرستی امور را به دست داشت و نقش بسیار مهم در نگهبانی فرهنگ و فقه تشیع، حفظ شاگردان پدر و تشکّل شیعه داشت.
حضرت رضا علیه السلام در 35 سالگی یعنی سال 183 هجری با شهادت پدر بزرگوارش، زمام امور امامت را به دست گرفت و با رسیدگی به امور، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق علیه السلام پرداخت. مدت امامت حضرت رضا علیه السلام حدود 20 سال طول کشید که 17 سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت.
موقعیت امام رضا علیه السلام در مدینه، همه علما و شخصیت های سیاسی و اجتماعی حجاز را تحت الشعاع خود قرار داد و مردم، آن بزرگوار را در تمام موارد مادّی و معنوی، ملجاء و پناه خود می دانستند. آن حضرت برای رفع مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم در تمام امور حضور داشت و در متن جامعه مسائل مختلف را رسیدگی می کرد.
۱۰ سال امامت امام رضا علیه السلام در دوران هارون پنجمین خلیفه عباسی گذشت و موضع گیری ایشان در برابر هارون همانند پدر بزرگوارش امام کاظم علیه السلام بود. در همین عصر، امامت خود را آشکار کرد که این خود اعلان آشکار بر ضد حکومت هارون بود. امام رضا علیه السلام از آزادی نسبی که با مرگ هارون و درگیری امین به عیاشی و جنگ با برادر به دست آمد، کمال استفاده را برای تربیت شاگرد و رسیدگی به امور شیعیان و تبیین اصول تشیع و تهذیب و تکمیل احادیث خاندان نبوت برد و با مناظره و مباحثه با غیرمسلمانان، قدم های استوار و ماندگار در تعمیق و تحکیم و گسترش تشیع برداشت.
پس از آنکه امین، برادر مأمون در سال 198 به دست سپاه مأمون کشته شد، مأمون در خراسان بدون رقیب هفتمین خلیفه عباسی شد اما ارکان حکومت خودکامه او از جهات مختلف متزلزل بود و نگرانی مأمون از دوام حکومتش سبب شد امام رضا علیه السلام را که در ایران و میان علویان پایگاه مردمی استوار و محکمی داشت از مدینه به خراسان دعوت کند.
شواهد بسیار وجود دارد که امام رضا علیه السلام از سفر به خراسان ناخشنود بود و مکرر آن را برای مردم آشکار می کرد و با این روش حجت را بر مردم تمام کرد تا گول حیله و ترفند مأمون را نخورند و بدانند که او فریب مأمون را نخورده است بلکه بر اساس قانون «اهّم و مهم» به خاطر مصالحی، به این سفر مجبور شده است. هنگامی که حضرت رضا علیه السلام از مدینه به سوی خراسان حرکت کرد، در مسیر راه به هر شهر و روستا می رسید مردم با استقبال و احساسات پاک مذهبی به آن حضرت احترام می کردند، برای همه ناظران از دوست و دشمن آشکار شد که آن حضرت دارای پایگاه مردمی در سطح بالایی است.
امام رضا علیه السلام در مورد حفظ دین و نگهبانی از احکام خدا در برابر مأمون و شخصیت های دیگر با شجاعت و صلابت برخورد می کرد و هرگز در امر دین، مسامحه و ملاحظه کاری نداشت. امام رضا علیه السلام مولود کرامت خداوند است، چرا که امام موسی کاظم علیه السلام، پس از تولد امام رضا علیه السلام به همسرش نجمه فرمود: مبارک باشد فرزندی که کرامت پروردگار است.
اگرچه خلافت در دست عباسیان بود، اما حکومت واقعی در دست امام رضا علیه السلام قرار داشت و ایشان بر دل ها ولایت می کرد. خلفای عباسی و هارون و مأمون هیبت امام رضا علیه السلام را نمی توانستند تحمل کنند اما برای ایشان حرمت ویژه ای قائل بودند و هرگز به فکر بی حرمتی به امام رضا علیه السلام نبودند، چرا که متوجه شده بودند هرگونه بی احترامی به امام هشتم به خلافتشان ضربه می زند.
در سیره و رفتار امام رضا علیه السلام هیبت محمدی مشهود بود و امام هشتم در واقع احیاگر اسلام ناب محمدی(ص) است، به گونه ای که لقب عالم آل محمد(ص) را دارد و با بهره گیری از موقعیت استثنایی که با ولایتعهدی داشت، اسلام واقعی و جامع را به مردم معرفی کرد و پاسخ شبهات را داد. موضوع ولایتعهدی امام رضا علیه السلام سیاسی است چرا که هارون فکر می کرد با این کار می تواند جلوی انقلاب ها و حرکات شیعی و آزادی بخش را بگیرد و از ضربه های شیعیان به نظام عباسی بکاهد اما امام رضا علیه السلام با بهره گیری از این موقعیت توانست با احیاء اسلام ناب محمدی(ص) ابعاد مختلف اسلام واقعی را برای مردم تبیین و تحلیل کند.
کلمه عهد و امامت در قرآن آمده است و ولایتعهدی به معنای این است که رهبری بر عهده کسی باشد که بر عهد و پیمان خدا وفادار و کارشناس دین خداست. امام رضا علیه السلام با قرار گرفتن در جایگاه امامت و ولایت، حرف خدا را تبیین و تحلیل کرد و در آن مقطع، امام هشتم علیه السلام احساس کرد با ولایتعهدی می تواند بندگان خدا را هدایت و به سمت دین خدا و ارزش های الهی رهنمون کند و شیعه را از مظلومیت و از زندان ها برهاند و به تشیع قدرت بخشد.
امام رضا علیه السلام در واقع رهبری پیامبر صلی الله علیه و آله را برای مردم بازخوانی و شیوه امام علی علیه السلام را در ذهن ها ترسیم کرد به گونه ای که با تاثیرگذاری در اذهان و فرهنگ عمومی مردم، اسلام واقعی را دوباره زنده کرد. در تاریخ ائمه، پدیده ولایتعهدی را جز برای امام رضا علیه السلام نداریم و ایشان با بهره گیری از این فرصت، تحول و تغییر ایجاد کرد و با اثرگذاری توانست جایگاه امامت را در ذهن جامعه آن روز تبیین و تحلیل کند و به مردم بگوید، امامت چیز طبیعی نیست که هر کسی بتواند عهده دار آن شود بلکه عطیه الهی و لطف و عنایت پروردگار است.
یکی از ویژگی های عصر امام رضا علیه السلام انجام مناظرات متعدد و گوناگون با ادیان متفاوت است که افراد از تمام ادیان، نحله ها و تشکل ها نزد امام رضا علیه السلام می آمدند و ایشان به آنها میدان می داد تا حرفشان را بزنند، سپس امام رضا علیه السلام پاسخ منطقی بر اساس آیات قرآن به آنها می داد به گونه ای که بسیاری از مسیحیان و یهودیان قانع و با درک منطقی درست از تفکرات انحرافی دست بر می داشتند و مسلمان می شدند. در واقع کرسی های آزاد اندیشی امروز در زمان امام رضا علیه السلام تاسیس و اجرایی شد، چرا که ایشان در مواجه با ادیان مختلف و شبهات متعدد جامعه آن روز، به درستی عمل کرد و با مناظره و منطق درست آنها را راهنمایی و هدایت می کرد.
نظر شما