به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از تسنیم، نشست خبری کنسرت شهرام شکوهی صبح شنبه 30 تیر 1397 در مجموعه سرنا برگزار شد.
شهرام شکوهی در واکنش به لغو کنسرت برخی از خوانندگان گفت: امروز بعضی از دوستان این مسئله را عنوان میکنند که اوضاع اقتصادی مردم به گونه ای نیست که بتوانند بلیت کنسرت تهیه کنند. یک خانواده چهار نفره اگر بخواهند به یک کنسرت بروند و در کنارش یک شام در بیرون بخورند، حدود 800 هزار تومان برایشان هزینه دارد. بی شک هزینه تهیه بلیت برای خانواده ها زیاد است اما لغو کنسرتها به دلیل مشکلات اقتصادی جامعه، مردم را از لذت برگزاری کنسرت محروم میکند. بعد اینکه چرخه درآمدزاییِ بخشی از جامعه را قطع می کنیم؛ کسانی هستند که از راه برگزاری کنسرت ها درآمدزایی دارند.
هر کسی با سیستم و تفکر خودش به مسائل نگاه میکند. کسانی هم که کنسرت هایشان را لغو کرده اند، صلاح خودشان را بهتر میدانند. اما ما قصد نداریم کنسرت هایمان را لغو کنیم. اگر قرار است که چرخه موسیقی ادامه داشته باشد، تصمیم گرفتیم به جای لغو کردن کنسرت هایمان بیاییم و از سود خودمان بگذریم. روزگاری قیمت بلیت کنسرتها یک نوع پُز بود. یعنی هرچقدر قیمت ها بالاتر بود کلاس آن خواننده بالاتر میرفت. اما من دوست دارم که خانواده ها با هزینه ای معقول بیایند و کنسرت برگزار کنند.
شکوهی در ادامه خاطر نشان کرد: من می خواهم خانواده ای چهار نفری با هزینه ای بسیار کمتر از گذشته به دیدن کنسرت بیایند.
درباره لغو کنسرت آقای همایون شجریان باید بگویم که مقوله ایشان کمی فرق میکند. پروژه سی کاملا سیستمی متفاوت دارد. ما در یک کنسرت می توانیم اجاره بهای سالن را کم کنیم، تهیه کننده از سودش بگذرد، منِ خواننده از سودم بگذرم و فقط دستمزد عوامل را بدهیم. اما هزینه های برگزاری پروژه ای مانند «سی» واقعا زیاد است.
پایین آوردن قیمت بلیت ها به تلقی برخی از دوستان، خودزنی است. من در تیرماه چهار هزار بلیت فروختم. پس نیازی به کاهش قیمت نداشتم. اما برای کنسرت پیش رو میانگین قیمت بلیت ها را 50 هزار تومان قرار داده ایم. در عین حال بالاترین قیمت بلیت کنسرت ها 70 هزار تومان است. برای رسیدن به این قیمت ها من از دستمزد خودم گذشته ام، تهیه کننده محترم هم از سودش گذشته است. این قیمتی که ما قرار داده ایم، تنها هزینه برگزاری کنسرت است.
کاری که ما می کنیم در مرحله اول به مشکل برمی خورد. ما حدود هشت سال با پوپولیسم مواجه بودیم و ممکن است این کار ما هم در آن وآدی تلقی شود. اما این دیدگاه قلبی من است که اگر من اینجا هستم به لطف مردم بوده است. جایی باید ما بیاییم و جبران لطف مردم را بکنیم. اینکه مخاطب با هزینه ای 40 یا 50 هزار تومانی بیاید و کنسرتش را ببیند و برود، برای من واقعا خوشایند است.
اگر سالن ها حاضر شوند که اجاره بها از ما نگیرند و سالنشان را رایگان به ما بدهند، من حاضرم کنسرت رایگان یا با حداقل قیمت بلیت مثلا 20 هزار تومان، برای مردم برگزار کنم. در سالن فرهنگسرای بهمن که در پایین شهر است، اگر این سالن حاضر باشد که به صورت رایگان سالن را به ما بدهد، حتما من حاضرم به صورت رایگان یا با همان قیمت 20 هزار تومانی کنسرت برگزار کنم.
واقعیت این است که بیشتر همکاران من از قشر مرفهی نبوده اند. ما از بچگی در جایی بزرگ شده ایم که واژه هایی مانند «ندارم»، «نمیخرم» و... برایمان آشناست. در عین حال بسیاری از همکاران من قرارداد دارند و خیلی نمی توانند آزادی عمل داشته باشند.
من تاکنون حدود 60 سانس کنسرت در تهران برگزار کرده ام و کنسرت های بسیاری هم در خارج از کشور داشته ام. اگر خوانندگان دیگری بخواهند که به این حرکت ما بپیوندند، من حاضرم هر کمکی از دستم بربیاید به آنها بکنم. حتی حاضرم کنسرت مشترک هم با آنها داشته باشم.
باز هم تکرار می کنم اگر سالن را به صورت رایگان به ما بدهند، حاضرم با بلیت 20 هزار تومان کنسرت برگزار کنم. این رقم هم تنها هزینه های جاری را تامین می کند.
یکی از دوستانم که از واردکنندگان خودرو است(البته از راه قانونی)، در سال های گذشته همیشه به کنسرتهای من می آمد و چندین بلیت هم برای اطرافیانش می خرید. این دوست ما ماهی 100 خودرو می فروخت. بعد از مدتی متوجه شدم که دیگر در کنسرت هایم حضور ندارد. وقتی سراغش را گرفتم، گفت الان دو ماه است که فقط یک ماشین فروخته ام.
این مسئله نشان می دهد که حتی کسانی که پولدار هم هستند، گاهی توان مالی خرید بلیت کنسرت ندارند.
ما بلیت های کنسرت 20 تیر را در چهار دقیقه نفروختیم، حدود 15 روز طول کشید تا بلیت های دو سانس به فروش رود. این مسئله نشان می دهد که من مخاطبان خودم را هنوز دارم. پس اگر به من این تهمت را زدند که قیمت بلیت ها را پایین آورده تا فقط بلیت هایش را بفروشد، تهمت درستی نخواهد بود.
من در کنسرتهایم صدای ضبط شده پخش نمی کنم. به خاطر موسیقی مریضی قلبی گرفتم و سلامتیم به خطر افتاد.
نظر شما