خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ شاید برای بسیاری که از دور به مسئله اعتیاد و مواد مخدر می نگرند، عمل ترک اعتیاد، کاری ساده باشد اما واقعیت این است که برای آنانی که سالها در دام آن افتادهاند، رهایی از چنگال افیون، آنقدر سخت و دشوار است که آن را یک معجزه میدانند و تحقق این معجزه تنها با عنایت خدا ممکن میآید.
در گوشه گوشه اين شهر نیز بسيارند کسانی که تا لبه پرتگاه نيستی رفتهاند اما به يکباره ورق برگشته و بجای دره نابودی، به آغوش گرم زندگی غلتيدهاند. آری اعتیاد راه بیبازگشت نیست البته منکر نمی توان شد که تنها و تنها در سايه مهربانی دیگران و همت و تلاش خودشان است که این از نفسافتادهها بار ديگر نفس تازه کردهاند و بر سياهیها چيره شدهاند.
وارد یکی از محلههای جنوب شهر بیرجند میشویم. چشمم به تابلویی که سر درِ یک خانه نسبتاً قدیمی است میخورد توجهم را جلب میکند؛ روی آن نوشته شده: بهشت پنهان.
درب مرکز باز است در بدو ورود با استقبال گرم مدیر این مرکز ترک اعتیاد روبرو شدیم. وارد ساختمان که میشویم چندین اتاق با دیوارهای آبی به چشم می خورد. یکی تابلو سم زدایی و دیگری تختهای دونفره با تشکهای آبی همرنگ دیوارهای ساختمان در آن دیده می شود. با راهنمایی مسئول مرکز وارد اتاق نسبتاً بزرگ با پنجرههای رو به حیاط میشویم. پس از مدت کوتاهی مددجوهای کمپ را که در حال هواخوری هستند، صدا می زنند تا با آنان گفتگو و دورهمی صمیمانه ای داشته باشیم.
36 مرد که سالهاست به بیماری اعتیاد مبتلا هستند و اینجا در بهشتی پنهان کنار هم جمع شده و عزمشان را جزم کردهاند تا پشت غول اعتیاد را به خاک بمالند. اینجا تنها افرادی در حال ترک اعتیاد هستند که از معتاد بودن خسته شدهاند و می خواهند از طلسم وابستگی مواد مخدر رها شوند.
در بین این افراد، جوانهای بسیاری به چشم می خورند که بی آرزو و امید نیستند. یکی از آنان میگوید: از مواد خسته شدیم که ما را به اين روز انداخته و حالا آمدهايم كه از شرش خلاص شويم.
از خانه و خانوادهاش میپرسم. میگوید پدر است و دخترانی 5 ساله و 2 ماهه دارد. او که پدر دو فرزند است و امروز باید افتخار آنان باشد، خود میگوید روی حضور در خانه و کاشانه را ندارد و بخاطر آنان میخواهد ترک کند. نگاهش برای دیدن فرزنداش پر می کشد اما تنها اگر بتواند به ندای شیطانی درونش که او را به مصرف فرا می خواند پاسخ رد دهد در این مبارزه پیروز خواهد شد.
شیشه را به سختی تهیه کرده و آنطور که خودش تعریف می کند اگر پول باشد ساقی جوابت را میدهد. اما هیچ وقت پولی کافی نداشته و بیشترین خریدش از ساقی 20 سانت بوده است.
او با دو زانوی غم بر گوشه ای از دیوار اتاق تکیه داده و حسرت روزهای برباد رفته زندگی اش را میخورد و میگوید: امروز همکلاسیهایم به چه جاهایی رسیدند اما من چی! با اعتیاد از چشم خانواده و جامعه افتادهام.
سپهر هم که روی یکی از دستانش جای بخیه است، می گوید: 22 ساله است و ابتدا سه سال تریاک و بعد هم شیشه مصرف میکرده است. شاگرد مغازه داییام بودم اما اینقدر دوز مصرفم بالا رفت که 2 برابر حقوقم خرج مواد میشد.
میافزاید: در خانه پدری هم بساط تریاک، شیشه و کریستال به راه بود و هیچ چیز مانع من برای استعمال مواد نمی شد اما اکنون پدرم زندانی حبس ابد است و داییام من را برای ترک اعتیاد به این کمپ معرفی کرده است.
از هزینه تامین مواد مخدرش می پرسم؛ آخرین بار شیشه را گرمی 90 هزار تومان خریده و در دفعاتی چند مصرف میکرده است.
امید، جوان روستایی است که میگوید: من با اعتیاد به دنیا آمدم. هم پدرم معتاد بود و هم مادرم؛ تا 6 سالگی مواد را بدون خواست و اراده خودم استفاده میکردم اما از 14 سالگی مجدد با اراده و بخاطر دردهای خودم به مواد رو آوردم.
او هفت سال موزع چند روزنامه در یکی از شهرستانهای استان بوده اما از وقتی که به پیشنهاد دوستانش کریستال به جای تریاک مصرف میکرده دیگر صبحها تا دیروقت خواب میماند تا اینکه صاحب کارش بعد از چند مرتبه تذکر بخاطر اعتیاد و تاخیر در توزیع روزنامهها اخراجش میکند.
وی میگوید: هیچ وقت خودم قبول نداشتم معتاد هستم و حتی زمانی که به من زنگ زدند که از فردا سرکار نروم پیش خودم خیال میکردم روزنامه چند روز تعطیل شده و خوشحال هم بودم که بیشتر میخوابم اما چند ماه بعد که یک روز در خیابان موزع دیگری را در حال توزیع روزنامهها دیدم با او درگیر شدم و تازه متوجه شدم علت اخراجم اعتیادم هست!!
حالا 34 روز است با تعهد اخلاقی که به مدیر مسئول روزنامه داده است راهی کمپ ترک اعتیاد شده است و امیدوار است پاک به جامعه برگردد.
کیوان 23 ساله هم یکی از 36 نفری است که اینجا تصمیم به ترک مواد مخدر گرفته است. اولین تجربه مواد در مدرسه به تعارف دوستان کافی بود تا در دام اعتیاد گرفتار شود.
او که سرش را پایین اندخته و اشک در چشمانش حلقه زده، میگوید: از مواد خسته شدم تصمیم گرفتم به بهشت پنهان بیایم تا دیگر اشک پدر و مادرم را درنیاورم و بعد از رهایی به دنبال زندگی خودم بروم.
یکی دیگر از جوانان حاضر در کمپ دانشجوی اخراجی رشته برق است که مدتی راننده آژانس بوده و 23 روز می شود که با اختیار خودش برای ترک اعتیاد آمده؛ او دغدغه دارد که بعد از درمان آیا میتواند یک شغل خوب پیدا کند یا نه.
جای تعجب دارد وقتی همه این حاضرین در کمپ متفق القول می گویند آنقدر فروش مواد مخدر در سطح شهر زیاد است که نیازی نیست خودت را برای خرید مواد به زحمت بیندازی. از دسترسی به مواد که میپرسم یکی از آنان با خنده میگوید: پول داشته باشی از اورژانس 115 هم زودتر به دستت می رسد.
از جوان 22 ساله تا پیرمرد 60 ساله برای ترک به کمپ آمده اند و تعدادی هم چند روز قبل مرخص شدهاند. آنچه بیشتر اینجا ملموس است حضور پسران جوان 22 تا 25 ساله ای است که برای ترک آمدهاند.
علی زندی، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر خراسان جنوبی هم در بازدید از مرکز ترک اعتیاد میگوید: خانواده مهمترین رکن در سلامت جسمی و روحی فرزندان است و نقش خانواده را میتوان همواره پررنگ ترین و مهمترین عامل در گرایش یا عدم گرایش به مواد مخدر دانست.
وی ادامه میدهد: مهمترین عواملی كه در معتاد شدن افراد می تواند دخيل باشد پيشنهاد مصرف مواد مخدر از سوی دوستان و بستگان، ارضای حس كنجكاوی، عدم اوقات فراغت و بی توجهی خانواده به فرزندان است.
به گفته او بسياری از مردم تصور میكنند بيكاری علت مهم اعتياد است در حالی که متأسفانه آمارهای موجود حاکی از آن است كه 63 درصد جمعيت معتادان را شاغلان تشكيل میدهند.
زندی با تاکید بر لزوم نهادینهشدن مقبولیت اجتماعی بهبودیافتگان، میافزاید: متاسفانه تاکنون این مهم در جامعه نهادینه نشده است و این یک آسیب جدی است که تا محقق نشود نخواهیم توانست موفقیت داشته باشیم.
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر خراسان جنوبی میگوید: امروز جامعه باید متوجه شود که بهبودیافتگان از مواد مخدر کار بسیار بزرگی انجام دادند و باید نگاه جامعه نسبت به آنان تغییر یابد والا اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر دچار چالش جدی میشود.
زندی با ابراز خرسندی از اینکه آهنگ ورود خیران به حوزه مبارزه با مواد مخدر نواخته شده، خواستار پررنگ تر شدن ورود خیران به عرصه مبارزه با پدیده شوم اعتیاد است.
وی معتقد است هیچ نهاد دولتی و دستگاه اجرایی به تنهایی نمیتواند در حوزه مواد مخدر مبارزه کند و اعتیاد بلای خانمان سوزی است که مبارزه با آن نیازمند احساس مسئولیت و مشارکت تک تک آحاد جامعه و اهتمام ویژه مسئولان است و باید در این راستا از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد و تریبونهای رسانهای استفاده شود.
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر خراسان جنوبی با اشاره به اینکه اشتغال یکی از مشکلات و حلقههای مفقوده بعد از درمان معتادان است، میگوید: مرکز حرفه آموزی و اشتغال در مرکز درمان زنان استان به صورت پایلوت راه اندازی میشود تا زنانی بهبودیافته و معتادی که شغل داشتند و یا مستعد برای حرفه آموزی هستند به این مرکز بیایند و برای آنان شغل ایجاد شود.
به گفته وی در جلسه شورای مبارزه با موادمخدر استان مقرر شده است تا برای الگوگیری در خراسان جنوبی از دکتر علیرضا نبی (کارآفرین برتر مشهدی که برای معتادان بهبودیافته اشتغال ایجاد کرده) دعوت شود.
در پایان باید بدانیم که خطر لغزش در اولين سال بهبودی از هر زمان ديگری بيشتر است. برای بسياری از معتادان، سال اول بهبودی دشوارترين و طاقت فرسا ترين دوران است چون در اين دوره جسم و روان تلاش میكنند تا خود را با عدم مصرف مواد منطبق کرده و حالت طبيعی خود را به دست آورند. ترميم و بهبودی جسم و روان از آسيبهایی كه مواد مخدر به آنها وارد كرده است، احتياج به زمان دارد. اما روز به روز با بالا رفتن مدت پاکی و یاد گرفتن تمریناتی که چگونه باید با این لغزشها مبارزه کرد، وسوسهها کمرنگ و کمرنگ تر میشود و فرد در برابر آنها قویتر شده و بهتر واکنش نشان میدهد.
نظر شما